به گزارش پارس نیوز، پرسپولیس در دهمین هفته رقابت های لیگ برتر فوتبال به تساوی یک – یک مقابل سایپا در ورزشگاه تختی تهران رسید. دیداری که تا دقیقه نود جذاب و تماشایی نبود اما تا دلتان بخواهد از سوت پایان بازی، در راهروی منتهی به رختکن هر دوتیم بلوا و حاشیه به همراه داشت.

پرسپولیس پیش از مصاف خود در دیدار رفت فینال لیگ قهرمانان فوتبال آسیا مقابل شاگردان علی دایی به میدان رفت که برای حضور در رتبه های بالای جدول نیاز مبرم به این سه امتیاز داشت. برانکو ایوانکوویچ بدش نمی آمد تیمش با دست پر ورزشگاه تختی را ترک کند تا روحیه این تیم پیش از مصاف با کاشیماآنتلرز ژاپن در بهترین شرایط قرار بگیرد.

اما سایپا در دقایق پایانی با گل محمدرضا سلیمانی اصل به باختن راضی نشد تا دو تیم تنها یک امتیاز کسب کنند. مدافعان پرسپولیس که در این بازی مجبور بودند به خاطر سبک بازی حریف خود رو به بازی مستقیم بیاورند در دقایق پایانی با فشار حملات نارنجی پوشان روبرو شدند. درگیری های فنی که تبدیل به توهین و ناسزا در زمین مسابقه شد.

حسین زرگر داور بازی پرسپولیس و سایپا هم ترجیح داد بازی را مدارا کند تا کاسه صبر بازیکنان دوتیم در ثانیه های پایانی لبریز شود و تصمیم بگیرند صحبت های مثبت ۱۸ سال را چاشنی گفتگوهایشان با یکدیگر کنند. خلیل زاده به سلیمانی اصل تاخت و تاز می کرد. صادق بارانی هم به حمیدرضا طاهرخانی.

سید جلال حسینی مانند مربیان سایپا به تصمیمات داور اعتراض داشت و محمد دایی هم فریادهایش منجر به اخراج شد. مشاجره لفظی بین بازیکنان با هنرنمایی بوژیدار رادوشوویچ به اوج خود رسید. دروازه بان کروات سرخپوشان وقتی دید بی آنکه فارسی سلیس یاد گرفته باشد، آموخته است خیلی سخت رفتارهایش را معنا کرد.

سرمربی سایپا هم که تا چندی پیش مورد ستایش اهالی فوتبال و غیرفوتبال به خاطر کمک به مردم زلزله زده کرمانشاه قرار گرفت در همین راهروهای استادیوم کارش به درگیری کشید.

دایی که انگلیسی را خیلی خوب می فهمد با همان لحن مختص خود سمت رادو رفت. شاید اگر یگان ویژه (از جمله دفعاتی که آنها خیلی خوب نقش خود را ایفا کردند) نبود کار به جاهای باریک تر می کشید. عصبانیت دایی کافی بود تا همه غیرمعمولی شوند.

دایی در ادامه، بغض خود را با سیلی روی صورت یک گزارشگر خالی کرد. برانکو بر خلاف همیشه، روزه سکوت گرفت و به نشست خبری نیامد. سرمربی آرام و متین پرسپولیس مدل خودش را مجبور شد رو کند. حرف نزد؛ بازیکنان را در رختکن حبس کرد و سپس با عصبانیت هرچه تمام سوار اتوبوس تیم شد.

راهروهای پر سر و صدای تختی هیچ شباهتی به شخصیت «نام» ورزشگاه نداشت.

شاغلامِ کشتی، فکرش را نمی کرد جوانمردی در استادیومی که از او به یادگار گذاشته شده است اسطوره کشی شود.

دایی در راهروهای ورزشگاه تختی دستش اوت رفت. برانکو در همین راهروها سکوت کرد و عصبانی شد. توهین ها بالای ۲۵ سال رفت و همه چیز بر هم ریخت. راهرویی که هیچ شباهتی به شاغلام کشتی نداشت.