پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- امیر قاسمی(موسس شبکه اجتماعی هم میهن)- زمانی که دولت یازدهم با شعار پرهیز از تبعیض و استثنا جهت تحقق بیشتر برقراری عدالت قدم به عرصه سیاسی-اجتماعی گذاشت این امید زنده شد که ارکان دولت محترم که اصلی ترین اعضای آن وزرای ارجمند هستند ، خود سمبل برقرای عدالت اجتماعی و رفتاری باشند ، ولی در عمل شاهد یارکشی و مرزبندی های خیالی و رفتارهای دوگانه در برخورد هستیم و به نظر می رسد برخی دولتمردان در برابر شبکه های اجتماعی غربی افسون شده اند.

حدیثى است از پیامبر اکرم  (ص) که فرمود : « الناس کلهم سواء کاسنان المشط » یعنی «مردم مانند دانه هاى شانه هستند و همه باهم برابرند» و فرمود : « هیچ ملاحظه شخصى و تبعیض و تفاوت و تقدمى بر غیر مبناى فضیلت و تقوا و عمل و لیاقت نباید در کار باشد » 

مسئولیت دولتمردان و بیش از همه ، وزرای ارتباطات و فناوری اطلاعات و فرهنگ و ارشاد اسلامی در برابر وجدانها آنچنان سنگین بوده و سنگین تر خواهد شد که بزودی درخواهند یافت اثرات منفی حمایت از شبکه های اجتماعی بیگانه در برابر شبکه های اجتماعی داخلی تنها در فضای مجازی خاتمه نمی یابد ، فضای مجازی همان فضای واقعی است و آنچه در این فضا شکل میگیرد به سرعت نشان خود را در زندگی بیرونی حک میکند ،  فضای مجازی مسموم غربی چاهی نیست که بتوان از آن آب زلال و گوارایی به دست آورد ،  در فضای مجازی پیروزی از آن سیستمی است که مولد و انتقال دهنده محتوا و نه بهره بردار آن است.

1)- در شرایطی که عرصه تقابل در فضای مجازی است ، دولت و مسئولان حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات و حوزه فرهنگی بایستی عافیت طلبی را رها کرده و درصدد تعالی شبکه های اجتماعی داخلی در عمل و فراتر از ژست ها و تعارفات سیاسی برآیند ، برخلاف تصویر اعجاب انگیز و رویایی که برخی از دولتمردان سعی در نمایش از شبکه های اجتماعی غربی دارند باید صاف و پوست کنده گفت که این حمایت بی پایه و اساس بیشتر بر اساس همان تصور "رویای آمریکایی" برای این دست از دولتمردان ایجاد گردیده است یعنی قرار دادن آمریکا برابر با "سرزمین فرصت ها"  ، شعاری که بنیانگذاران آمریکا ترویج دادند و رویای دست نیافتنی آمریکایی را بنا نهادند ، رویایی که تنها در خواب میتوان به آن اعتقاد پیدا کرد.

2)- تکیه بر سرویس ها و شبکه های اجتماعی بیگانه و کشیدن خط بطلان بر توان ایرانی و تضعیف خوداتکایی کشور دارای نتایج بسیار مهیبی خواهد بود ، آن هم در مقایسه با فرهنگ آمریکایی ، کشوری که از کودکی نه تنها به فرزندان خردسال خود اینگونه القاء میکند که یگانه وظیفه آنان نجات دنیا و بشریت است بلکه در این راه از هیچ ویرانگری دریغ نکرده است تا چه رسد به نجات دنیا و بشریت و دست گیری از ملت های آزاد جهان.

3)- خطاب به مسئولین حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات و همچنین فرهنگی کشور؛  باید گفت اگر قرار است سنگی به سینه بزنیم باید از آن جوانان ایرانی و ملت ایران باشد ، چه بسا که چین نیز چنین کرد و روسیه نیز سردمدار ارج و قرب نهادن به توان داخلی خود است که تلگرام هم زاده آن است، شبکه های اجتماعی بیگانه در این کشورها کمترین میزان موفقیت را داشته و با شکست درخور توجهی روبرو گردیده اند، بطوری که شبکه های داخلی این کشورها حتی فراتر از مرزهای داخلی رفته است ، ما هم بارها توان خود را ثابت کردیم ، اما بی مهری برخی مسئولین و دولتمردان در رعایت اعتدال تا کسب نتیجه برتری تمامی ندارد و گاه و بیگاه با اظهار نظرهای  غیرمسئولانه راه را دشوار تر میکنند.

4)- برخی از مسئولین، در موضوع شبکه های اجتماعی بیگانه و ایرانی بایستی تکلیف خود را روشن کنند که در نهایت در چه سمت و سویی هستند؟ آیا اعتقاد شما به شبکه های اجتماعی مملو از جرایم سازمان یافته که توسط بیگانگان غربی ساخته شده است به شبکه های اجتماعی ایجاد شده توسط جوانان ایرانی بیشتر است ؟ اگر چنین است که هیچ ، اما اگر اعتقاد شما دولتمردان غیر از این است بایستی در عمل هم نشان دهید و در استحکام تا پیروزی شبکه های داخلی چون کوه باشید و کوشش های تازه را برای امید های نو در پیش گیریم.

5)- حمایت قاطع برخی از وزرا از شبکه های اجتماعی بیگانه ، در نهایت به ویرانگری شبکه های اجتماعی داخلی منجر خواهد شد ، شبکه های ایرانی که از فعالیت برخی بیش از یک دهه میگذرد و اینک با چنین رویه ای در لبه پرتگاه قرار گرفته اند، بسیاری از وزرای دولت صفحات خود را در شبکه های بیگانه برپا کرده اند و در این بین کمترین توجهی حتی به دعوت شبکه های اجتماعی ایرانی جهت عضویت نداشته اند و پاسخی به این دعوت ها داده نشده است،  آیا این است امیدواری و دلگرمی که مردم و جوانان این کشور به آن چشم دوخته اند؟ برخی از این عزیزان حتی حضور خود در کنار مردم حاضر در شبکه های داخلی را دریغ کرده اند که بسیار جای تامل دارد.

6)- پر واضح است از فضای مجازی و شبکه های اجتماعی بیشتر سود میبریم تا زیان ، اما از نوع بیگانه با فرهنگ و هویت ایرانی آن چندان سودی نمیبریم چنانچه خود آنها سرویس های قابل توجه خود را بر روی ایرانیان بسته اند ، آنچه از یک فضای مجازی غربی در نهایت به ما میرسد پسماندهای مسموم فرهنگی است که منجر به آسیب های حیاتی میگردد.

 هر شخصیت سیاسی به ویژه دولتمردان ، رسانه ای هستند که بسیار اوقات این رسانه شخصی در اختیار شبکه های بیگانه بوده است، در صورتی که وجود چنین توانی در شبکه های اجتماعی ایرانی مهم و سرنوشت ساز میتواند باشد.

7)- بخشی از بدنه دولت بدترین راه ممکن و در عین حال آسان ترین مسیر راه برای پاسخ به علایق مردم در فضای مجازی برگزیده است ،  کیست که نداند راه استقلال مجازی و فرهنگی راه دشواری است ، هدایت بی چون و چرای ملت به سمت شبکه های بیگانه حرکتی مهلک است ، در پاسخ به این سخن ممکن است گفته شود شبکه های اجتماعی داخلی تلاش خود را کنند ، اما براستی میتوان هنگامی که یک کابینه پر از وزیر از چپ و راست به ترویج شبکه های اجتماعی بیگانه می پردازند و به خط مقدم آنها پیوسته اند آنچنان امیدوار بود ؟ این به معنای رها کردن جوانان پایدار ایرانی در زمینی ناهموار  است.

8)- پیامد سالها سرسپردگی دیگر کشورها به فضای مجازی بیگانه به خوبی نشان میدهد که نهایت هدف کشوری چون آمریکا از طریق هژمونی رسانه ای در نهایت چپاول و دربند کشیدن تمام ملت های آزاد جهان است و در این راه از هیچ کوشش و فریبی دریغ نخواهند کرد ، تنها فرصتی سیاسی ، اجتماعی و لغزشی این کفتار را از گوشه تاریک و پنهان خود به بیرون خواهد کشاند.

9)-  نگاه برخی دولتمردان به استعداد ایرانی یک نگاه غیر واقع بینانه است و به نظر میرسد زمان آن فرا رسیده است که به این خودباوری برسیم و برنامه ریزی های عملیاتی بی وقفه ای درجهت تقویت و تثبیت فرهنگ  و هویت ایرانی داشته باشیم، اما این حرکت ممکن نیست در پستوخانه های سیاسی شکل گیرد.

در پایان به این گفته بسنده میشود که رفتار چندگانه برخی از مسئولان حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات و فرهنگی کشور در همراهی با شبکه های اجتماعی بیگانه نشانه نامیمونی است که صدای ناقوس مرگ شبکه های اجتماعی داخلی را از سمت غرب به صدا درخواهد آورد.

www.HamMihan.com