کنسل کالچر چیست؟ آثار و پیامدهای بیاعتنایی و شرمسارسازی جمعی
کنسل کالچر میگوید افراد باید دربرابر عواقب کارهایشان پاسخگو باشند؛ آیا این جریان واقعاً برای ایجاد تغییرات اجتماعی و فرهنگی مؤثر است یا صرفاً مجازاتی است بدون هیچ فرصتی برای عذرخواهی و جبران؟
اگر از کاربران شبکههای اجتماعی باشید، حتما شاهد شکلگیری جریانهای مجازی علیه شخصیتهای مشهور و پرطرفدار بودهاید. شاید خودتان هم با این جریان تحریم و شرمسارسازی همراه شده باشید. این پدیده در غرب به کنسل کالچر (فرهنگ کنسل) مشهور است. هنگامی که فردی کنسل کالچر میشود، دیگران در حرکتی خودجوش تصمیم میگیرند که او را تحریم یا شرمسار کنند. این اتفاق ممکن است برای سازمانها و نهادها نیز رخ دهد. در این مقاله از سایت پارس نیوز درباره این مفهوم، مزایا و پیامدهایش و روشهای مواجهه با آن صحبت میکنیم.
کنسل کالچر به چه معناست؟
کنسل کالچر (Cancel Calture) نوعی تحریم است. وقتی فردی یا سازمانی در فضای مجازی یا حتی دنیای واقعی حرفی میزند یا رفتاری انجام میدهد که عموم جامعه آن را ناپسند میدانند، ممکن است اکثریت جامعه در برابر این گفتار یا کردار زشت موضع بگیرد. این موضع بهشکل تحریم شبکههای اجتماعی آن فرد، نخریدن محصولات وی، ندیدن آثار هنری او و روشهایی از این دست خواهد بود. حتی ممکن است فرد یا سازمان واقعا کار ناپسندی هم نکرده باشد، اما بر اثر سوءبرداشت کنسل کالچر شود.
این تحریم اغلب با شرمسارسازی فرد یا سازمان در شبکههای اجتماعی آغاز میشود.
کنسل کالچر؛ ابزاری قدرتمند و البته خطرناک
برای رویارویی با ناملایمات و محتواهای پوچ شبکههای اجتماعی پدیدهی جالبی به نام کنسل کالچر (cancel culture) پیشنهاد میشود. کنسل کالچر بنا بر تعریف ویکیپدیا، نوعی مدرن از طرد کردن افراد است که با ایجاد حسی جمعی بین عموم مردم، شرایط را به سمتی میبرد تا فرد موردنظر از حضور در شبکههای اجتماعی و به صورت کلی فضای آنلاین انصراف دهد. و از آنجا که شخص کنسلشده از معروفیت برخوردار است پیامدهایی جدی چه در زندگی کاری و چه خصوصی برایش به وجود میآید. برای نمونه میتوان به حذف شدن کوین اسپیسی از تمامی پروژهها و فعالیتهای در حال اجرایش به دنبال شکایت مردی با اتهام آزار جنسی اشاره کرد. (ادعایی که البته به اثبات نرسید) حذفی که به دنبال حضور پررنگ مردم در فضای مجازی و فشار آوردنشان به رسانهها و ایجاد موجی جریانساز رقم خورد.
کنسل کالچر چگونه انجام میشود؟
جواب کوتاه است؛ با ایجاد همبستگی گروهی از مردم با هدف دنبال نکردن و پیگیر نبودن فعالیت فرد موردنظر؛ به طوری که اگر بلاگر شبکههای اجتماعی است با دنبال نکردن عکسها و ویدئوهای او، اگر خواننده است با نشنیدن آهنگهایش و اگر نویسنده است با دنبال نکردن مطالبش.
از جنبشهای دیگری که به پدیدهی کنسلکردن عمومیت بیشتری بخشید میتوان به جنبش #MeToo اشاره کرد. آنجایی که افراد به دلیل اینکه مورد آزار و سوءاستفادههای عموما جنسی قرار گرفته بودند سکوت نکرده و با معرفی کردن فرد متجاوز/آزارگر مقدمات بایکوت شدنش را فراهم کردند.
البته باید اشاره داشت که استفاده از این ابزار مستلزم دقت فراوان است زیرا ممکن است نتایج پیشبینی نشدهای بههمراه داشته باشد. نباید با حب و بغضهای شخصی و صرفا راهکاری جهت عقدهگشایی دست به تخریب افراد زد و هر آنکه نظری مخالف ما را داشت کنسل کرد. عدهای این پدیده را با اهدافی که آزادی بیان دنبال میکند کاملا در ستیز میدانند و آن را باعث ایجاد پیشداوریهای احتمالی غلط و محدودیتهایی جدی برای فردی که به اصطلاح کنسل شده است به شمار میآوردند. بنابراین باید با شناسایی درست مخرب بودن اعمال اشخاص به سراغ این پدیده رفت.
درخواست برای اصلاح چه فرقی با کنسل کالچر دارد؟
گاهی اوقات مردم از فرد یا سازمان مشهور میخواهند که بابت رفتار یا گفتار نامناسبش عذرخواهی کند و در صدد جبران برآید. به این حالت فراخوان برای اصلاح (Call-out Culture) میگویند. اما کنسل کالچر جنبه مجازات دارد و در این حالت کسی دنبال اصلاح نیست. در این وضعیت، دیگران فرد یا سازمان هدف قرار گرفته را مقصر میدانند و آن را نفی میکنند.
کنسل کالچر از کجا آمده است؟
در اوایل قرن بیستویکم، پیش از آنکه خبری از فیسبوک و توئیتر باشد، واژه «renrou sousu» بهمعنای «جستوجوی گوشت انسان» در گفتوگوهای مجازی بخشی از مردم چین رواج داشت که طرفدار یک هنرمند بودند و میخواستند درباره او اطلاعاتی کسب کنند. این عبارت خیلی زود کارکرد دیگری پیدا کرد؛ وقتی کسی کار اشتباهی میکرد و گروهی در فضای مجازی تصمیم میگرفتند که او را رسوا کنند، با رمز این عبارت فرد را شرمسار و اطلاعات خصوصی او را در فضای مجازی منتشر میکردند.
این عبارت و کارکردش برای غربیها غریب بود. آنها تصور میکردند که این بخشی از فرهنگ خاص شرقیهاست و بعید است که روزی در جوامع غربی، گروهی بخواهند فرد یا سازمانی را خودانگیخته تنبیه کنند. اما طولی نکشید که با گسترش شبکههای اجتماعی کنسل کالچر در جوامع غربی نیز رایج شد.
عبارت کنسل کالچر اولین بار در سال ۲۰۱۴ میلادی و در برنامه «عشق و هیپ هاپ» بر سر زبانها افتاد. در این برنامه، تهیهکننده موسیقی پس از جروبحث با نامزدش از این واژه استفاده کرد و گفت: «تو کنسل شدی.»
مثالهایی از کنسل کالچر
اگر اهل استفاده از شبکههای اجتماعی باشید، بهاحتمال زیاد نمونههایی از کنسل کالچر را دیدهاید. چه بسا بسیاری از کاربران با این واژه آشنا هم نباشند، اما از روشهای آن برای تحریم و تنبیه خطاکاران استفاده کنند.
- در سال ۲۰۲۰، جیکی رولینگ نویسنده مشهور رمانهای هری پاتر از سوی گروه بزرگی از کاربران توئیتر کنسل کالچر شد. دلیلش توئیت رولینگ درباره اقلیتهای جنسی بود.
- مایک لیندل، مدیر شرکت مایپیلو، پس از حمایت از ادعای ترامپ مبنی بر تقلب در انتخابات از سوی کاربران کنسل کالچر شد. دستکم ۲ بانک نیز غیررسمی به لیندل اطلاع دادند که حسابش در این بانکها را ببندد چراکه وی را مشتری پرریسکی ارزیابی کرده بودند.
دلایل کنسل کالچر
- درس عبرت دادن به شخص یا سازمان هدف؛
- آگاهکردن فرد یا سازمان به عواقب اظهارنظر یا رفتار خطا؛
- آشکارکردن نژادپرستی یا رفتارهای جنسیتزده؛
- وادارکردن دیگران به فکرکردن پیش از سخن گفتن؛
- پاسخگوکردن فرد یا نهاد خاطی.
مزایای کنسل کالچر
کنسل کالچر مسئلهای جنجالبرانگیز است. تحقیقی در سال ۲۰۲۰ حاکی از آن بود که ۳۸درصد مردم افراد بیگناه را قربانی کنسل کالچر میدانستند. این در حالی بود که ۵۸درصد فکر میکردند این شیوهای مناسب برای پاسخگوکردن کسانی است که مرتکب اشتباه میشوند.
یکی از مسائلی که این پدیده را جنجالی کرده، برداشتهای متفاوت از درست و غلط است. از سوی دیگر مسئله آزادی بیان نیز بر پیچیدگی پدیده میافزاید. آیا باید فردی را صرفا بهخاطر بیان نظراتش (هرچند متفاوت یا متضاد با نظرات عموم جامعه باشند) به این شیوه مجازات کرد؟
صرفنظر از این پیچیدگیها، کنسل کالچر مزایای مشخصی هم دارد. مثلا در سال ۲۰۱۶، بسیاری از اعضای سینمای هالیوود اسکار آن سال را بهدلیل عدم تنوع نژادی نامزدها تحریم کردند. این حرکت باعث تغییر رویکرد آکادمی اسکار شد؛ فهرست نامزدهای اسکار ۲۰۱۹ بیشترین تنوع نژادی را در تاریخ اسکار داشت و بیسابقه بود.
وقتی اعضای جامعه برای هدفی مشخص متحد میشوند، اغلب به نتیجه میرسند. این اتحاد میتواند زمینهساز بروز تغییرات مثبت شود و جلوی رفتارها یا گفتارهای آسیبزننده را بگیرد و افراد یا نهادهای تأثیرگذار را پاسخگو کند.
پیامدهای منفی کنسل کالچر
پیامدها برای فرد تحریمشده
فرهنگ کنسل در اجتماعهای کوچکتر خانوادگی و دوستانه هم رخ میدهد. متأسفانه این پدیده گاهی بهسرعت به قلدری کشیده میشود و بیشترین پیامد منفی را برای فرد تحریمشده دارد. فردی که هدف کنسل کالچر قرار میگیرد، احساس تنهایی و انزوا میکند. دوستان و آشنایانش وی را تحریم میکنند، با او حرف نمیزنند و تعامل نمیکنند. چه بسا ممکن است به او توهین هم بکنند و سبب و تحقیرش شوند. در این شرایط، احتمال دارد فرد دچار اضطراب و استرس شود و حتی در شرایط حادتر به خودکشی فکر کند.
فرد تحریمشده فکر میکند که دیگران بدون اینکه به او فرصت توضیح و عذرخواهی بدهند، او را رها کردهاند. در این شرایط بهجای ایجاد فضای گفتوگو و انتقاد، همه ارتباطات قطع میشوند و دیگران حاضر نیستند حتی به فرد فرصت جبران بدهند.
پیامدها برای افراد تحریمکننده
شما حق دارید که وقت، انرژی و پول خود را هرطور که مایلید و برای هرکس که دوست دارید صرف کنید. با وجود این، کنسل کالچر کردن فرد یا نهاد همیشه نتایج مثبت به همراه ندارد. گاهی اوقات این کار باعث بدترشدن مواضع فرد برای دفاع از خود و شهرتش میشود و شکاف بین گروههای موافق و مخالف را بیشتر میکند.
حتی گاهی کنسل کالچر نتیجه معکوس دارد. مثلا مستندهایی درباره یک خواننده که متهم به آزار جنسی شده بود، گرچه بسیاری از قربانیان احتمالی را به پیگیری قضایی تشویق کرد، منجر به افزایش درخواست برای خرید ترانههای وی نیز شد.
پیامدها برای تماشاگران
کنسل کالچر فقط بر دو گروه قبل اثر نمیگذارد و تماشاگران، یعنی کسانی که در این پدیده شرکت نمیکنند، را نیز درگیر میکند. برخی از تماشاگران پس از مشاهده آنچه بر سر فرد تحریمشده آمده است، دچار ترس و اضطراب میشوند. آنها ممکن است نگران شوند که مبادا خود نیز در آینده هدف این حملات قرار بگیرند. حتی شاید بابت آنچه پیشتر منتشر کردهاند دلنگران شوند و فکر کنند که آنچه قبلا گفتهاند میتواند اکنون علیه آنها استفاده شود.
همچنین این ترس باعث میشود که فرد بهخاطر نگرانی از آنچه ممکن است پیش آید، خودش را سانسور کند و از حق آزادی بیان خود محروم شود. در این حالت افراد بهجای بیان آزادانه نظرات و احساسات خود، آنها را پنهان میکنند. این مسئله اثر منفی بر سلامت روان افراد میگذارد و این افراد ممکن است در آینده بابت سکوتکردن و نگفتن حرفشان، احساس گناه یا اندوه کنند.
چه چیز کنسل کالچر اینقدر ترسناک است؟
افراد مشهور بهخاطر امتیازهایی که موقعیت اجتماعیشان در اختیارشان قرار میدهد، همواره درمعرض انتقادات عمومی قرار داشتهاند؛ اما در دوران کنسل کالچر، انتقادها به دفعات بیشتری گریبان آنها را میگیرد، چراکه باور مردم بر این است که سلبریتیها و افرادی که نفوذ فرهنگی زیادی دارند، نمایندگان تغییر هستند و اگر قرار است چیزی تغییر کند، باید از آنها شروع شود.
جنبش MeToo# که با مطرح شدن اتهامات سوءاستفاده جنسی علیه هاروی واینستین، یکی از تهیهکنندگان مطرح هالیوود، در سال ۲۰۱۷ اوج گرفت و به کاهش سطح تحمل جامعه نسبت به تبعیض و آزار جنسی منجر شد، مثال خوبی است که نشان میدهد چطور انتقادهای علنی و دستهجمعی علیه افراد بانفوذ میتواند به تغییرات فرهنگی گستردهای منجر شود.
اما گاهی دامنهی کنسل کالچر از پایههای قدرت و افراد بانفوذ فراتر رفته و دامن کسانی را میگیرد که دربرابر موج انتقادهای کاربران اینترنتی آسیبپذیر هستند؛ انتقادهایی که شاید بیش از حد شدید و کوبنده باشند یا حتی فرد اشتباهی را هدف بگیرند.
چه از نظر شما کنسل کالچر روشی برای توانمند کردن افراد آسیبدیده باشد یا تخریب افراد آسیبپذیر، این جریان نکات مهمی را دربارهی فضای فرهنگی اینروزهای ما آشکار میکند؛ مثلاً اینکه دیگر آن تمایز بین زندگی عمومی و خصوصی افراد از بین رفته است و بیشتر وقت و تعاملات ما در دنیای آنلاین سپری میشود تا دنیای واقعی.
به احتمال زیاد برای شما هم پیش آمده که مطلبی را در اینترنت بخوانید که خشم و نفرتتان را برانگیخته کند؛ در این موارد، واکنشها اغلب ناگهانی و احساسی است، بهجای آنکه بخواهیم واقعاً آن موضوع را از تمام جهات بررسی کنیم یا خوب به صحبتهای طرف مقابل گوش دهیم. گاهی ما از پشت یک آواتار و نام کاربری ناشناس حرفهایی را در شبکههای اجتماعی به زبان میآوریم که احتمالاً در گفتوگوی رودررو با افرادی که در دنیای واقعی حضور دارند، نمیگفتیم.
در این رابطه، آماندا کونتز، دانشیار جامعهشناسی دانشگاه UCF دیدگاه جالبی دارد. او میگوید:
ماهیت فوری بودن رسانههای اجتماعی باعث میشود معضلات اجتماعی بسیار بزرگ و پیچیده در حد یک جمله، یک ویدئوی یک دقیقهای برای تیکتاک یا یک عکس برای اینستاگرام تقلیل پیدا کنند. همهچیز در حال موجز شدن است و این موضوع هم تلاش برای بحثهای دقیق را از بین میبرد و هم موضعگیری «یا همه یا هیچچیز» را ترویج میدهد. فرهنگ کنسل میگوید تو یا صددرصد خوبی یا صددرصد بد؛ اما طبیعت انسان بسیار پیچیدهتر از این حرفها است.
به گفتهی یکی از نویسندگان Vox، رسانههای اجتماعی نوع خاصی از ارتباط را ایجاد کردهاند که او آن را «تعبیر نادرست» مینامد. در این مدل ارتباط، افراد شرکتکننده در بحث بهجای اینکه تنها درمورد موضوع اصلی صحبت کنند، با این انگیزه وارد مکالمه میشوند که بحث را از مسیر خود منحرف کنند. به استدلال او، هدف از چنین تعبیر نادرست عمدی که فضای گفتوگو را به میدان جنگ تبدیل میکند، همنوایی و همسویی با دیدگاهی است که «درست» قلمداد میشود؛ چراکه دنیا به سمتی رفته که داشتن عقیدهی ناسازگار با ایدئولوژیهای جدید، منجر به واکنش منفی، تمسخر و کنسل شدن فرد میشود.
زیاد پیش آمده افرادی که در شبکههای اجتماعی خواستار مسئولیتپذیری دیگران هستند، بهسرعت به مرحلهی مجازات عمل میرسند. در برخی موارد هم پای تفکر گلهای به میان میآید؛ آن هم تفکری که فقط بهدنبال آسیب رساندن است، اما هیچ فرصتی برای تغییر و بهتر شدن فرد خاطی فراهم نمیکند؛ هیچ رحمی ندارد و هیچ بخشایشی هم در کار نیست؛ چه برسد به اینکه بخواهد فکر کند که شاید صددرصد حق با او نباشد.
ازاینرو، میتوان گفت شبکههای اجتماعی شمشیر دولبه هستند؛ از یک سو، مردم عادی حالا میتوانند وارد بحثهایی شوند که قبلا در انحصار روزنامهنگاران و تحلیلگران بود و این برای بهبود وضعیت جامعهی مدنی اتفاق خوبی است؛ اما از سوی دیگر، روشی که برای مطرح کردن نظرات در این پلتفرمها استفاده میشود، میتواند به جامعهی مدنی آسیب بزند.
نتایج پژوهشی دربارهی آزارهای اینترنتی با انگیزههای اخلاقی در سال ۲۰۲۱ نشان داد که چرا ما اینقدر به هم مشکوکیم و هر لحظه آمادهایم تا در هر بحثی در شبکههای اجتماعی، رفتاری پرخاشگرانه داشته باشیم. این پژوهش دریافت زمانیکه گروههایی از مردم در رسانههای اجتماعی به این باور میرسند که اصول اخلاقی آنها نقض شده است، به حدی نسبت به توبیخ فرد خاطی حق به جانب هستند که حتی حاضر به قبول این واقعیت نیستند که رفتار خودشان نیز نوعی آزار و اذیت است.
از سوی دیگر، الگوریتمهای رسانههای اجتماعی برای افزایش سطح تعامل بهگونهای طراحی شدهاند که به جای ترویج پستهای متعادل، بحثهایی جنجالی و پر از نفرت و خشونت را برجسته میکنند تا نظرات خشمگینتر و مغرضانهتری را جذب کنند. افراد از اینکه عضوی از این خشم جمعی باشند، احساس خوبی پیدا میکنند؛ بهویژه اگر فکر کنند حق با آنها است.
وقتی افراد روبهرویمان تنها به یک نام کاربری، یک عکس پروفایل و چند جملهی گفته شده از سر عصبانیت محدود میشوند، به یاد آوردن اینکه شاید پشت این آواتار، فردی واقعی با حسن نیت و احساسات انسانی وجود داشته باشد، کار آسانی نیست. شاید ترسناکترین و پنهانترین وجه جریان کنسل کالچر این است که پلتفرمهایی که به افراد بیصدا تریبونی برای ابراز نظر و توانمندتر شدن میدهند، مبتنی بر الگوریتمهایی هستند که بهجای حل مشکل، وضعیت را بهنفع صاحبان این پلتفرمها، ملتهبتر میکنند.
آیا با عذرخواهی همهچیز حل میشود؟
به تعریف روانشناسان اجتماعی، عذرخواهی شامل «اعتراف به تقصیر، اعتراف به آسیب، ابراز پشیمانی، درخواست بخشش و دادن غرامت» است. درمورد اینکه یک عذرخواهی بیعیبونقص چه ویژگیهایی باید داشته باشد، پژوهشهای بسیاری انجام شده، اما در دنیای واقعی، موارد بسیار کمی از عذرخواهیهای مؤثر و صادقانه سراغ داریم و حتی مواردی که فرد پس از عذرخواهی، شروع به تغییر و جبران خسارت کرده باشد، از این هم کمتر است.
حتی زمانیکه فرد به بهترین شکل ممکن عذرخواهی میکند، کماکان اعتماد کردن به او دشوار است. برای مثال، وقتی لوگن پال، یکی از یوتیوبرهای بسیار معروف، با فیلمبرداری از جسدی در جنگلی در ژاپن در سال ۲۰۱۷ تقریباً به زندگی حرفهایاش پایان داد، تا مدتها ویدئوهای عذرخواهی منتشر میکرد؛ با نجاتیافتگان خودکشی و سازمانهای پیشگیری از خودکشی گفتوگو میکرد و اغلب دربارهی مسائل اجتماعی در پادکست خود حرف میزد.
تا سال ۲۰۲۰، طرفداران لوگن او را بهخاطر حمایت از جنبش Black Lives Matter تحسین میکردند. به گفتهی Business Insider، پال «کموبیش به خاطر کاری که از نظر بسیاری، یکی از بدترین اشتباهاتی است که یک یوتیوبر مطرح تابهحال در این پلتفرم مرتکب شده، بخشیده شده است.»
شاید فکر کنید پال هرکاری را که برای بخشیده شدن و جبران اشتباه لازم بوده، انجام داده است؛ اما هنوز اعتماد بسیاری جلب نشده است. ویدئوی عذرخواهی پال واکنش زنجیرهای از یوتیوبرهای دیگری را بهدنبال داشت که عذرخواهی آنها یکی پس از دیگری متظاهرانهتر بود. ماجرای لوگن بهحدی معروف شد که گروهی از زبانشناسان در سال ۲۰۲۰ مقالهای با عنوان «آیا عذرخواهیهای لوگن پال کافی است» منتشر کردند و جواب این بود که نه، کافی نیست.
آنها به این نتیجه رسیدند که عذرخواهیهای پال چند فاکتور اساسی کم داشت؛ از جمله تلاشی برای جبران اشتباه صورت گرفته و غرامت دادن به آنهایی که از رفتارهای او آسیب دیده بودند.
البته این به این معنی نیست که هیچ فرد مشهوری تاکنون موفق به عذرخواهی مؤثر و بخشیده شدن از سمت مخاطبانش نشده است. برای مثال، دن هارمون، سازندهی سریال معروف Rick and Morty در سال ۲۰۱۸ از همکار قدیمیاش که او را ماهها مورد آزار جنسی قرار داده بود، عذرخواهی مفصلی کرد و همکارش نیز با پذیرفتن عذرخواهی او و برانگیختن حمایت رسانهها، عملا به جریان کنسل کالچری که علیه هارمون راه افتاده بود، پایان داد.
با تمام این حرفها، شاید بتوانیم با فرد مشهوری که تنها برای حفظ اعتبار خود، عذرخواهی میکند، کنار بیایم؛ اما با کسی که معتقد است هیچ اشتباهی مرتکب نشده است، چه باید کرد؟ از سوی دیگر، ما اصلاً نمیدانیم در فرایند کنسل کالچر، این بخشش دقیقاً برای چه کسی است؟ تنها برای افرادی که دچار آسیب شدهاند یا تمام کاربرانی که در جریان ماجرا قرار گرفته و به کنسل کالچر ملحق شدند؟
اینکه از هر کسی که درگیر ماجرا شده است بخواهیم همهچیز را فراموش کنند یا همه با هم به این نتیجه برسیم که فرد خاطی اشتباهش را جبران کرده و باید بخشیده شود، کاری ناممکن است.
درضمن، باید به این نکته توجه داشت که بسیاری از موارد کنسل شدن بهاندازهی کنسل کالچر دراماتیک و پرسروصدا نیست، اما در تمام مدت و بدون اینکه حواسمان باشد، در جریان است. منظورم فرایند کنسل کردنی است که توسط هوش مصنوعی و الگوریتمها انجام میشود.
الگوریتمها با حذف پیچیدگیها و هرچه را که اصطکاک ایجاد میکند، همه چیز را به پرسشهای بله یا خیر تبدیل میکنند. افرادی که دستگاههای مبتنی بر هوش مصنوعی تولید میکنند، میخواهند گفتن چیزها، خرید کردن و حتی خود کنسل کردن بدون هیچ دردسر و تلاشی انجام شود. در بسیاری از موارد، زحمت فکر کردن نیز از ما گرفته میشود، چون هوش مصنوعی این کار را برای ما انجام میدهد.
اما ساده کردن مسائل پیچیده همیشه خوب نیست و حذف کردن نیز بهندرت رد آنها را بهطور کامل پاک میکند. علاوهبراین، دشمنهایی را که شکست دادهایم، دوباره برمیگردند و گاهی حتی در شکلی متفاوت ظاهر میشوند.
ارسال نظر