فرقی نمی‌کند این جمله را چه کسی گفته باشد؛ مهم این است که این جمله حقیقت است: «انقلاب ما انفجار نور بود». مرور زمان و خوب و بد روزگار، از درخشندگی آن نمی‌کاهد، بلکه می‌افزاید. گواه این مطلب، تقلیدی است که طراحان غائله اخیر از رفتار انقلابیون ۵۷ داشتند. انقلاب اسلامی، سال‌ها از سوی ضدانقلاب و دشمنان، به‌عنوان حرکتی متحجر و واپس‌گرا معرفی می‌شد. اما وقتی دشمن تصمیم گرفت حرکتی مؤثر و انقلاب‌نما علیه نظام انجام دهد، موبه‌مو از انقلاب اسلامی تقلید کرد.

این نشان می‌دهد انقلاب اسلامی نه نماد تحجر و بازگشت به عقب، که نماد، الگو و مثالی کامل و تمام از یک انقلاب بود. انقلابی که پس‌ازآن که جریانی  بخواهد خود را به مفهوم انقلاب نزدیک کند، از آن پیروی می‌کند. این تقلیدها، گواهی دسته اول برای زنده بودن، مترقی بودن، مردمی بودن و کاملا «انقلاب» بودن انقلاب اسلامی بود. انقلابی که مهم‌ترین سلاحش، حضور فراگیر، عظیم، میلیونی و فعال مردم بود. انقلابی که همواره از مسلح شدن اجتناب داشت و نیروی خود را از گفتمان مستحکم خود می‌گرفت.

انقلابی که نشان داد اسلام، با وجود سال‌ها تلاش پهلوی جهت پیاده‌سازی سکولاریسم و مدرنیسم، زنده ماند و جوشید. این انقلاب، هنوز همین دو سلاح مهم را دارد. مردم و گفتمان. انقلاب اسلامی هرچند همچنان امتداد دارد و ظرفیتی بیش از براندازی یک‌ حکومت را داراست؛ اما خود رخدادی تمام و کمال بود. این وجه انقلاب اسلامی نیز بی‌نظیر است، همه انقلاب‌های جهان غایت‌الآمال خود را اسقاط یک دستگاه قرار می‌دهند، غایت انقلاب اسلامی اما نه فقط اسقاط یک دولت، که احیای یک تمدن است و در ادامه برافکندن طاغوت و  ایجاد یک دولت و یک تمدن را به‌عنوان افق ترسیم می‌کند.

برای رسیدن به این افق، انقلاب اسلامی همچنان باید به جمهور مردم و مکتب اسلام وفادار بماند. انقلاب، با حمایت فراگیر مردم از رهبران مذهبی نهضت پیروز شد، نه با تکیه صرف بر قشر مذهبی‌. امروز هم مذهب، همچنان باید موتور پیشران و فرمان جهت‌بخش جامعه باشد، اما تمام مردم باید گفتمان مذهبی‌ و انقلابی را حمایت کنند. گفتمانی که با کلیدواژه‌های عدالت، مقاومت، مردم‌گرایی و پیشرفت، هرگز روشنا و جذابیت خود را نخواهد باخت.