به گزارش پارس نیوز، 
«بچه مهندس» سریال رمضانی شبکه دوسیماست که آقای علی غفاری آن را کارگردانی کرده و آقای سعید سعدی هم تهیه‌کننده آن است.

کارگردان این سریال علی‌غفاری است و از بازیگران آن می‌توان به خانم‌هاوآقایان ساناز سعیدی، بهناز‌جعفری، بهاره‌رهنما، برزو‌ارجمند و پرویزپورحسینی اشاره کرد. بنا بر اظهارات تهیه‌کننده این سریال، این مجموعه از ابتدا برای رمضان ساخته نشده بود اما با تصمیم مدیران سیما در ماه رمضان پخش شد. داستان این مجموعه در تاریخ معاصر و در سه فاز کودکی، نوجوانی و جوانی شخصیت اصلی مطرح می‌شود و زندگی پسری را تصویر می‌کند که در کودکی رها شده و درپرورشگاه بزرگ می‌شود. به عقیده بسیاری از مخاطبان، این مجموعه تاکنون موفق‌ترین سریال رمضانی تلویزیون بوده است که توانسته تا حدودی بینندگان را با خود همراه سازد. علی غفاری کارگردان این مجموعه آثاری چون «استرداد» و «ابوزینب» را نیز کارگردانی کرده است. به مناسبت پخش «بچه مهندس» با این کارگردان گفت‌وگویی انجام داده‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

چه شد که به سراغ «بچه مهندس» رفتید؟

دروهله نخست داستان کشش خوبی داشت که مرا ترغیب کرد. در همچین فضایی، چنین قصه‌ای تعریف کردن هم جذاب است و هم درعین حال سختی‌های خودش را دارد. ضمناً گمان می‌کنم قبلاً در این فضا کاری ساخته نشده بود. به این دلایل که عرض کردم مشغول تولید بچه مهندس شدیم. قصه را در مقاطع مختلف تدوین کردیم که تا امروز تولد و کودکی‌اش را روایت کرده‌ایم و در آستانه بخش دیگریم.

تغییر شبکه و زمان پخش آسیب زننده نبود؟

راستش ناراضی نیستم! به هرحال اینطوری است که شبکه‌های یک، دو و سه به دلیل قدمت و سراسری بودن پربیننده‌تر هستند و بیشتر دیده می‌شوند. به نظرم به دلیل شرایط شبکه پنج و این که سه شبکه دیگر هم سریال مناسبتی دارند، اصولاً امکان پخش مجموعه داستانی در ماه رمضان از این شبکه ممکن نبود. به لحاظ زمانی هم به هرحال شب‌های ماه رمضان بیننده خاص خودش را دارد و می‌تواند کمک کند. البته چون سریال ما در سه فاز تولید می‌شود، بحث‌های زیادی برای امکان پخش سریال در ماه رمضان داشتیم که نهایتاً به این نتیجه رسیدیم که این موضوع شدنی است.

فازهای بعدی سریال هم بلافاصله پخش می‌شوند؟

خیر! فازهای بعدی بچه مهندس با کمی فاصله پخش خواهند شد. حسن این اتفاق این است که فاز بعدی با پرش زمانی 10 ساله همراه می‌شود و شخصیت اصلی به دوران نوجوانی وارد می‌شود. از این بابت می‌شود آن را یک فصل جداگانه به حساب آورد. فاصله زمانی که بین پخش این فصل و فاز آینده اتفاق می‌افتد، ضربه‌ای به قصه نمی‌زند.

تغییر زمانی و روایت شخصیت‌ها در دوران مختلف و سنین متفاوت دشوار نیست؟

خیلی سخت است. بخشی از این مورد مربوط به مشکلات اجرایی کار است؛ مسائلی مثل شباهت بازیگران فعلی با بازیگران همان شخصیت‌ها در فصل بعدی. شخصیت اصلی این کار یک کودک است و حداقل انتظاری که مخاطب از مجموعه دارد این است که بازیگر سنین نوجوانی‌اش هم شباهت به او داشته باشد. حفظ حس و حال شخصیت‌ها در فازهای بعدی کار ساده‌ای نیست که البته باید حتماً اتفاق بیفتد.

چه شد که با قالب روایی و نریشن داستان را پیش بردید؟

این موضوع در سه قسمت نخست بیشتر اتفاق افتاد. در ابتدای داستان مقطعی از دهه60 را داشتیم که به لحاظ داستانی نقطه کوتاهی برای ما بود و ترجیح می‌دادیم آن بخش را با سرعت بیشتری پشت سر بگذاریم. شخصیت نخست داستان در آن مقطع یک نوزاد است و هنوز شکل نگرفته و فعال نشده است. درواقع ما از این مقطع با سرعتی بالا به دوره شش سالگی کاراکتر اصلی رسیدیم. اگر می‌خواستیم ابتدای قصه را طولانی کنیم می‌توانستیم 10 یا 15 قسمت از آن دربیاوریم. به نظر من انتخاب خوبی کردیم و خیلی‌ها این شکل روایت و به نوعی داستان‌گویی را دوست داشتند. کار مثل یک قصه شروع می‌شود و اتفاقاتی مثل حمله هوایی و آمدن مهمان به صورت داستان روایت می‌شود. اگر دقت کنید در قسمت‌های بعد این روایت دیگر وجود ندارد و فقط گاهی اوقات در مواردی خاص برای این که آن شکل از دست نرود در حد چند جمله تکرار می‌شود.

درواقع قصه شما کودکانه است و این نوع روایت با آن جور درمی‌آید!

بله همانطور که گفتم فضای داستان اجازه می‌دهد. اگر با قصه ما همخوانی نداشت آن را انتخاب نمی‌کردیم. اما به هرحال خوشحالم که روی قصه ما نشسته است.

قدری درباره شکل‌گیری شخصیت منفی یا خاکستری داستان یعنی خانم جاهد و علت دشمنی‌اش با دیگران توضیح می‌دهید؟

سؤال خوبی است! در ادامه داستان و پخش قسمت‌های بعدی سریال به طور کامل علتش را متوجه خواهید شد. اگر توضیح بدهم داستان کامل لو می‌رود. الان زاویه‌ای از شخصیت خانم جاهد را می‌بینید که هرچه داستان جلو برود ابعاد بیشتری از شخصیتش را متوجه خواهید شد. علت این دشمنی با دیگران که گفتید را متوجه خواهید شد.

محدودیت لوکیشن داشتید یا این موضوع عامدانه است؟

قصه ما همراه با شخصیت صدیقه آغاز می‌شود. پس از شهادت همسر صدیقه او حتی دیگر به خانه هم نمی‌رود و در پرورشگاه می‌ماند. صرفاً در چند قسمت به خانه‌اش سر می‌زند. به‌جز صدیقه، شخصیت جواد هم در این موضوع تأثیرگذار است. او به دلیل حضور در پرورشگاه، بیرون از این محل را ندیده و صرفاً در آن جا رشد پیدا کرده است. به همین دلیل انتخاب لوکیشن محدود انتخاب درستی برای القای حس مورد نظر ما بود. جواد به نوعی در این پرورشگاه حبس می‌شود و دنیای بیرون را نمی‌بیند. این اتفاق کاملاً عامدانه بود. تعدد شخصیت‌ها و قصه‌هایشان باعث شد که این انتخاب را انجام دهیم.

از ترکیب بازیگران و خروجی کارشان راضی هستید؟

در مجموع از ماحصل کار راضی‌ام. هارمونی مورد نظرم برای این قصه درآمده است. باتوجه به تعدد شخصیت‌ها و همچنین وجود بازیگران خردسال کار سختی برای کست موفق داشتیم که در مجموع از خروجی آن راضی هستم.

بچه مهندس در آینده مخاطب را غافلگیر خواهد کرد؟

برای پاسخ به این سؤال هنوز زود است! خیلی‌ها از صورت زخمی سؤال می‌کنند و یا از دیگر اتفاقات می‌پرسند. مخاطبان زیادی برای رسیدن به پاسخ سؤال‌هایشان مشتاق تماشای قسمت‌های آینده سریال هستند. اجازه بدهید قصه پیش برود و زوایای جدیدی از آن مشخص شود. اما این را می‌گویم که به نظرم بسیاری از پیش‌بینی‌ها درباره شخصیت‌های سریال، طور دیگری رقم بخورد و درست از آب درنیاید!


انتهای پیام/