این روزها مقامات اوکراینی کمتر از گذشته قدرت«درک بازی غرب» در قبال جنگ اوکراین ( به لحاظ ماهوی،راهبردی و حتی تاکتیکی) را پیداکرده‌اند! مقامات آمریکایی و اروپایی از یک‌سو سیگنال‌های «معامله بر سر جنگ» را خطاب به روسیه مخابره کرده و از سوی دیگر، ارسال تجهیزات نظامی و میدانی خود را به اوکراین ادامه می‌دهند. در تشریح این وضعیت دوگانه، نکاتی وجود دارد که باید مدنظر قرار گیرد.هنری کیسینجر استراتژیست مشهور آمریکایی ، طی روزهای اخیر پیشنهاداتی را با هدف«پایان دادن به جنگ اوکراین»مطرح ساخته که با خشم مقامات اوکراینی و سکوت معنادار کاخ سفید و کشورهای اروپایی مواجه شده است. 
طرح ارائه‌شده از سوی کیسینجر، دو مؤلفه اصلی را در بر می‌گیرد:
نخست اینکه اوکراین باید در طرح نهایی، به کشوری  بی‌طرف تبدیل شود و پیوستن به پیمان آتلانتیک شمالی(ناتو)  را فراموش کند. 
دوم اینکه در ازای بازگشت مناطق چهارگانه ( لوهانسک، دونتسک، زاپورژیا و خرسون)، اوکراین پیوستن رسمی کریمه به روسیه را به رسمیت بشناسد و دیگر اعضای سازمان ملل متحد نیز از این موضوع تبعیت کنند. 
هرچند مقامات روسی ترجیح داده‌اند کمتر در خصوص طرح کیسینجر اظهار نظرکنند اما بر همگان مسجل است که ثوابت پایان جنگ اوکراین،«عدم عضویت اوکراین در ناتو»و « به رسمیت شناختن تعلق کریمه به روسیه» است! در جریان سفر اخیر زلنسکی به کاخ سفید،وی نگرانی‌های خود را در خصوص معامله پشت پرده آمریکا -روسیه بر سر کشورش را به بایدن منتقل ساخت! رئیس‌جمهور آمریکا این مسئله ( معاملات پنهانی) را به‌صورت تلویحی تایید کرد اما در ظاهر متعهد شد تا هرگونه راه‌حل نهایی در خصوص اوکراین، با تایید دولت زلنسکی صورت گیرد! بدیهی است که چنین ادعایی بیشتر نوعی تلاش برای آرام ساختن اوکراینی‌ها محسوب می‌شود زیرا کی یف اکنون حکم«بازیگر تابع»در میدان جنگ یا صلح با روسیه را دارد نه «بازیگر تعیین‌کننده»را! از سوی دیگر، آخرین دستورالعمل  تاکتیکی ارائه‌شده به اوکراینی‌ها، ادامه جنگ با روسیه است! 
به‌عنوان‌مثال، مقامات فرانسوی از یک‌سو، پیوستن اوکراین به ناتو را غیرممکن دانسته و از سوی دیگر، بر استمرار جنگ میان مسکو و کی‌یف تأکید می‌کنند.
میان تصمیم سازان حوزه سیاست خارجی آلمان و انگلیس نیز تناقضات معناداری در قبال این جنگ وجود دارد که بیانگر تعارض ایده آل‌ها و واقعیات در قبال چنین منازعه تمام‌عیاری است. واقعیت این است واشنگتن و لندن به‌عنوان دو بازیگر آتلانتیکی فعال، دیگر بازیگران اروپایی را وارد یک منازعه طولانی‌مدت و فرسایشی کرده‌اند. به عبارت بهتر، مقامات غربی پایان دادن به جنگ اوکراین را مترادف با ایجاد ثبات دائمی در این کشور و حوزه پیرامونی روسیه نمی‌دانند. آن‌ها درصددند حتی در صورت پایان یافتن جنگ اوکراین، تنش‌های منطقه‌ای و ژئو استراتژیک را به ضرر امنیت جهانی حفظ کنند. 
در آینده پژوهی جنگ اوکراین، یک بازنده اصلی وجود دارد :غرب‌گرایان کی یف!
 هر  احتمال و راهکاری که در قبال جنگ اوکراین و سرنوشت آن محقق شود، برای اوکراین مضر خواهد بود.«ناتوی منهای اوکراین» و «اوکراین منهای کریمه»به‌عنوان دو پیش‌شرط ثابت انعقاد قرارداد صلح ، به ترتیب خطوط قرمز راهبردی و ارضی اوکراین محسوب می‌شدند. مسلما در این صورت، بیانیه‌ها و لفاظی های امثال بایدن، شولتز، ماکرون و سوناک دردهای عمیق زلنسکی و همراهانش را تسکین نخواهد داد…