وحدت را یکی شدن یا یکی بودن معنا کرده‌اند؛ درحالی‌که مراد از وحدت مسلمین قطعا وحدت مذهبی یا وحدت جغرافیایی نیست؛ بلکه مراد از وحدت، یکی شدن در جهت حفظ منافع امت اسلامی است که با اشتراک عمل در برابر نقشه‌های استکبار محقق می‌شود. در حقیقت، منظور از این وحدت، اتحادی است که در آن، ما به الاشتراک، تقویت‌شده و ما به الامتیاز، محفوظ می‌ماند.
تکرار و تأکید معنادار رهبر معظم انقلاب بر لزوم نقش‌آفرینی امت اسلامی در نظم و هندسه نوین جهانی در این برهه، به‌واسطه فرصتی است که اگر با غفلت یا خیانت خواص از دست برود، ما را تا ابد شرمنده تاریخ خواهد کرد. راننده‌های حرفه‌ای، بهترین فرصت برای سبقت را در پیچ‌های پیست مسابقه می‌یابند؛ آن‌زمان که راننده‌های دیگر از سرعت خود کاسته‌اند، آنان با جرئت و جسارت بر سرعت خود اضافه می‌کنند و رقیب را پشت‌سر می‌گذارند. امروز که در آن پیچ تاریخی به سر می‌بریم و خبری از یکه‌تازی یک یا دو کشور و جهان تک‌قطبی نیست؛ بهترین و مغتنم‌ترین فرصت است برای پدید آوردن یک «اتفاق عظیم» در تاریخ؛ هم اتفاق به معنای رویداد و هم اتفاق از حیث متفق شدن در برابر جبهه استکبار.
بزرگ‌ترین دشمن و مانع برای تحقق این اتفاق، چیزی جز تفرقه امت نسبت به‌حق و اجتماع دشمن بر باطل نیست؛ امری که امیرالمؤمنین علیه‌السلام به لشکریانش تذکر دادند: «به خدا سوگند، پندارم که این قوم به زودی بر شما چیره شوند. زیرا آن‌ها باآنکه بر باطل‌اند، دست در دست هم دارند و شما باآنکه بر حق هستید، پراکنده‌اید. شما امامتان را، که حق با اوست، نافرمانی می‌کنید و آنان پیشوای خود را باآنکه بر باطل است فرمان‌بردارند. آنان با بیعتی که با پیشوای خودکرده‌اند، امانت نگه می‌دارند و شما خیانت می‌ورزید. آنان در شهرهای خود اهل صلاح و درستی هستند و شما اهل فساد و نادرستی.» این تذکر، فارغ از جنبه گلایه و انذار، یک درس بزرگ هم دارد و آن تبیین قاعده و سنت الهی است؛ لشکر علی علیه‌السلام هم که باشی برای پیروزی باید متفق و متحد باشی وگرنه اجتماع دشمن ولو بر امر باطل، آنان را به پیروزی می‌رساند.
بله؛ طبق دیگر سنن الهی چنانچه لشکر حق، اهل تبعیت از امام و وارسته از تعلقات و وسوسه‌ها باشند، فئه قلیله بر فئه کثیره غلبه پیدا می‌کند اما درزمانی که این شرط، محقق نشود، توقع پیروزی، رجاء بدون عمل است که از آن به رجاء حمق تعبیر می‌شود!
اگر موتور پیشران این «اتفاق عظیم» را جمهوری اسلامی بدانیم، برای نیل به این مقصود غیر از امام جامعه که وظیفه سیاست‌گذاری کلان و طراحی نقشه حرکت قطار را به‌عهده دارد، بدنه جمهوری اسلامی باید موانع موجود را بردارد. ما گاهی علاوه بر نگاه به افق‌های بلند، باید به پیش پای خود نیز توجه کنیم وگرنه ممکن است قطاری با بلندترین آرمان‌ها و افق‌ها با مشکلاتی پیش‌پاافتاده متوقف شود! در این راستا بیشترین توقع از علمای دین، روشنفکران، اساتید دانشگاه، جوانان روشن‌بین، فرزانگان، ادبا، شعرا، نویسندگان و گردانندگان مطبوعات است. هرکسی که خود را مقلد آن مرجع، رهرو آن رهبر، مأموم آن امام و سرباز آن فرمانده می‌داند باید به میدان آمده و راه را برای حرکت سریع و سبقت در این پیچ تاریخی هموار کند. یکی از مهم‌ترین زمینه‌های این حرکت پرشتاب و تاریخی به سمت آن هدف، همدلی، اتحاد و انسجام داخلی است که این روزها به‌شدت مورد هجمه است؛ باید بدانیم که «در دعوای درون خانوادگی، برنده‌ای وجود ندارد؛ همه می بازند.» ما برای پیروزی در بازی اصلی و نهایی و رسیدن به آن افق بلند، باید همه بازی‌های قبلی را ببریم؛ بنابراین پیش از هر چیز باید مراقب باشیم نبازیم! گاهی لازم است از فرزند ماجراجوی خود یک گل مصلحتی بخوریم؛ گاهی باید در طناب‌کشی که او راه انداخته، طناب را رها کنیم و فرزند را در آغوش بکشیم؛ گاهی لازم است غذایی که برای او ضرر هم دارد را مهیا کنیم؛ این‌ها هیچ‌کدام باخت نیست ولی دل فرزند را آرام می‌کند.