در روز‌های اخیر یکی از جنجال برانگیزترین موضوعاتی که دهان به دهان می‌چرخد، موضوع سایت‌های شرط بندی  و  قمار ، و همچنین تبلیغات گسترده آن در شبکه‌های اجتماعی، مخصوصاً اینستاگرام است.

اینکه قمار و شرط بندی از منظر روانشناسی، اقتصادی، اجتماعی، اخلاقی و دینی یک معضل و ناهنجاری فاحش است، شکی در آن نیست؛ اما قصد داریم که از زاویه دیگری به این موضوع بپردازیم.

خیلی از اوقات که سخن از شرط بندی، قمار و کلاهبرداری می‌شود، ذهن خیلی‌ها متمرکز معلول‌ها می‌شود و یا به دنبال حل مشکل از لایه‌های وسط و آخر هستیم. در واقع به جای آنکه جلوی یک سیل را از همان ابتدای ورود به شهر بگیریم و یا قبل از آنکه سیل به شهر برسد راه چاره‌ای بیندیشیم، اجازه داده ایم که سیل در تک تک خانه‌های شهر وارد شود و زندگی‌ها را نابود کند.

اساساً چه سایت و شبکه اجتماعی و به طور کلی فضای مجازی باشد و یا نباشد، در فضای حقیقی، هم دزدی داریم و هم قماربازی و شرط بندی. اما سخن بر سر این است که با توسعه و فراگیر شدن فضای مجازی، راهزنی و یا از دیوار مردم بالارفتن، کلاهبرداری، پولشویی، آسیب‌های اخلاقی و اجتماعی، تعریف جدیدی به خود گرفته است.

اگر ما این گزاره را قبول کردیم که امروز، دنیای مجازی، ابزاری تعیین کننده در معادلات فضای حقیقی است، از زاویه‌ای دیگر به برنامه ریزی‌های حوزه فضای مجازی نگاه خواهیم کرد.

سال‌ها پیش و در همان ابتدای ورود شبکه‌های اجتماعی خارجی نظیر اینستاگرام به ایران، عده‌ای فقط جنبه تسهیل ارتباطات و یا اشتراک گذاری عکس و ویدئو را می‌دیدند، در حالیکه به این نکته توجه نشد که هر ابزاری همراه خود یک فرهنگ و فلسفه‌ای به همراه دارد.

وقتی قمار و شرط بندی از نظر شبکه‌های اجتماعی آمریکایی – صهیونیستی مشکلی ندارد و از همه مهمتر اینکه آن‌ها تعهدی نسبت به رعایت قوانین ایران نداده اند و از هزاران کیلومتر آن طرف تر، حتی در رختخواب خود هم می‌توانند پلتفرم خود را در ایران مدیریت کنند و به کسی هم پاسخگو نباشند، طبیعی است که ما با یک بمباران تبلیغاتی و اغواگری نوجوان، جوانان و حتی بزرگسالان روبرو باشیم.

به دلیل غفلت و سیاسی بازی‌های صورت گرفته در سال‌های گذشته، پلتفرم‌های بومی مورد حمایت قرار نگرفتند و در نتیجه امروز باید وقتمان گرفته شود و به دنبال ضماد یک دُمل چرکی باشیم که هر روز از یک جای پیکر فضای مجازی بیرون می‌زند، که گاهی اوقات هم، کار از کار می‌گذرد و ضرر‌های جبران ناپذیری به جامعه وارد می‌کند.

اما اینکه برای مبارزه با گسترش روز افزون پدیده قمار و شرط بندی، مدام از پلیس فتا مطالبه کنیم که با آن‌ها برخورد کند، در واقع گاهی اوقات پاک کردن صورت مسأله است. این موضوع که پلیس فتا وظیفه برخورد با مجرمین فضای سایبری را دارد، جای هیچ گونه تردیدی نیست؛ اما اساساً وقتی که برخی مسئولین فضای مجازی ما، سهم خود را از دنیای بی نهایت مجازی کشور، در حد سیم کشی و لوله کشی ساختمان! می‌دانند و با نگاه عقب افتاده خود، فضای مجازی را تبدیل به پاتوق جنگنده‌های مجازی دشمن کرده اند، دیگر مگر انتظاری بهتر از این است که در یک مملکت اسلامی، در روز روشن و به طور علنی، آن هم نه در پستوی خرابه ای، بلکه در پیش چشم ده‌ها میلیون نفر، تبلیغات شرط بندی و قمار، تصاویر، فیلم‌ها ولایو‌های مستهجن و مبتذل پخش شود؟!

وقتی سرویس خارجی معلوم الحال را پذیرفتیم، باید قواعد و لوازم آن را هم بپذیریم. یکی از لوازم آن، این است که مدیریت و حاکمیتی که آن را ایجاد کرده است، تعیین می‌کند چه چیزی هنجار و چه چیزی ناهنجاری است. از نظر ما، رواج شرط بندی و قمار و اغواگری دختران و پسران و فرو بردن آن‌ها در دریای شهوت و مسائل جنسی و بی تفاوت کردن آن‌ها نسبت به مسائل اصلی زندگی و جامعه، دردناک است، اما همین معضلاتی که اشاره شد، دقیقاً برای دشمنی که در جنگ نرم با استفاده از ابزار‌های پیچیده و با تمسک به جنگ شناختی و هیبریدی مشغول کار است، دقیقاً یک دستاورد بزرگ تلقی می‌شود. حال بگردیم و ببینیم چه کسانی در کشور هستند که آب در آسیاب آن‌ها می‌ریزند؟! پیدا کردن آن‌ها کار سختی نیست فقط اندکی تأمل لازم است.