به گزارش پارس به نقل از اقتصاد پرس، اقتصاد ایران از سال ها پیش به خصوص دهه ۱۳۵۰ به بعد به طور عمده بر پایه نفت قرار داشته است. در ایران نفت اولا به عنوان یک منبع انرژی، زندگی و اقتصاد مردم کشور را متحول ساخته و رشد و توسعه اقتصادی را باعث گردیده، ثانیا درآمدهای حاصل از نفت سبب ترقی و پیشرفت در همه شون اقتصادی و اجتماعی شده است، به عبارت دیگر نفت عامل اعتبار ملی و موتور محرکه رشد و توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور بوده است.
 
بنابراین فشار اصلی روی جریان درآمدی کشور (حوزه نفت) است که این خود میتواند آسیب پذیری را بیشتر و طمع را به منظور اعمال فشار بیشتر بر کشور افزایش دهد، بنابراین در این فضا ضرورت مقاومت برای ردکردن فشارها و عبور از گردنه برای رسیدن به نقاط مثبت ملی نیاز است.

اقتصاد مقاومتی یعنی تشخیص حوزه های فشار و تلاش برای کنترل و بی اثر کردن آنها و در شرایط آرمانی تلاش برای تبدیل این فشارها به فرصت پیش شرط و الزام چنین موضوعی است، به عبارتی اقتصاد مقاومتی کاهش وابستگی ها و تاکید روی مزیت های تولید داخل و تلاش برای خوداتکایی است.   ازمولفه­ های اقتصاد مقاومتی، میتوان به تولید داخلی، استفاده از نیروی کار و سرمایه داخلی، اتکا بر اقتصاد « دانایی محور» ، توجه خاص به تولید کالا های اساسی و محصولات زیر بنایی اشاره کرد.

در بالا ذکر کردیم اقتصاد مقاومتی یعنی کاستن از حجم واردات غیرضروری به کشور، بنابراین کاهش هزینه­ ها و افزایش درآمد نقش مهمی در مبارزه با تورم و افزایش تولید داخلی دارد که اجرای درست آن می تواند باعث موفقیت در­ اعمال مدیریت های صحیح اقتصادی در کشور شود. در شرایط عادی یکی از راه های رونق بازار اقتصادی، ایجاد رقابت در نوع و تولید کالاهای باکیفیت است.

 

جلوگیری از تبلیغات کالاهای خارجی، ­ پرهیز از تجمل گرایی و توجه به تبلیغ انواع کالاهای تولید داخل نیز می تواند در تحقق اقتصاد مقاومتی نقش بسزایی ایفا کند. راه مقابله با تحریم که در این اقتصاد اندیشیده شده، افزایش صادرات غیر­ نفتی می­ باشد، ضمن اینکه هم اشتغال و هم رقابت ایجاد می کند و از طرفی تولید و رقابت بیشتر، سبب کاهش تورم می شود. بهبود فضای کسب وکار و بهره وری صنعتگران و تولیدکنندگان از حمایت های لازم و هدفمند کردن نرخ ارز به منظور حمایت از بخش تولید، نقش قابل توجهی در اجرای اقتصاد مقاومتی دارد.

 

اقتصاد مقاومتی یعنی تولید بیشتر، بهره وری بیشتر و هزینه ی کمتر؛ و توجه بیشتر به محصولات استراتژیک. بنابراین لازم است در زیربخش های اقتصادی وارد شود، به خصوص در بخش کالاهای استراتژیک وارداتی و صادراتی. در مواجهه با اقتصاد بازار آزاد که تمامی تلاش خود را به تولید هر نوع کالایی اختصاص می دهد و هدف آن کسب سود از حداکثرکالاهاست، اقتصاد مقاومتی یکنوع الگوی اقتصادی است که به استقلال اقتصادی یک کشور توجه دارد.

حوزه ی فعالیت اقتصاد مقاومتی را می توان به ۲ بخش داخلی و خارجی تقسیم بندی نمود، زیرا هر قدر که اقتصاد ایران در خارج نیاز به اقتصاد مقاومتی دارد، در داخل نیز در مقابل مفسدان اقتصادی و سیاسی و رانت خوارن نیاز به اصلاح امور اقتصادی سیاسی دارد. اگر نفرات محدودی سکان فعالیت اقتصادی کشور را بدست گیرند، امکان هرگونه سوءاستفاده و تأثیرگذاری بر روندهای جاری کشور وجود دارد.

 

ازسوی دیگر اگر دولت متصدی همه امورشده و عموم فعالیت های اقتصادی به وسیله دولت انجام شود، ناکارآمد و فسادپذیر خواهدبود. لیکن با محوریت نظم های جمعی میان فعالیت ها، آرمان های مردم سازی اقتصادی محقق شده و سطح پایداری و مقاومت اقتصادی در برابر تحریم ها و فشارها ارتقا می یابد.

بخش هایی که از ضعف های اساسی اقتصاد ایران محسوب می شوند و اقتصاد مقاومتی می تواند در آن ها نفوذ کند عبارتنداز: وابستگی به درآمدهای حاصل از اقتصاد تک محصولی و صادرات نفت خام، شکاف طبقاتی و فقر نسبی، فساد اقتصادی و اداری، ضعف نظام بانک داری، پولی و سیستم ارزی کشور، عدم توجه به تغییر هرم جمعیتی و سالخوردگی جمعیت، بوروکراسی عریض و طویل دولتی، فضای کسب وکار و بیکاری تحصیل کرده ها، وجود سرمایه های سرگردان که ناشی از دستوری بودن نرخ ارز و نرخ بهره است، قاچاق کالا به داخل و خارج، عدم نظارت دقیق بر چرخه ی توزیع کالا به صورت عمده فروشی و خرده فروشی در کشور، ضعف حمل ونقل ریلی به عنوان زیربنای توسعه ی اقتصادی، عدم توجه به سرمایه های اجتماعی و سرمایه های نمادین در کشور

بر مبنای تعاریفی که از اقتصاد مقاومتی ارائه شده­ است (اقتصادی که با وجود فشار خارجی زمینه ی رشد و شکوفایی را فراهم میکند) یکی از مهم ترین مؤلفه ها برای اقتصاد مقاومتی، نوآوری و شکوفایی است که به عنوان محرک رشد پایدار شناخته می شود. از جمله عوامل اصلی پایین بودن سطح رشد اقتصادی در کشورهای در حال توسعه کمبود نوآوری است. ایده ی اصلی نوآوری مبتنی بر این نکته است که نوآوری از طریق افزایش توان تولید افراد سبب افزایش تولید و نهایتاً رشد اقتصادی می گردد.  

  علم اقتصاد علم استفاده ی بهینه از امکانات و منابع محدود در راستای ارضای نیازهای نامحدود بشری است. افزایش مصرف در جامعه باعث افزایش استفاده از منابع محدود می گردد و در نتیجه، سرمایه گذاری را کاهش می دهد. اگر باتوجه به منابع موجود الگوی مصرف جامعه اصلاح شود و در مصرف زیاده روی نشود، می­ توان منابعی را که باقی مانده، سرمایه گذاری کرد. در نتیجه، سرمایه گذاری افزایش می یابد و افزایش سرمایه گذاری به افزایش تولید منجر می­ شود. اقتصاد مقاومتی در بخش کشاورزی یعنی افزایش تولید.

 

 

از یک سو باید در بخش مصرف، صرفه جویی صورت گیرد و اسراف ها کاهش یابد و از سوی دیگر باید به عوامل مؤثر بر تولید از جمله تأمین نیازهای تولید مثل بذر، کود، سم، دارو، اسپرم و ماده ی ژنتیکی مؤثر و مناسب و نیز به سرمایه گذاری های زیربنایی توجه کرد. در اقتصاد مقاومتی باید هر چیزی که تولید را افزایش، ضایعات را کاهش و هزینه و قیمت تمام شده را پایین می آورد، مورد توجه قرار گیرد. در اقتصاد مقاومتی از امکانات داخلی، استفاده ی بیشتری کنیم و منابع را به شکل دقیق تری تخصیص دهیم.   طبق تعریف اقتصاد مقاومتی، اصلاح الگوی مصرف از طریق افزایش سرمایه گذاری باعث رشد و شکوفایی اقتصاد می گردد.

یکی از جنبه­ های موثر اقتصاد مقاومتی، افزایش مهارت و بهره وری نیروی کار و استفاده ی بهینه از نیروی کار برای پیشبرد اهداف کشور می­ باشد. و از یک سو برای جبران عقب ماندگی های کشور و دستیابی به رشد، به عوامل تولیدی مهار و توانمند نیازمندیم. یکی از این عوامل تولید، نیروی کار است که به عنوان مهم ترین عامل تولیدی، نقش پررنگی را در رشد اقتصادی دارد. یکی از راه های ممکن که می­ توانیم با استفاده از منابع موجود، تولید را بالا ببریم، افزایش بهره وری نیروی کار یا افزایش ظرفیت تولیدی است.

 

در راستای تعریف اقتصاد مقاومتی، با توجه به شرایط تحریم و فشار موجود، اگر بهره وری نیروی کار را افزایش داد یا اینکه نهادهای تولیدی توان تولیدی را افزایش دهند، در نتیجه زمینه ی رشد و شکوفایی را فراهم کرده اند و این خود جنبه ی دیگری از اقتصاد مقاومتی است. در اقتصاد مقاومتی، مردمی کردن اقتصاد براساس اجرای اصل ۴۴ قانون اساسی بدینگونه است که نقش مردم پررنگتر و قابلیت استفاده از استعدادهای مردمی در آن بیشتر باشد.

واردات یعنی ایجاد اشتغال برای نیروی کار خارجی و صادرات یعنی ایجاد اشتغال برای نیروی کار داخلی. بنابراین حمایت از تولید داخلی وابستگی به دنیای خارج را کاهش می­ دهد و همچنین به صورت مستقیم بر رشد و شکوفایی تولید اثر دارد، نه به صورت غیرمستقیم و باواسطه. با کاسته شدن وابستگی به دنیای خارج و به خصوص دنیای غرب که عامل اجرا فشار و تحریم بر کشورمان است، اثربخشی تحریم ها کاهش می یابد و در نتیجه، به رشد و شکوفایی اقتصاد می انجامد. از جمله مزایای حمایت از تولید داخلی که میتوان به آنها اشاره کرد عبارتند از: ایجاد اشتغال برای نیروی کار داخلی، کمتر شدن فشار تورمی، توجه به برند (نماد) داخلی در صنایع مختلف، تقویت بخش خصوصی، کاستن از بار مالی دولت، ارزآوری کالاهای غیرنفتی و بسیاری موارد دیگر.

 

همه ی موارد فوق در راستای تعریف گفته شده از اقتصاد مقاومتی قرار می گیرند. در واقع « حمایت از تولید داخلی» به صورت مستقیم، یعنی فراهم نمودن زمینه ی رشد و شکوفایی برای اقتصاد، به اقتصاد مقاومتی کمک می کند.

در اقتصاد عوامل تولید شامل نیروی انسانی، زمین، کار، سرمایه های فکری، سرمایه های انسانی، سرمایه های مادی می­ باشد. معمولاً عوامل تولیدی غیر از نیروی کار را به عنوان سرمایه می شناسند. برای افزایش و شکوفایی تولید، باید به حمایت از عوامل تولید پرداخت. چون این عوامل به صورت مستقیم در تولید نقش دارند، به افزایش تولید می انجامند و از طرفی حمایت از عوامل تولید مانند سرمایه گذاری است و از این طریق نیز منجر به افزایش تولید می شود.  

 

مطالعات اقتصادی بیانگر این موضوع است که نرخ رشد بلندمدت اقتصادی با سطح درآمد اولیه ی کشور همبستگی بالایی ندارد و پایین بودن موجودی سرمایه ی فیزیکی تنها عامل رشد پایین اقتصادی در کشورها نیست، بلکه برخی از عوامل به خصوص سرمایه ی انسانی باعث تسریع رشد اقتصادی می گردد  در نتیجه، حمایت از عوامل تولید داخلی به رشد بلندمدت اقتصادی می انجامد و شکوفایی اقتصاد را در پی خواهد داشت. این مورد نیز در تعریف اقتصاد مقاومتی تبلور می یابد. (*)

 

* زینب عابد، کارشناس ارشد برنامه ریزی سیستم های اقتصادی