مرور تاریخ تحولات جهانی مرتبط با قاره اروپا نشانگر فراوانی جرم و جنایات علیه بشریت و کشتارهای خونین، آوارگی ها و بی خانمانی های ده ها و شاید صدها میلیونی انسان های بی گناه اعم از مرد و زن، پیر و جوان و کهنسال و خردسال است. جرم و جنایتی را نمی توان یافت که منشاء آن اروپا نباشد؛ از برده داری، خود برتر بینی، تبعیض نژادی، رهبری کودتاهای خونین و غارت، چپاول و تجاوز و استثمار مردم کشورهای دیگر گرفته تا جنگ های خونین جهانی، تفتیش عقاید، گیوتین، شکنجه و آدم سوزی و یهود ستیزی و ... تماما منشاء اروپایی دارند. چه بسا اروپا به خاطر چنین گذشته بسیار تاریک و سیاه و با هدف به فراموشی سپردن یا جبران جنایات گذشته خود، امروز با فرار رو به جلو عَلَم حقوق بشر را برافراشته و خود را ناجی بشر جلوه می دهد. 

ظاهر امر نشانگر دفاع دولت های اروپایی از حقوق بشر است، ولی در باطن و پشت پرده، حقایق متفاوتی را شاهد هستیم؛ به طوری که همان خباثت ها و وحشیگری ها ادامه دارد و اروپا نخواسته یا نتوانسته است، خوی وحشیگری خود را کنار گذارد. نمونه بارز آن حمایت همه جانبه از ریاض و فروش سلاح های پیشرفته و تجهیزات نظامی از سوی انگلیس، فرانسه، آلمان و ... به رژیم جنایتکار سعودی برای کشتار مردم مظلوم یمن است که تا کنون بیش از یکصد هزار نفر از آنان را به کام مرگ فرستاده و میلیون ها نفر را با قحطی و گرسنگی و بیماری مواجه ساخته و موجب از بین رفتن تمامی زیرساخت های این کشور فقیر شده است. نمونه دیگر، پشتیبانی همه جانبه از جنایات رژیم کودک کش صهیونیستی است که بدون اقدامات ضدبشری و سپس پشتیبانی اروپا، چنین رژیمی نمی توانست متولد شود تا به کشتار مردم مظلوم فلسطین اقدام کرده و موجب آوارگی میلیون ها فلسطینی شود. از عوامل مظلوم نمایی و تجاوزگری های رژیم صهیونیستی علیه مردم مظلوم فلسطین، یهودستیزی و یهودسوزی در اروپا بوده است.

باید بدعهدی یا عدم پایبندی به تعهدات را نیز به خباثت های دولت های اروپایی افزود که اثرات مخربی را علیه مردم کشورهای دیگر داشته است. می توان به ضرس قاطع مدعی شد که ایران از گذشته های دور طعم تلخ و کشنده تمامی خباثت های اروپا را چشیده است، چه در دوران استعمار و استثمار و چه در بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357. قبل از انقلاب اسلامی، دخالت های دولت های اروپایی در ایران موجب نادیده گرفته شدن بی طرفی ایران در جنگ های جهانی اول و دوم جهانی و قحطی و در نتیجه تلفات میلیونی در ایران شد، بخش وسیعی از خاک و مردمان ایران در دوره های مختلف از سرزمین اصلی جدا شد، با کودتای 28 مرداد 1332 دولت مردمی سرنگون شد و ثروت های بسیاری از ایران به یغما رفت. پس از انقلاب نیز توطئه های گوناگون دولت های اروپایی از جمله پشتیبانی کامل آنها از رژیم صدام در تجاوز نظامی به ایران و تجهیز آن رژیم، خسارات جانی و مالی فراوانی را بر مردم ایران تحمیل کرد. هنوز بسیاری از رزمندگان و مردم عادی کشورمان متحمل درد و رنج فراوان به خاطر مصدومیت ناشی از به کار گیری تسلیحات شیمیایی تولید اروپا توسط رژیم صدام در زمان جنگ تحمیلی هستند.  

کشورهای اروپایی همیشه در مسیر رو به جلوی مردم ایران سنگ اندازی کرده و طی همراهی با رژیم تروریستی آمریکا و مشارکت در تحریم های ظالمانه آن رژیم، فشارهای سیاسی، اقتصادی و نظامی گسترده ای را به مردم کشورمان آورده اند. هر چند رژیم تروریستی آمریکا با خروج از برجام، نقض قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل و راه اندازی تروریسم اقتصادی، فرهنگی و اخیرا پزشکی علیه مردم کشورمان، موجبات درد و رنج فراوان مردم ایران شده؛ ولی بی عملی کشورهای اروپایی و پایبند نبودن آنها به تعهدات خود در قبال ایران، اگر سهم بیشتری در این درد و رنج نداشته باشد، قطعا سهم کمتری ندارد. امروز اروپا به جای پایبندی به تعهدات خود در برجام و اجرای آنها، تنها به شعار حفظ برجام بسنده کرده و آن را در آستانه فروپاشی قرار داده است. اروپا با چنین عملکردی ثابت کرده است که نمی تواند بازیگری تاثیر گذار در صحنه جهانی باشد و نمی توان آن را مستقل از آمریکا تصور کرد. 

امروز کشورهای اروپایی پناهگاه امنی برای فعالیت های ضد انقلاب و گروه های تروریستی چون منافقین و الاهوازیه شده و آنها به واسطه پشتیبانی مقامات اروپایی، اهداف پلید خود را علیه کشورمان پیگیری می کنند. دولت های اروپایی علی رغم چنین سابقه بسیار تاریک و سیاه در قبال ایران، همیشه مدعی بوده و موضعی پرسشگرانه و مطالبه گرانه به ویژه در زمینه حقوق بشر داشته اند. در حالی که عملکرد گذشته و حال اروپایی ها هیچ سنخیتی با حقوق بشر ندارد، مدعی نقض حقوق بشر در ایران بوده اند و دوست دارند خود را ناجی مردم ایران معرفی کنند.

بود و نبود نقض حقوق بشر در ایران یک بحث است و مطالبه گری کشورهای اروپایی در این زمینه، بحث دیگری است. اروپا به لحاظ حقوقی، سیاسی و اخلاقی در جایگاهی نیست که بتواند به مطالبه گری از مردم ایران بپردازد. آنکه باید مطالبه گری کند، مردم ایران است که شاهد آثار سوء و مخرب مواضع، اقدامات و رفتارهای مزورانه ی کشورهای اروپایی در سرنوشت خود هستند. قطعا دست دولتمردان ذیربط و دستگاه دیپلماسی کشورمان از اسناد، شواهد و مدارک مرتبط با آثار سوء رفتار اروپاییان روی زندگی مردم ایران، پُر است و در تعاملات خود با مقامات اروپایی، آنها را ارائه داده و به مطالبه گری می پردازند. آنها به خوبی واقفند که سکوت در قبال مطالبه گری کشورهای اروپایی آنها را جریتر کرده و فشارها روی مردم کشورمان را مضاعف می کند. مقامات کشورمان بارها در این زمینه موضع گیری های موثری داشته اند و انتظار می رود که برای احقاق حقوق مردم کشورمان در عین حفظ روابط دیپلماتیک، بیش از پیش به مقابله با زیاده خواهی های کشورهای اروپایی، بپردازند.