داستان رسول صدرعاملی از همسایگی با مرضیه برومند و دیگر همسایه‌های نامدارشان

صدرعاملی با بازگویی بخشی از خاطرات همسایه‌گی با مرضیه برومند در سال‌های دور نوشت:

«تولدت مبارک مرضیه برومند … بچه که بودیم همه ما در یک محل زندگی میکردیم ، همان خیابان دلگشا و میدان کلانتری ، احترام برومند و مرضیه برومند و سوسن تسلیمی و سیروس تسلیمی و محمد صالح علا و بعضی‌های دیگر و خیلی از ورزشکاران و خواننده های آن دوران : عبدالله موحد ( کشتی گیر ) و ستار ( خواننده ) و بعضی های دیگر ، با اینکه مرضیه و دختر خاله من لعیا سرتیپی و سوسن تسلیمی هرسه به یک مدرسه ( حجت ) درخیابان دلگشا میرفتند و همکلاس بودند ولی دوران کودکی ما خیلی به رفاقت و حتی آشنایی هم نمیکشید ، آن وقتها حتی نمیدانستیم پزشک جوانی که در طبقه دوم ساختمانی بالای یک داروخانه در جای کوچکی هم زندگی می‌کند و هم طبابت و هزینه داروی مستمندان را هم خودش میپردازد اسمش : دکتر غلامحسین ساعدی ( گوهر مراد ) است و چه نویسنده و مرد بزرگی قرار است بشود ، هفته قبل که سفری داشتم با مرضیه و علیرضا تابش و رضاداد و. حبیب ایل بیگی و دیگران به اصفهان برای مقدمات و چگونگی برگزاری جشنواره کودک و نوجوان به اصفهان ، فرصتی شد تا همه خاطرات کودکی را مرور کنیم و جغرافیای محله امان را با همه جزئیاتش به یاد بیاوریم و من همچنان مرضیه را ببینم که با اینهمه سال کار برای کودکان این کشور آه و حسرت بکشد که چرا نتوانسته بازهم کارهای بیشتری انجام دهد ، اما امیدوار و لبخند بر لب از پای ننشسته و ادامه می‌دهد و از طرح ها و قصه های جذابش برای کودکان می‌گوید و اینکه : انجامشان خواهد داد خسته نباشی مرضیه عزیز و تولدت مبارک»