یک. چند روز پیش، فیلم مصاحبه‌ای از احمد توکلی، نماینده سابق و رئیس مرکز پژوهش‌های مجلس منتشر شد که خاطر علاقه‌مندان به او را آزرد. دکتر توکلی که زمانی، اقتصاددانی باسواد و سخنوری مسلط محسوب می‌شد، با حالتی عجیب و سر و دست لرزان و نفسی که با گفتن هر کلمه قطع می‌شد، چند دقیقه مصاحبه‌ای کرده که اگر متن آن زیرنویس نشده بود، اصلا قابل‌تشخیص و فهم نیست. کسانی که عادت داشتند ایشان را سرحال و با قوت در سخن ببینند، از انتشار چنین وضعیتی تعجب کردند و از اقدام رسانه انتشاردهنده در انتشار هم تأسف خوردند.
دو. صرف‌نظر از این‌که شخصی همچون احمد توکلی که حتی نامزد انتخابات ریاست جمهوری هم بوده، فرزند، مشاور یا اطرافیانی دارد که حواسشان به اموری از این جنس باشد یا نه، از خود ایشان انتظار است که دریچه نگاه مخاطب به خود را تنظیم کرده و کنش رسانه‌ای خود را به رسانه‌های مکتوب محدود کنند تا تصویر رقت باری از او که زمانی از چهره‌های به نام کشور بوده در ذهن نقش نبندد.
سه. این‌که بعضی اشخاص در سنین بالا و حتی در دهه‌های هشتم و نهم عمر خود هم از هوش و حواس خوب برخوردارند، نباید باعث شود که هر کس با هر سطح از توانایی جسمی، خود را به ورطه رسانه بیندازد که دریایی متلاطم و مواج است. از سوی دیگر، تشکیلاتی همچون دیده بان شفافیت و عدالت که احمد توکلی رئیس هیئت‌مدیره آن است، باید به‌عنوان مجموعه امین و نزدیک به ایشان، چنین فضاهایی را مدیریت کند.
چهار. درگذشته هم مواردی داشته‌ایم که برخی علما و چهره‌ها پس از کهولت سن، مورد سوءاستفاده بیت یا اطرافیان خود قرارگرفته‌اند. هر سیاست‌مداری باید به‌محض تشخیص رسیدن به وضعیت عدم تعادل یا حتی عدم تسلط بر وقایع، خود را از عالم سیاست بازنشسته کند. جالب است بدانیم که نخست‌وزیر چهل‌وچندساله نیوزیلند، دقیقا به دلیل این‌که دیگر خود را مناسب این جایگاه نمی‌داند، هفته پیش کناره‌گیری کرده است.
پنج. دو روز پیش، دکتر توکلی طی نامه ای به رئیس جمهور، خبر از فساد بزرگ و گستره در واردات کالاهای اساسی توسط یک شرکت داده است و برخی رسانه ها هم با آب و تاب بر اساس آن تحلیل نوشته اند. به عنوان نمونه روزنامه سازندگی با عکس بزرگی از دکتر توکلی، عبارت “چرخه تحریم و فساد” را تیتر اول کرده است. حال آن که پرونده مذکور مربوط به ده ماه قبل است و وزارت اطلاعات به دستور رئیس جمهور آن را بررسی کرد و رسما اعلام نمود که هیچ فساد و رشوه و تبانی اتفاق نیفتاده است  و دستور رسیدگی به تخلفات احتمالی هم صادر گردید. آن پرونده ماه هاست که علنی شده، در رسانه ها انتشار یافته و بسته شده است و حالا معلوم نیست چه عناصری و با کدام انگیزه، در این روزها و در شرایط خاص کشور، آن را   روی میز دکتر توکلی گذاشته و از زبان او، به دولت حمله کرده اند.​​​​​​​
شش. خسارت‌بارتر و تأسف‌آورتر از اقدام کسانی که بااطلاع از ناهوشیاری یک سیاست‌مدار محبوب، او را ابزار و وسیله‌ای برای سیاه نمایی و آشفته کردن وضع کشور می‌کنند، رسانه‌هایی هستند که باوجود اطلاع از موبه‌موی ماجرا، آن را بزرگ می‌کنند و طوری وانمود می‌کنند که بزرگ‌ترین فساد تاریخ، همین امروز رخ‌داده است! باید از این دوستان و همکاران پرسید که دکتر توکلی حواسش نبود، آیا شما هم یادتان رفته بود یا با یک جست‌وجوی ساده اینترنتی، نمی‌توانستید از اصل ماجرا مطلع شوید؟!