یک حرف است، فقط یک حرف اما تو را دگرگون می‌کند. ناگهان گیج می‌شوی و نفست تند می‌شود. عرق می‌کنی و در خودت می‌پیچی و تمام تمرکزت روی پاسخ دندان‌شکنی است که بدهی و برنامه بعدی که پس از جواب کوبنده به طور ضربتی پیاده کنی. پشت فرمان نشسته‌ای، سرت را بیرون می‌بری و حرف تندی می‌زنی. راننده کناری جواب بدتری می‌دهد. نبضت تند می‌زند. هردو پشت چراغ قرمز گیر می‌کنید و وقت مناسبی است که قفل فرمان را برداری و بپری بیرون. طرف مقابل هم کم نمی‌آورد او هم آچار شلاقی را برمی‌دارد و سراغت می‌آید. تو زودتر می‌رسی و با قفل فرمان توی شیشه‌اش می‌کوبی او یقه‌ات را می‌چسبد، مردم پیاده می‌شوند. فحش می‌دهی و فقط داد می‌کشی، اما صدای تند نبضت که توی گوش‌هایت می‌پیچد تنها صدایی است که می‌شنوی، خون جلوی چشمت را گرفته است و مردم دستت را وگرنه غیر از این که چند ساعت بعد در بیمارستان چشم می‌گشایی و خبر سکته قلبی‌ات را می‌دهند، باید خبر قاتل شدنت را هم بشنوی و بگویی یک لحظه جنون بود و نفهمیدم چه شد.

 

این خشم رها شده است که با پرخاشگری ادامه یافته است. خشم، قاتل بی‌سر و صدایی است که زیر پوست شما خوابیده و حتی خودتان هم نمی‌دانید چه ماری در آستین می‌پرورانید. او می‌تواند هم شما را بکشد و هم کسی را که مقابل شما قرار دارد. دوست و دشمن نمی‌شناسد این زیرجلدی عنان گسیخته.

 

خشم گستاخی نیست

 

خشم هیجانی است که گاه حتی بار مثبت دارد. خشم گاه از سرخوردگی خفیفی ناشی می‌شود که به خاطر فراموشی همسرتان در مورد روز تولد شما، بروز می‌کند. گاهی خشم در مقابل رفتاری بروز می‌کند که واقعا ناعادلانه است.

 

علی رضایی، مشاور و روان‌شناس این موضوع را عادی می‌داند که در مقابل توقعات بجا و برآورده نشدن خواسته‌های بحق در خود احساس خشم کنیم.

 

اما در عین حال نحوه بروز این خشم و کنترل آن مهم است که می‌تواند سازنده یا آسیب‌زا باشد. وی می‌افزاید پرخاشگری و خشم نباید با هم اشتباه گرفته شود. خشم یک حس است، اما پرخاشگری یک رفتار است که با مخاصمه همراه است، اما خشم الزاما به مخاصمه و تهاجم ختم نمی‌شود. ضربه زدن، هل دادن، فحش و ناسزا، حتی زمانی که در ماشین خود در ترافیک قرار داریم و از اشارات بی‌ادبانه استفاده می‌کنیم، نوعی پرخاشگری و خشونت است.

 

جالب است بدانید بیشتر مواقع خشم به پرخاشگری و خشونت و تعدی ختم نمی‌شود وگرنه در جامعه سنگ روی سنگ بند نمی‌شد.

 

دانستیم خشم یک احساس طبیعی در موقعیت‌های نا عادلانه است، اما چرا بعضی‌ها از بعضی دیگر خشمگین‌تر هستند؟

 

خشم قابل پیش‌بینی است

 

یک انسان خشمگین وقتی او را از این کار منع کنید یا به خاطر عصبانیتش سرزنشش کنید خشمگین‌تر هم می‌شود، اما چرا بعضی‌ها از بقیه زودتر خشمگین می‌شوند؟ مسلما دلیلش مواجهه بیشتر آنها با موقعیت‌های برانگیزاننده نیست. احتمالا آنها این چنین موقعیت‌هایی را بیش از بقیه درک می‌کنند. جلو زدن یک نفر در صف نان راچند جور می‌شود تعبیر کرد، یکی از این تعبیرها بیش از دیگری شما را خشمگین می‌کند. شما ممکن است این موقعیت را اجتناب‌ناپذیر، غیرمنصفانه، ناعادلانه یا عمدی تفسیر کنید. این به نوع درک شما از واقعه برمی‌گردد.

 

خشم‌شناسی

 

چرا به شما برخورد؟ ازچه خشمگین شدید؟ به خودتان بازگردید. وقتی همکار شما اجازه نداده شما از موقعیت مرخصی استفاده کنید و خود را در اولویت قرار داده چرا عصبانی شدید؟ مگر خود شما همین کار را نمی‌خواستید بکنید؟ آیا شما خود را محق‌تر از دیگران می‌دانید؟ احساس کردید در میان همکاران دوستی ندارید که شما را حمایت کند؟ چرا حس بدی داشتید؟ با بازگشت به درون خود چه‌بسا بتوانید کم‌کم ریشه خشم‌های خود را شناسایی و آنها را مداوا کنید. این قدم اول است. گاهی خشم‌ها ریشه در ناکامی‌های سال‌های دور دارند و نیاز به کمک مشاور داریم تا بتوانیم دلیل اصلی آنها را پیدا کنیم.

 

خشم ذاتا بد نیست

 

یکی از تصورات غلطی که در مورد خشم وجود دارد این است که خشم برای شما بد است.

 

مسعود تروند، کارشناس ارشد علوم تربیتی می‌گوید این طور نیست.

 

وی می‌گوید: خشم هیجان با ارزشی است که به مردم کمک می‌کند با بی‌عدالتی مواجه شوند و با رواج آن مقابله کنند. این هیجان ناعادلانه یا اشتباه بودن رفتار را به ما هشدار می‌دهد و انرژی مقابله با این موقعیت را در ما ایجاد می‌کند. تروند معتقد است گاه همین خشم جان ما را حفظ می‌کند و موجب دفاع از خودمان می‌شود، اما مهم است بدانیم چطور باید آن را کنترل کنیم.

 

خشمتان را نخورید

 

خشم به شیوه‌های مختلفی ابراز می‌شود، اما به هر حال ابراز آن بهتر از فروخوردن آن است. تروند با اشاره به برخی تحقیقات می‌گوید: به نظر می‌رسد فروخوردن خشم و به اصطلاح توی خود ریختن، آسیب‌های روحی و روانی در پی دارد که گاه حتی با تظاهرات جسمی چون ناراحتی قلبی و سوزش معده نیز خود را نشان می‌دهد.

 

خنده خشم را فرو می‌پاشد

 

قبلا گفتیم خشم خود را سرکوب نکنیم، اما منظور این نیست که اولین کسی را که دیدید با او گلاویز شوید. مزاح و طنز از چیزهایی است که انرژی انباشته خشم را منتشر می‌کند و روان‌شناسان آن را یکی از بهترین راهکارهای کنترل خشم می‌دانند.

 

البته مراقب باشید شوخی را از حد نگذرانید.

 

 

 

خشم می‌تواند شما را بکشد

 

اگر نتوانید جلوی خشمتان را بگیرید و اجازه دهید موج خشم و توفان عصبانیت شما را با خودش ببرد، شاید هرگز برنگردید!

 

خشم مداوم و شدید می‌تواند شما را ضعیف کند. نتایج یک پژوهش نشان می‌دهد خشم کنترل نشده می‌تواند به ضرر قلب شما باشد و احتمال سکته قلبی را افزایش دهد. سیگار کشیدن، رژیم نا مناسب و ورزش نکردن می‌تواند دست به دست خشم بدهند و شما را چنان زمین بزنند که دیگر بلند نشوید.

 

برنامه‌ای برای خشم

 

شما برای همه چیز برنامه‌ریزی می‌کنید، از مدرسه بچه‌ها گرفته تا تفریح و آشپزی، اما یک چیز معمولا فراموش می‌شود: برنامه مشخص و ثابت برای آرام سازی و پیشگیری از خشم.

 

اگر این برنامه را ندارید حتما آن را به فهرست روزانه خود اضافه کنید.

 

محیط هم مقصر است

 

سهیلا خانمی است که گاه و بی‌گاه خشمگین می‌شود. او اعتقاد دارد خشم او همیشه هم متوجه مردم و انسان‌ها نیست. او می‌گوید: از روزگار، از وضعیت اقتصادی و حتی گاهی از زن بودن خود خشمگین می‌شوم. این محیط و موقعیت نامناسب است که مرا خشمگین می‌کند و تقصیر کسی هم نیست.

 

این بانوی 27 ساله که همسر خود را از دست داده و با تنها فرزندش زندگی می‌کند به خاطر شرایط سختی که پشت‌سر می‌گذارد ناراحت است و می‌گوید: اگر در جایی و شرایطی دیگر بودم که از مادران سرپرست خانوار حمایت موثرتری می‌شد شاید کمتر خشمگین می‌شدم.

 

خوب است بدانید حتی شرایط محیطی چون گرمی و آلودگی هوا و تابش مستقیم آفتاب و کم بود اکسیژن در محیط نیز می‌توانند شما را خشمگین کند.