به گزارش پارس نیوز، مهدی هاشمی نسب، اولین یاغی بزرگ فوتبال حرفه ای ایران. او که ستاره بزرگ دربی ها بود. هم‌پا با بزرگانی چون شیرزادی و صفر ایرانپاک. مهدی اما دست به کار بزرگی زد. یک روز که خسته شده بود از رفتارهایی که در پرسپولیس می دید، تصمیمش را گرفت. دل زد به دریا و از پرسپولیس رفت. مهم اما مقصدش بود. مقصدی که برایش درد بسیاری کشید. باورش سخت بود اما او استقلال را انتخاب کرد. مستقیم از جمع قرمزها به آبی ها. در خلاف جهت این اتوبان یک طرفه، خیلی ها رفته بودند. از شاهین و مجید نامجو گرفته تا احمد عابدزاده بزرگ. مهدی البته کم گل نزده، یکی از آنهایی بوده که خیلی بازی در آورده و ستاره بوده است اما به خبرآنلاین می گوید: «در مقیاس با ستاره های دهه ۶۰ و هفتاد که من اصلا چیزی نبودم. از علی دایی و خداداد و نسل قبل از آنها. ببین ولی خدا خیلی دوستم داشته. من کجا و فرشاد پیوس کجا؟ او خدای گلزنی است اما این قدر در دربی گل زدم فقط لطف خدا بوده. باورتان شاید نشود ولی من خودم مانده بودم بعضی وقت ها چه حکمتی است. مثلا بلند شدم روی هوا و بعد افتادم زمین اما توپ خورده به بدنم و رفته توی گل عابدزاده ای که خودت را بکشی هم نمی توانی به او همین حالا هم گل بزنی! ستاره یعنی کسی که یک نفره نتیجه یک بازی را عوض کند. الان به هر کسی می گویند ستاره ولی خیلی از این ها پوشالی هستند. بازیکن باید یک نفره بازی عوض کند. الان چند تا بازیکن داریم که از این کارها بکنند؟ نداریم! دوره‌شان سر آمده است.»

 

او البته حرفی هم دارد با این بچه های نسل نوی فوتبال‌مان: «ببینید الان به نظرم فقط یک نفر هست که دارد نقش ستاره را برای تیمش بازی می کند. سید جلال. او چند ساله است؟ ۳۷ ساله. می شود یکی از بازمانده های نسل ما. این بچه ها الان دنیای‌شان این شبکه های اجتماعی است. قبل از اینکه بروند تیم ملی چند تا فالوور داشتند؟ بعدش چقدر؟ این ها باید یادشان باشد که این همه توجهی که به آنها می شود نه برای خودشان که برای جایگاه‌شان است. باید قدر خودشان را بدانند. این همه بزرگتر داشتیم که فوتبال را یک تنه روی ساق پای‌شان می چرخاندند. ولی امروز کجا هستند؟ ببینید مجتبی محرمی بزرگتر داریم؟ او تا ته حاشیه رفت. آخرش اما چه شد؟ من هم کم اشتباه نکردم. واقعا اگر به خودم نمی آمدم شاید الان حال و روزم خیلی بدتر از این ها می شد. شکر خدا الان راضی هستم به چیزی که دارم. با خودم کنار آمدم. این بچه های نسل نو هم باید به فکر فردای‌شان باشند. بابا این فوتبال تمام می شود و بعدش آنها می مانند و زندگی هایی که کنار آمدن با شرایطش خیلی سخت است. خیلی سخت. این قدر که هر چه تلاش هم بکنند، درست نمی شود. تازه ما که در واقعیت بودیم، این شد روزگارمان.»