۱- رهبر انقلاب اسلامی در نگاه به عملیات غرورانگیز طوفان‌الاقصی در نخستین روزهای این پدیده شگرف فرمودند ؛ «زلزله ۱۵ مهر یک شکست نظامی و اطلاعاتی غیرقابل‌ترمیم است.»
این بیان یک «تحلیل» از عملیات نبود، بلکه یک «خبر» بود. صهیونیست‌ها اگر به آن یک نگاه اطلاعاتی داشتند. جنگ و خونریزی و کودک‌کشی را به‌عنوان یک راهبرد ادامه نمی‌دادند.
امروز پس از گذشت ۴۶ روز از عملیات الاقصی، رهبر انقلاب اسلامی در دیدار مدال‌آوران بازی‌های آسیایی با بهره‌گیری از ادبیات ورزشی فرمودند :
 «رژیم صهیونیستی شکست سنگین را جبران نکرده و در آینده هم نخواهد کرد.»
لذا رهبر معظم انقلاب به‌عنوان یک داور در این منازعه فرمودند : «حماس در طوفان‌الاقصی رژیم صهیونیستی را ضربه‌فنی کرد.»
قبول آتش‌بس یک تصمیم سخت برای رژیم صهیونیستی و به تعبیر اینمار بن گویر وزیر امنیت داخلی رژیم صهیونیستی یک تصمیم فاجعه‌بار بود.
بدین ترتیب صهیونیست‌ها از شکست «ترمیم‌ناپذیر» به شکست «جبران‌ناپذیر» رسیدند!
۲- علت شکست ترمیم‌ناپذیر و جبران‌ناپذیر چیست که صهیونیست‌ها در محاسبات نظامی خود به آن فکر نکردند. صهیونیست‌ها باید بدانند پس از پیروزی در جنگ با اعراب در سال ۱۹۴۸ و ۱۹۶۷ که یک جنگ متقارن بود، گرفتار جنگ‌های غیرمتقارن شدند. صهیونیست‌ها جنگ غیرمتقارن را با فریب مذاکرات صلح اسلو تمام‌شده فرض کردند . اما جنگ‌های ۳۳ روزه ، ۲۲ روزه ، ۵۲ روزه ، ۸ روزه و اخیرا جنگ ۴۶ روزه نشان داد که دومینوی شکست رژیم صهیونیستی اجتناب‌ناپذیر است.
۳-در نیمه دوم قرن بیستم آمریکا در جنگ غیرمتقارن با ویتنام  و شوروی در چنین جنگی با  افغانستان هر دو  شکست فضاحت‌باری خورد اما در هزاره سوم آمریکا دوباره در جنگ غیرمتقارن با افغانستان و عراق وارد شد . در اولی به شکلی فضاحت‌بار فرار کرد و در دومی در باتلاق آن گیرکرده است و نمی‌داند چگونه فرار کند ؟!
شکست اسرائیل در لبنان و فرار صهیونیست‌ها به مرزهای اشغالی یک جنگ غیرمتقارن بود. صهیونیست‌ها نشان دادند با همه تجهیزات و مهمات و حمایت‌های اشرار جهان نمی‌توانند حرفی برای گفتن داشته باشند.
رژیم صهیونیستی در غزه و کرانه باختری وارد یک جنگ غیرمتقارن شده است. امروز رژیم صهیونیستی با فرسودگی و فرسایش ماشین جنگی خود روبه‌رو است و لذا از سال ۲۰۰۰ به بعد در هر جنگی که واردشده مجبور به پذیرش آتش‌بس ، عقب‌نشینی و شکست شده است. عقب‌نشینی و شکست گام‌به‌گام به گروه‌های مقاومت در داخل سرزمین‌های اشغالی و بیرون از آن در غرب آسیا اعتمادبه‌نفس و احساس پیروزی داد.
۴- نتانیاهو گفته بود، آتش‌بس را نمی‌پذیرد چون پذیرش آن به‌مثابه پذیرش شکست است.
او گفته بود نبرد زمینی را تا نابودی حماس و آزادی اسرا ادامه می‌دهد. اما امروز درحالی‌که نه اسیری آزادکرده ، نه حماس را نابود کرده است مجبور شده روی میز مذاکره چانه‌زنی بر ای شروط آتش‌بس با خفت و خواری بنشیند.
مقاومت خارق‌العاده و محیرالعقول رزمندگان حماس ازیک‌طرف و فریادهای لعن‌آلود و افکار عمومی جهان از طرف دیگر ماشین جنگی صهیونیست‌ها را متوقف کرد. مقاومت فلسطینی نشان داد قادر است بیماری خودشیفتگی و خودبزرگ‌بینی و گردن‌کلفتی صهیونیست‌ها را با «واقعیت میدان» جراحی کند.
۵- مقاومت اسلامی در منطقه و حرکت حماسی فلسطینی‌ها در داخل سرزمین‌های اشغالی نشان دادند برای پرداخت هر هزینه‌ای آماده‌اند ،
 چراکه چیزی برای از دست دادن ندارند همه آنچه را که دارند در طبق اخلاص گذاشته‌اند اگر بکشند پیروز هستند و اگر کشته شوند ، شهید محسوب می‌شوند و در پیشگاه خداوند متعال روسپیدند. اما رژیم صهیونیستی به این نتیجه رسید برای بقا حاضر به پرداخت هر هزینه‌ای نیستند در هر مرحله متناسب با ضربه‌ای که می‌خورند حاضرند سرشان را پایین بگیرند و تسلیم شوند.
۶- نگارنده طی یادداشتی تحت عنوان «نرخ آتش‌بس» ۱۸ روز پس از نبرد طوفان‌الاقصی نوشتم: «رژیم صهیونیستی هرقدر دیرهنگام اقدام به پذیرش آتش‌بس کند نرخ بیشتری باید برای آن بپردازد» امروز ۲۸ روز از آن تاریخ می‌گذرد، نرخی که برای آتش‌بس دو طرف تعیین کرده‌اند فقط بخش ناچیزی از دستاوردهای یک‌طرف را در برمی گیرد. برای تعیین تکلیف بقیه دارایی‌ها معلوم نیست چه تصمیم خواهند گرفت.
توافق آتش‌بس موقت تنها ۵۰ تن از کودکان و زنان اسیر اسرائیلی را در مقابل آزادی ۱۵۰ زن و کودک فلسطینی را در برمی‌گیرد. ضمن اینکه عملیات نظامی متوقف می‌شود و کمک‌های بشردوستانه به غزه سرازیر می‌شود.
اما در مورد مفاد اصلی آتش‌بس که آزادی ده‌ها اسیر نظامی رژیم صهیونیستی که در میان آن‌ها ژنرال‌های دانه‌درشت وجود دارد تصمیمی اتخاذ نشده است.نرخ اصلی آتش‌بس بر اساس ضخامت بازوی مقاومت در عملیات طوفان‌الاقصی قیمت‌گذاری می‌شود.آنجا محاسبات پیروزی در این نبرد به تعداد امتیازات دو طرف مربوط نمی‌شود چون بازی با «ضربه‌فنی» به پایان رسیده است.