به گزارش پارس نیوز، 

حسین معصومی در سال ۱۳۳۱ در فریدن اصفهان به دنیا آمد. در سال ۱۳۵۰ وارد دانشگاه افسری شد و با اخذ لیسانس علوم نظامی در لشکر ۲۳ تکاور نوهد مشغول به خدمت شد. او پس از مدتی به علت رشادت‌هایی که از خود بروز داد به فرماندهی تیم عملیاتی گردان ۱۹۲ تیپ منصوب شد.

سروان معصومی یکی از نیروهای ورزیده و متعهد از تیپ نوهد ارتش بود. با آغاز جنگ تحمیلی به ستاد جنگ‌های نامنظم پیوست و در زمان درگیری‌های کردستان با مأمور شدن به گروه شهید چمران مورد توجه ایشان قرار گرفت. در شروع جنگ تحمیلی با یک دسته ۱۱ نفره کماندو در خدمت ستاد جنگ‌های نامنظم قرار گرفت. سروان معصومی تا زمان شهادت شبانه روز در خدمت انقلاب و جنگ بود. روزها شناسایی و شب‌ها، تک و هجوم به نیروهای عراقی‌ها مأموریت ایشان بود.

جبهه‌های «دُب حردان»، نورد و جنگل‌های «گمبوعه» که با فاصله نزدیک به اهواز خطرناک‌ترین و حساس‌ترین مناطق در اولین روزهای جنگ بود که با تدبیر شهید چمران که می‌گفت: «باید دشمن را از همه طرف مورد هجوم قرار داد تا نتواند برای پیشروی طرح ریزی کند.» محل مناسبی برای معصومی در جهت ادای تکلیف در قبال انقلاب اسلامی و اداء دین خود به اسلام بود. در اولین روزهای محرم سال ۱۳۵۹با هجوم مجدد نیروهای عراق از سمت بُستان و همچنین پیشروی از سمت جنوب و سمت طراح و جلالیه برای تصرف مجدد سوسنگرد و باز شدن راه محاصره اهواز، وی نیز در ۲۴ آبان ماه به اتفاق سرگرد «فرتاش» و ۲۰۰ نفر از رزمندگان ستاد جنگ‌های نامنظم به سمت سوسنگرد رفتند تا به کمک نیروهای ستاد در سوسنگرد شتافته و افراد مدافع شهر را تقویت کند ولی در «گل‌بهار» و در نزدیکی سوسنگرد از طرف نیروهای مستقر در جاده اطلاع یافتند که راه بسته شده است و عراق با محاصره سوسنگرد، جاده اهواز سوسنگرد را تصرف کرده است.

با توجه به عدم امکان ورود از جاده آسفالت، گروه های سروان معصومی و فرتاش با پیاده شدن از خودروها از کنار رودخانه کرخه به سمت سوسنگرد رفتند. بعد از حدود ۲۰ کیلومتر پیاده روی، در مدخل شهر کنار رودخانه کرخه با نیروهای محاصره کننده برخورد کردند و بعد از درگیری تا آخر شب به علت خطر بسته شدن عقبه نیرو به وسیله تانک‌های عراق با دادن چند شهید و مجروح به سمت حمیدیه عقب نشینی کرده و در برگشت نیز گروه ۱۱ نفره  سروان معصومی مأمور نگهبانی از مسیر بازگشت شدند.

یک روز پس از عقب نشینی نیروها در جاده آسفالت سوسنگرد حمیدیه به نیروهای ارتش ملحق شده و به اتفاق شهید چمران و کلیه نیروهای ستاد جنگ‌های نامنظم و تیپ ۲  لشکر زرهی اهواز به فرماندهی سرهنگ شهبازی برای شکست حصر سوسنگرد در روز بعد هماهنگ شدند. روز بعد که شب تاسوعای سال ۱۳۵۹ بود صبح زود، ‌ نیروهای ستاد جنگ‌های نامنظم با همراهی تانک‌های تیپ ۲ از لشکر ۹۲ زرهی اهواز به سمت سوسنگرد روانه تا به ابوحمیظه رسیدند. نیروهای ارتش برای عبور از «ابوحمیظه»، و روانه شدن به سمت سوسنگرد، احساس خطر می‌کردند که مبادا نیروهای عراق مستقر در جلالیه و جنوب جاده اهواز – سوسنگرد بعد از عبور ارتش از ابوحمیظه پشت آن‌ها را بسته و در محاصره قرار گیرند.

دکتر چمران در این محل سروان معصومی را مأمور می‌کند که با گروه خود در «ابوحمیظه» به سمت جنوب جبهه گرفته و مواظب عقبه تیپ ۲ و بقیه نیروهای ستاد جنگ‌های نامنظم باشند. تمام نیروها با فرماندهی دکتر چمران به سمت سوسنگرد رفته و سروان معصومی ساعت‌ها در محل مأموریت حضور داشت تا اینکه افرادی از سمت سوسنگرد آمده گفتند که دکتر چمران زخمی شده و توسط عراقی‌ها اسیر شده است. با  توصیه شهید حاج صادق عبدالله‌زاده، سروان معصومی ناچار شد نیمی از نفرات را در محل برای اجرای مأموریت محوله باقی گذاشته و خود به اتفاق نیمی دیگر برای کمک به شهید چمران به سرعت به سمت سوسنگرد روانه شدند.

در یک کیلومتری سوسنگرد با برخورد به یک نفربر عراقی و تصرف آن اطلاع یافتند که شهید چمران زخمی شده و با خودروی عراقی به عقب برگشته است. با شنیدن این خبر، سروان معصومی چون فردی متعهد به ولایت و دستور فرماندهی بود برای برگشتن به محل مأموریت در حال مشورت با نفرات بود که هدف تیراندازان عراقی قرار گرفته و از ناحیه سر مجروح شد. این شهید قبل از رسیدن به بیمارستان در تاریخ ۱۳۵۹/۰۸/۲۶  به شهادت رسید.

  •  
  •  
  •