به گزارش پارس نیوز- محمدعلی افشانی، شهردار منتخب شورای شهر پنجم که پس از محمدعلی نجفی در نزدیک به 10 ماه گذشته دومین شهردار تهران از سوی اصلاح طلبان انتخاب شده، گزینه ای است که از منتهی الیه شورای شهر به متن ماجرای انتخاب شهردار رسید.

سه عضو حزب اعتماد ملی در شورای شهر یعنی حجت نظری، محمدجواد حق شناس و سید ابراهیم امینی، خوشحال ترین و خوشبخت ترین اعضای شورای شهر بودند که در رقابت میان کارگزاران و اتحاد ملت توانستند گزینه خود را به مقام شهردار برسانند. محمدعلی افشانی در سال 1387 به عضویت شورای 55 نفره حزب اعتماد ملی درآمد و از آن زمان به بعد به عنوان یکی از نیروهای سیاسی دارای وابستگی های تشکیلاتی به اعتماد ملی شناخته می شود.

کنکاشی در تحولات منتهی به افشانی نشان می دهد که ورود وی به عرصه رقابت های انتخاب شهردار به واسطه چند مولفه رقم خورده است. وی معاون عمرانی وزیر کشور و رئیس سازمان شهرداری‌ها و دهیاری‌های کشور است و امضای سریع حکم وی توسط رحمانی فضلی به عنوان شهردار تهران نشان از روابط گرم و نزدیک وزیر و معاونش دارد. افشانی با موقعیتی که در دولت و وزارت کشور یعنی یکی از وزارت خانه هایی که دارای پیوندهای بسیار با شهردرای هاست، داشته، همواره به عنوان یکی از گزینه های شهرداری مطرح بود. در سال 96 و در مردادماه نیز او یکی از هفت گزینه شورای شهر بود که با 14 رای پس از نجفی، مرعشی و کولایی در رتبه چهارم قرار گرفت و موفق نشده بود به دور نهایی رقابت های انتخاب شهردار راه یابد.

از سوی دیگر ابراهیم امینی از نیروهای تاثیرگذار شورای شهر و از کسانی است که با لابی وی با دیگر اعضای شورا و گروه های سیاسی اصلاح طلب نوعی اجماع بر سر افشانی ایجاد شد. براساس پاره ای از گزارش ها وی در شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان نفوذ بالایی دارد و در زمان اعلام لیست 21 نفره امید برای شورای پنجم رای وی در این شورای عالی حتی از محسن هاشمی نیز بالاتر بوده است. محمدعلی افشانی از سال 94 تا 96 استاندار فارس بود امینی نیز از نیروهای سیاسی اهل ممسنی استان فارس است که این روابط در آن زمان گرم تر نیز شد. از سوی دیگر محمدجواد حق شناس عضو حزب اعتماد ملی و شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان نیز از افرادی است که توانست افشانی را به گزینه اصلی تبدیل سازد.

حاصل برآیند لابی ها، حذف و اضافه ها و انصراف ها در شورای شهر محمدعلی افشانی شد. اما این گزینه می تواند با همین شیوه ای که شهردار شد، شهر را نیز اداره کند. از همین روز نخست برخی از گروه ها  و فعالین سیاسی اصلاح طلب نسبت به وی دید روشنی ندارند.

حزب کارگزاران سازندگی اولین نشانه های نارضایتی را پس از انتخاب شهردار بروز داده است. غلامحسین کرباسچی، دبیر کل این حزب در مصاحبه ای به صورت تلویحی افشانی را چهره ای ملی نمی داند و سوابق وی را در انجام کارهای کلان با تردید روبه رو می سازد:« لابد تشخیص اعضای شورا این بوده که ایشان چهره‌ای ملی است! باید از آنها پرسید. البته این ملاک‌ها نسبی است. نسبت به هر کسی می‌توان گفت چهره‌ای ملی هست یا نیست. اگرچه به هرحال گزینه‌های شهرداری که توسط شورا پیشنهاد شده بودند همه سوابق مدیریتی داشتند و افراد ناشناخته‌ای نبودند، ولی اینکه ملی هستند یا نه بستگی به نظر فردی دارد و استاندارد مشخصی ندارد.»

حال این حالت را باید با زمانیکه محمدعلی نجفی به عنوان شهردار انتخاب شد مقایسه کرد. در آن زمان اگر اختلافاتی نیز وجود داشت در پشت پرده بود و هرگز در رسانه ها عیان نمی شد. تنها از زمستان سرد 96 و پس از  برف بهمن ماه بود که به تدریج لایه هایی از اختلاف و انتقاد خود را بروز داد و روزنامه سازندگی وابسته به کارگزاران سازندگی زمزمه های اختلاف را بر روی دکه ها قرار داد. با استعفای نجفی دیگر هیچ کس قادر نبود تا نارضایتی و اختلاف را پنهان سازد و همین پروسه در زمان انتخاب شهردار و حذب گزینه هایی چون محسن هاشمی تشدید شد.

در این بین محمد قوچانی، عضو کمیته سیاسی حزب کارگزاران و سردبیر روزنامه سازندگی نسبت به بر باد رفتن سرمایه اجتماعی اصلاح طلبان با توجه به عملکرد شورای شهر پنجم در انتخاب گزینه های ضعیف هشدار داده است:« در درون شورای شهر تهران گونه‌ای فراکسیونیسم شکل گرفته است که در نهایت به ضرر جبهه اصلاحات منجر خواهد شد. ما به صورت جبهه‌ای در انتخابات شوراها پیروز شدیم و به صورت جبهه‌ای هم باید کار کنیم. نمی‌شود جبهه‌ای پیروز شد و حزبی عمل کرد! رفتار نادرستی که سران حزب دوست و برادر، حزب اتحاد ملت، در حذف نامزدهای رقیب و قراردادن سه نامزد از یک حزب در فهرست یک چهارم نهایی انجام دادند به شدت ضد جبهه‌ای بود که در نهایت نتیجه منطقی این چپ‌روی و تک‌روی حذف هر سه نامزد- که در میان آنان افراد مناسبی هم بودند- شد. متاسفانه نظام مشارکت و تهیه فهرست انتخاباتی جبهه اصلاحات در شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان دارای ایراداتی اساسی است که در فرصت مقتضی به آنها خواهیم پرداخت.»

وی فرصت باقیمانده برای شورای شهر را که از گزینه های حداکثری مانند محسن هاشمی به بهانه یک دست بودن شورای شهر صرف نظر کرد را بسیار کوتاه ارزیابی کرده است:« اگر اصلاح‌طلبان نتوانند در این فرصت اندک باقی‌مانده معضلاتی مانند ترافیک، آلودگی هوا و بافت‌های فرسوده را حل کنند و چند پروژه عمرانی مانند باغ کتاب، باغ پرندگان، فرهنگسراها و همشهری را که در ادوار شهردارانی چون غلامحسین کرباسچی و محمدباقر قالیباف با اجماع حاکمیت شکل گرفت را به انجام برسانند نه فقط یک حزب که همه جبهه اصلاحات بازنده ماجرا خواهد بود و سرمایه اجتماعی سیدمحمد خاتمی هم برباد خواهد رفت.»

عملکرد حزب اتحاد ملت نوک پیکان انتقادات دیگر گروه های سیاسی و فعالین اصلاح طلب است که حتی این اختلاف به میان حزب اتحاد ملت نیز ورود کرده است. محمد  نعیمی پور معاون اجرایی حزب اتحاد ملت که پیش تر نیز در جریان استعفای محمدعلی نجفی، کارگزاران سازندگی را متهم به فشار بر وی و تصمیم خارج از شورای برای استعفای نجفی کرده بود، این بار منتقد درون حزبی است که درگیری ها و اختلافات میان اعضای اتحاد ملت را با شایعه استعفای خود از حزب قوت بخشید. بدنه حزب اتحاد ملت نیز از عملکرد اعضای شورای شهر وابسته به این حزب و دبیرکل آن، علی شکوری راد ناراضی هستند. اتحاد ملت که با در دور نهایی رقابت میان 5 گزینه شهرداری سه نفر را به این دور رسانده بود، به گونه ای ناشیانه بازی کرد که هیچ کدام از گزینه هایش نتوانستند وارد دور نهایی شوند و اعضای این حزب مجبور شدند بین بد و بدتر به افشانی رای دهند.

اعضای حزب اتحاد ملت، محمود میرلوحی، عضو مرکزی حزب اتحاد ملت و عضو شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان را مقصر اصلی عدم راهیابی گزینه شان به دور نهایی می دانند. مهدی محمودیان عضو اتحاد ملت در گفتگویی در این باره گفته بود:«متاسفانه آقای میرلوحی که عضو شورای مرکزی حزب اتحاد هم هست از ابتدا اعلام کرده بود که به گزینه‌های خود برای مرحله آخر انتخاب شهردار رای خواهد داد. با عدم رای ایشان به گزینه‌های حزب، آن‌ها نتوانستند به مرحله نهایی راه پیدا کنند.»

به هر حال آنچه که می بایست در ماههای آینده و در حین عملکرد افشانی در مدیریت شهری تهران خود را بروز می داد، بسیار زودتر عیان کرد و اختلاف و انشقاق اصلاح طلبان بر سر افشانی، می تواند به راحتی او را از مدیریت شهر تهران غافل و درگیر اختلافات سازد. هرچند در این بین نباید فراموش کرد که سابقه عملکردی افشانی هرگز در مدیریت شهری و اجرایی کلان نبوده و او را باید مدیر سیاسی دانست.