به گزارش پارس نیوز، 

ناهید جعفرپور کامی
اشاره:
اکرم محمدی متولد 6 مرداد 1337 است. دیپلمه و دوره های آزاد بازیگری را گذرانده است. بازی زیبای وی در سریال "پدر سالار" و "خانه سبز" مدت هاست که در خاطره ها مانده است. اکرم محمدی با شرکت در کلاس‌ های آزاد بازیگری وارد وادی هنر شد، شروع فعالیت‌ های هنری وی با بازی در نمایش "خسیس" در سال 1364 همراه بود. اولین بار با فیلم "مرغ حق" به کارگردانی حسین مختاری در سال 66 وارد تلویزیون شد و دو سال بعد در سال 68 در فیلم "مادر" علی حاتمی بازی کرد. او به واسطه بازی در فیلم هایی نظیر مادر، دختری با کفش های کتانی و نرگس به شهرت رسید و در سریال های ماندگار پدرسالار و خانه سبز به ایفای نقش پرداخت. اکرم محمدی با مجید جعفری ازدواج کرد. این زوج صاحب یک دختر می باشند، زندگی زناشویی این دو هنرمند بعد از سال ها به بن بست
طلاق رسید و از هم جدا شدند. گفت‌وگوی ما با این هنرمند توانا را در ادامه بخوانید؛
* از حرفه بازیگری چه خبر؟ خیلی وقت است شما را در تلویزیون و سینما کمتر می بینیم؟
- فعالیت بازیگری ام را نسبت به سال های گذشته خیلی کمتر کرده ام. شاید سالی در یک تئاتر یا فیلم سینمایی بازی می کردم که آن هم بستگی به نقش پیشنهادی داشت که می بایست خوب باشد و متقاعدم کند که آن را بازی کنم. درحال حاضر هم هیچ.
* خودتان انتخاب هایتان را محدود کرده اید یا نقش های 
پیشنهادی کم شده است؟
- خودم تصمیم گرفتم کمتر کار کنم چون خسته شده بودم. سالهای زیادی از عمرم را بازیگری پر کرده بود و احساس کردم نیاز دارم به خودم و زندگی خصوصی و شخصی ام رسیدگی کنم. حسن بازیگری این است که بازنشستگی ندارد و هر زمانی که بازیگر بخواهد نقش را بپذیرد با مشکلی 
روبه رو نخواهد بود.
* دوری از دنیای بازیگری این خطر را دارد که فراموش شوید یا اولویت کارگردان یا تهیه کنندگان نباشید؟
- تا حالا که برایم این اتفاق نیفتاده است. به هر حال بعد از سالها حضور در سینما و تلویزیون دوستان زیادی دارم و اگر نقشی را نپذیرم و مثلا چند سالی از دنیای بازیگری فاصله بگیرم ارتباطم قطع نمی شود، اهالی سینما و تلویزیون مثل یک خانواده بزرگ هستند و معمولا چنین است که خانواده اعضای خود را فراموش نمی کنند.
* شما سال‌های پیش در سریال "خانه سبز" کار مشترک آقایان رسام و بیرنگ بازی کرده اید. سریالی که هنوز خیلی ها با آن خاطره دارند. به نظر شما چرا دیگر از این دست سریال ها ساخته نمی شود؟
- چون آن سریال، کار مشترک بیژن بیرنگ و مسعود رسام از تهیه کنندگان تلویزیونی ایران بود و بازیگرانی که در آن سریال بازی می کردند واقعا در زمان خودشان برای آن سریال زحمات زیادی کشیدند. آن سریال در زمان پخش خود از پربیننده ‌ترین برنامه‌های تلویزیونی بود، به ‌طوری که حتی رکورد مخاطبان اثر قبلی بیرنگ و رسام به نام "همسران" را نیز شکست.
* نگاه خوشبینانه ای به روابط سینماگران دارید. خیلی از بازیگران از شرایط بسیار گله مند هستند که 
دست های پشت پرده نمی گذارد تقسیم نقش ها و انتخاب بازیگران به درستی انجام شود؟
- منکر این شرایط نمی شوم اما شرایط من با همکارانم فرق دارد. من در مقطعی تصمیم گرفتم بازیگری، حرفه اصلی ام نباشد. بازیگرانی که از شرایط ناراضی هستند به این دلیل است که عمر خود را پای بازیگری گذاشتند و بازیگری 
حرفه ای است که از آن راه پول به دست می آورند. این روش خیلی از بازیگران است و درست هم هست اما من روش دیگری را انتخاب کردم.
* یعنی خیلی زود تصمیم بهتری گرفتید؟
- خیلی زود هم نبود. بازیگری سال‌های زیادی از عمر مرا به خود اختصاص داد. پنج سال قبل بود که تصمیم گرفتم بازیگری حرفه ام نباشد و از همین زمان بود که شرایط کاملا عوض شد. دیگر نیاز مالی دلیلی برای اینکه نقش را قبول کنم نیست. مسائل مالی در شرایط فعلی جامعه ما حرف اول را می زند و اگر فقط به بازیگری متکی باشی اوضاع فاجعه می شود.
* کارهای زیادی از شما به یاد داریم. مثل سریال های پدر سالار، نیمه پنهان ماه، خانه به خانه، پدر خوانده و... آیا باز هم امکان دارد شما را در قاب تلویزیون یا سینما ببینیم؟
- نمی دانم. خودم خیلی مشتاق و مایلم که هر چه سریعتر این اتفاق بیفتد. به هر حال هنرمندانی مثل من چندین سال در این حرفه زحمت کشیده ایم، اینکه بخواهیم به این زودی فراموش شویم بی انصافی است.
* شرایط تا الآن روبه راه است؟
- خدا را شکر شرایطم الآن رو به راه است. نمی گویم الآن بیشتر از حرفه بازیگری پول در می آورم اما دیگر آن استرس وحشتناک را ندارم که یک مدتی سر کار هستم و بعد دوره طولانی بیکاری شروع می شود. از آن طرف نقشی را قبول 
می کنی و زمان برایش می گذاری، زحمت می کشی، با شرایط سخت کنار می آیی. اما در آخر دستمزدت را یا نمی دهند یا خیلی دیر می دهند. همه اینها باعث شد تصمیم بگیرم بازیگری حرفه و شغلم نباشد چون نمی توانستم زندگی ام را بر اساس شرایط غیر قابل پیش بینی پایه گذاری کنم. خواسته هایم را کمتر و زندگی ام را طوری مدیریت کردم که بدون دستمزد بازیگری که گاهی خیلی هست و گاهی اصلا نیست زندگی ام را به پیش ببرم.
* پس این سالها روی رشد شخصی خودتان متمرکز شده اید؟
- سعی کردم از خلوتم استفاده خوبی کنم، اشتباهاتم را اصلاح کنم و به انسانیت بیشتر فکر کنم.
* اگر بخواهید بعد از مدتها به این حرفه برگردید طنز یا جدی بودن نقش برایتان اهمیت پیدا می کند؟
- بیشتر فیلمنامه برایم مهم است. با این حال کتمان 
نمی کنم آدمهایی که با آنها کار می کردم برایم مهم هستند. چند تهیه کننده در تلویزیون وجود دارند که من به پیشنهاد هایشان 
نه نمی گویم. هنوز یادم هست که چه لطف هایی به من کرده اند و محبت هایشان را پاسخ می دهم.
* روحیه تحسین برانگیزی دارید، با همه مشکلاتی که این روزها وجود دارد؛
- باید به درون خودمان نگاه کنیم و ببینیم با نفس خود چه کرده ایم و از راه فرهنگ و هنر به کجا رسیده ایم.
* از مسیری که در زندگی طی کرده اید راضی هستید؟
- از این راضی هستم که نهایت کوششم را برای انسان هایی که در مسیر زندگی ام قرار گرفته اند انجام داده ام و همه دانش و معلوماتم را در اختیار آنها گذاشته ام. هرگز دانشم شخصی نبوده و همواره در اختیار کسانی بوده و هست که طالب یادگیری بوده و هستند. همیشه درست رفتار کرده ام
 اما معتقدم باید فرد مفیدی برای جامعه باشم. مسئولیت پذیری و پاسخگویی مهمترین ویژگی هایی است که هر فردی در هر موقعیتی باید داشته باشد. 
* به این گفته معتقدید که بازی در تئاتر به انرژی بیشتری نیاز است تا در مقابل دوربین سینما و تلویزیون؟
- بله، اما وقتی عاشق کارت باشی احساس خستگی نمی کنی. من عاشق تئاترم و زمانی که روبه روی تماشاچی بازی می کنم و حس به من منتقل می شود، خستگی معنایی ندارد.
* ولی مخاطبان تئاتر کمتر از تماشاچیان سینما و بینندگان تلویزیون هستند؛
- من در این چند سال مخاطبان خود را پیدا کرده ام و مردم بسیار به من محبت دارند. همین که روزنامه ها و رسانه های 
دیگر با من عکس می گیرند یعنی اینکه هنوز در یادها هستم و فراموش نشده ام. اینکه تئاتر مخاطبان کمتری دارد، بیشتر به محبوبیتی که در بین مردم دارم فکر می کنم و از آن انرژی می گیرم. مردم هنوز دوستم دارند و گاهی از ابراز لطف آنها در کوچه و خیابان لذت می برم.
* آخرین کاری که از شما دیدیم یادتان هست چه فیلمی بود؟
- بله. سریال "بچه های نسبتاً بد" بود که این سریال برای سال 92 باید باشد. به کارگردانی آقای مقدم. 
* تعریف شما از بازیگری چیست؟
- بازی یعنی آشکار کردن احساسات. یک بازیگر برای اینکه بتواند چیزی را خلق کند باید احساسات و عواطفش را آشکار کند. خیلی از بازیگرانی بوده اند که بدون اینکه درک صحیحی از مدیوم بازیگری داشته باشند فقط به صرف شهرت و محبوبیت و کسب درآمد وارد این عرصه شدند و خیلی زود هم فراموش شدند و دیگر نتوانستند در این عرصه حضور داشته باشند. بازیگری کار سختی است و نیاز به دانش و تحمل زیادی دارد.
* با اینکه از هنر فعلاً فاصله گرفته اید اما دورادور اوضاع سینما را در حال حاضر چه طور ارزیابی می کنید؟
- در مجموع فضای سینما فضای خوبی نیست چون سینمای ما با مدیریت کلان خوبی روبه رو نیست. در مقوله تولید و اکران، ما با مشکلات جدی رو به رو هستیم. واقعا اگر سالن های سینما وجود ندارد پروانه ساخت به فیلمی ندهند و اگر سالن به اندازه کافی وجود دارد چرا وضعیت بد اکران را اصلاح نمی کنند؟ به نظرم سینمای ما باید تبدیل به سینمای خصوصی شود. در سینمای کنونی ما تعداد سینماگرانی که با سرمایه شخصی کار می کنند انگشت شمارند. در سینمای دولتی نه کیفیت فیلم ها مهم است و نه میزان فروش در گیشه. بنابر این رقابتی بین فیلمسازان به وجود نمی آید. به نظرم ما باید از سینمای دولتی خارج شویم تا اتفاق درخشنده ای در سینمای ما رخ بدهد.
* مردم معمولاً از شما چه انتظاراتی دارند؟
- من بازیگری را در هر ژانرش دوست دارم و دلم می خواهد در نقش های مختلف، خودم را محک بزنم کما اینکه تا به حال هم این کارها را کرده ام.
* سخت است که بازیگر باشی و اصطلاحاً به بیکاری بخوری و چرخ زندگی ات متوقف شود؟
- دقیقاً. بسیاری از بازیگران، بیکار هستند. آثار زیادی تولید می شود اما بازیگران بر اساس توانایی هایشان انتخاب 
می شوند. احساس می کنم بعد از این همه سال زحمت هایم 
دیده نشد و مرا به نوعی پس زدند. این تبعیض اصلاً خوب نیست.