به گزارش پارس به نقل از فارس، کانون فیلمنامه نویسان در نامه ای سرگشاده به امضای مهدی سجاده چی خطاب به حجت الله ایوبی رئیس سازمان سینمایی نوشته است: « جناب آقای ایوبی، ریاست محترم سازمان سینمایی، سلام. گفتند یک شخصیت فرهنگی رئیس شد ؛ صبر کردیم. دوستان اصرار می کردند برای گفتگو با شما، گفتیم ما فرهنگی ترین صنف سینما ییم و قانونی، لاجرم با ما سخن خواهند گفت. گفتیم اساسنامه داریم و مجمع عمومی بر اساس آن تشکیل خواهد شد. گفتند دولت نو آمده و تعیین می کند دیگران چه بکنند و چکار نکنند تا زین پس، سینما گل و گلاب شود… دریغ که آن قدر منتظر ماندیم تا تلخ و تلخ تر شدیم چرا که فهمیدیم گویی قدرمان عطسه بزی بود» .

در ادامه این نامه می خوانیم: « آقای ایوبی، سمند دولتتان سرکشیده می رود، بی زحمت درنگی کوتاه که حرفهای ما را بشنوید. دست کم بدانید چنانچه در مجمع عمومی فلان، کسانی به عنوان کانون فیلمنامه نویسان شرکت کنند، بر اعضای صنف ما گران خواهد آمد. هر چند خیالتان راحت، ما اهل شکایت و پی گیری قانونی نیستیم. اصلا… شکایت کجا بریم! . اما این ماجرا در صورت وقوع برایمان طعم دشنام خواهد داشت و بوی تقلب» .

در ادامه نامه سرگشاده کانوان فیلمنامه نویسان آمده است« آقای ایوبی! ما فیلمنامه نویسان، به کم توقعی خو کرده ایم. می دانیم که نه شما درخت معجزه اید و نه مااهل بستن دخیل… اما ورطه ی مشکلات عمیق تر از این هاست. شما اصولا غرق شده اید ؛ در نام های معروف و ستارگان شهرت و آرای با نفوذی که بر ثروت نا اهل ابتنا دارد و… آب از سرتان گذشته، درست هنگامی که قصد می کنید تصمیم بگیرید، با تصمیم های گرفته شده مواجهید. سینمای ما در (زمستان) است و هیچ معجزتی شما را از این سوز لامذهب، پناه نخواهد داد.

کانونه فیلمنامه نویسان در ادامه نوشته است: « امروز کانون فیلمنامه نویسان، در این اقیانوس کشاکش بیداد سینما بر موج استقلال صنفی و هویتی خود اصرار دارد… اما گرفتار در میانه… از یک سو نئواریستوکرات هایی که ذاتا متمایل به مرکزند و در طرف دیگر، نهادی الیگارشیک که وجودا به گریز از مرکز میل دارد. ما طرف اول را برای ائتلاف انتخاب کردیم چرا که می دانستیم آن ها در شرایط قدرت فائقه نیستند و حفظ هویت صنفی مان سهل تر خواهد بود. اما در سوی دیگر، هیچ امیدی نیست جز رنجی فرساینده که نهادینه شده و فیلمنامه نویس را در این عرصه، مصلوب و گناه کار می خواهند تا همچنان سیه رویی های خویش را بر صورت سپید ما بیالایند» .

در ادامه می خوانیم: « آقای ایوبی! خانه سینما یا هر اجتماع صنفی سینمایی، در شرایط موجود، اولویت ما نیست… برای شما هست چرا که موظفید این غائله را بخوابانید. اما فراموش نباید کرد که اراده ی خوابانیدن غائله به هر نحو ممکن، زمین بازی شما را هموار نمی کند، شاخ ها از زمین بیرون می مانند و مدیریت شما را دشوار خواهند کرد… شاید تاکتیک مدیریتی « فعلا این قصه را درست کنیم تا بعد… » جایی کار آمد باشد، اما خاطرتان جمع که این راهکار در سینما جز افزودن نغمه های نا کوک و چسباندن ناهماهنگی ها، حاصلی نخواهد داشت» .

در بخش دیگری از این نامه سرگشاده آمده است: « آقای ایوبی، ما بر سر ظرفیت های خوار شده صنف خود ایوب وار می ایستیم. پیروز یا منهزم، هر چه هست اصول و قواعدی ست که ما بر رعایت آن ها استواریم و آرزومندیم که شما نیز چنین باشید. فراز آمدن نویسندگان، فراز آمدن سینماست. سینمایی که اکنون از درد بی حاصلی خویش بیمار است. اندام ها همه در کارند جز قوه عاقله ای که به حجت بی خردی از آن سلب صلاحیت کرده اند. عاقلان از کف افیونی این دریای بی سببی، دهان بندند… و غوغاییان با دهان های باز در نمایش، این است که سینمای ما، کار نمی کند. مخاطبش رادرگیر نمی سازد. الهام بخش نیست… طبلی ست تو خالی و هیاهوی بسیار برای ثمنی حقیر. در نهایت، چنانچه فرض شده که خانه سینما به مثابه یک اپوزیسیون لوکس و شیک و کم آزار در کنار جمهوری اسلامی حفظ شود، صنف ما همینطور هم سالهاست قربانی روابط سینما بوده، لطفا به استقلال ما احترام بگذارید.

امید که عنایت پروردگار، توفیقات شما را ماندگار کند. والسلام

از طرف شورای مرکزی کانون فیلمنامه نویسان سینمای ایران؛ مهدی سجاده چی» .

بعد التحریر:

ماده ۵: چنانچه در آینده نهادی بوجود آید که در برگیرنده تمام صتوف سینمایی تحت عنوانی واحد باشد کانون فیلمنامه نویسان؛با تصویب مجمع عمومی و حفظ شخصیت عمومی و مستقل خود، به این نهاد خواهد پیوست.

(اساسنامه کانون فیلمنامه نویسان سینمای ایران مصوبه ۱۳۷۰)