به گزارش پارس نیوز، 

هرچند خبر افزایش قیمت سکه و ارز در شش ماه گذشته به خبری شایع و متاسفانه عادی تبدیل شده اما در حقیقت این ارزش پول ملی و دارایی‌های مردم است که به شکل مداوم آب رفته و روز به روز از ثروتشان کم می‌شود.

از قیمت دلار که چندان نمی‌شود صحبت کرد؛ چراکه دولت با اعمال زور و فشار، بازار ارز را غیرقانونی اعلام کرده و نمی‌گذارد قیمت واقعی بازار منتشر شود. اما قیمت سکه در روز گذشته با یک افزایش چشمگیر مواجه شد تا همچنان نگرانی‌های ناشی از بی‌ثباتی در بازار وجود داشته باشد.

افزایش قیمت سکه تا دو میلیون و 480 هزار تومان در روز گذشته، فقط به بهت بیشتر مردم از شرایط بازار افزود؛ چراکه افزایش نزدیک به 250 هزار تومانی آن (فقط در یک روز) جزو رکوردهای عجیب و البته تاسف بار بازار سکه مربوط می‌شود.

این در حالی است که طی یک ماه اخیر، خصوصا از 18 اردیبهشت که ترامپ از خروج آمریکا از برجام خبر داد، قیمت سکه از فردای آن روز (که دو میلیون و 10 هزار تومان بود) رو به افزایش شدیدی گذاشت و دیروز هم رقم تاریخی دو میلیون و 480 هزار تومان را ثبت نمود.

به عبارت دیگر دقیقا در زمانی که دولت روحانی به دنبال ادامه برجام با کشورهای اروپایی بود و همچنان چشم امید به وفاداری غرب نسبت به ایران داشت، قیمت سکه بیش از 400 هزار تومان گران شد!

لازم به ذکر است، قیمت سکه در خرداد سال گذشته تقریبا یک میلیون و 210 هزار تومان بود که در این یک‌سال به اندازه همین مبلغ به قیمت آن اضافه شده و 100 درصد افزایش یافته (و دقیقاً دو برابر شده) است!

این در شرایطی است که قیمت انس جهانی تقریبا ثابت بوده و افزایش خاصی نداشته است، لذا به احتمال خیلی زیاد قیمت دلار در بازار آزاد (که دولت سعی در سانسور آن دارد) افزایش قابل توجهی داشته و تاثیر خود را در قیمت سکه هم گذاشته است.

گفتنی است، طی ماه گذشته انواع پیش فروش‌های سکه (یک ماهه، سه ماهه، شش ماهه و...) متوقف شد، پیش فروش‌هایی که بر اساس آمارهای منتشر شده نزدیک به 11 هزار میلیارد تومان میزان فروش آنها بوده که رقم بالایی محسوب می‌شود.

همان زمان هم که این سیاست‌ها متوقف شده بود در کیهان نوشتیم: نکته‌ای که در این میان حائز اهمیت است اینکه سیاست‌های پیش فروش سکه آیا اساسا اقدام مناسبی برای کنترل بازار سکه بود یا خیر؟ اگر این اقدام مناسب بود چرا متوقف شد و اگر منفی بود چرا از ابتدا اجرا شد؟ آیا در پس این سیاست‌ها واقعا تدابیری ارزنده نهفته است یا اینکه این تصمیمات دفعتا و هیجانی اتخاذ می‌شود که اگر این‌گونه است نباید مردم را به خاطر خرید فراوان سکه و طلا سرزنش کرد بلکه باید به تجدید نظر اصولی در سیاست‌های پولی بانک مرکزی پرداخت چراکه این سیاست‌ها هستند که به جامعه مخاطب پیام می‌فرستند و به تعبیری خواست عمومی را شکل می‌دهند. اگر سیاست‌ها بر مبنای صحیح و اصولی اتخاذ شده بود نباید مسئولان بانک مرکزی خرید زیاد سکه از سوی مردم را تقبیح می‌کردند زیرا خود به نوعی پیشاپیش پیام انجام آن را به جامعه ارسال کرده بودند.

نتیجه چشم امید به غرب برای حل مشکلات

افزایش لحظه‌ای قیمت سکه در روز گذشته (که احتمالا با افزایش قیمت دلار هم همراه بوده است) از علل متفاوتی ناشی می‌شود اما علت اصلی آن، سیاست‌های ‌اشتباه دولت بود که با تکیه بر برجام و تکیه بر بیگانگان، از ظرفیت‌های داخلی از جمله توجه به تولید غافل شد و شاخص‌های مهمی مانند بهبود فضای کسب و کار را کنار گذاشت تا مشکلات کشور با معجزه «امامزاده برجام» حل بشود!

سؤالی که مطرح است اینکه واقعا با سیاست‌های فعلی دولت، در حال حاضر چه بازار‌هایی در کشور به اندازه دلار، سکه و مسکن، سودآور هستند؟ وقتی نرخ دلار از سه هزار و 737 تومان در خرداد سال گذشته به حدود هفت هزار تومان رسیده (یعنی بیش از 87 درصد سود داشته است)؛ یا وقتی قیمت مسکن فقط در اسفند سال پیش نسبت به مدت مشابه سال قبلش بیش از 26 درصد رشد کرده و در اردیبهشت ماه امسال هم در تهران نزدیک 35 درصد رشد داشته است (یعنی طی کمتر از شش ماه نزدیک 61 درصد افزایش قیمت یافته) و سکه هم همانطور که در بالا‌اشاره شد طی یکسال اخیر 100 درصد گران شده است، چنین سودهایی با سود کدام کسب و کار تولیدی قابل مقایسه است؟

یک‌بار دیگر به ارقام بالا نگاه کنیم؛ افزایش 61 درصدی قیمت مسکن در شش ماه گذشته و افزایش 87 درصدی قیمت دلار و 100 درصدی سکه در یکسال اخیر، آیا نشانه‌های یک اقتصاد سالم است؟

وقتی شاخص بورس (به عنوان ویترین اقتصادی کشور) مدت هاست با همه دوپینگ‌های دولتی نتوانسته رشد کند و حتی روز گذشته 161 واحد هم ریزش کرده است، یعنی حال و روز شرکت‌های تولیدی به ویژه بخش خصوصی اصلا مناسب نیست.

یا در نمونه‌ای دیگر، در همین سه ماهه نخست امسال حدود 30 هزار میلیارد تومان چک برگشت خورده که نشان‌دهنده تداوم رکود بر بخش‌های اقتصادی کشور است؛ گواه دیگری بر نابسامانی شرایط اقتصادی و در پی آن، غفلت دولت از مشکلات داخلی کشور می‌باشد. همانطور که ‌اشاره شد ذوق زدگی دولت از برجام به حدی بود که مسئولان، مسائل داخلی را تقریبا کنار گذاشتند تا شاید این توافقنامه گره‌گشای اقتصاد ایران باشد، اما اگر قدری هم توان خود را صرف شکوفایی توانمندی داخلی می‌کردند، این اتفاقات –حداقل اینگونه- نمی‌افتاد.وقتی دولت زمینه‌های «امنیت سرمایه» در کشور را فراهم نمی‌کند، طبیعتا 32 میلیارد دلار سرمایه (که از درآمد نفتی سالانه کشور هم بالاتر است) از کشور خارج می‌شود و در تنگنای ارزی قرار می‌گیریم؛ وقتی دولت بدون توجه به موضوع «ساخت مسکن» (که براساس آمار بانک مرکزی تعداد ساختمان‌های شروع‌شده توسط بخش خصوصی در مناطق شهری در سال گذشته به کمترین رقم از سال ۱۳۶۸ بدین‌سو رسیده است) مدام به مسکن مهر حمله می‌کند، طبعا با کمبود عرضه و افزایش قیمت مواجه می‌شویم.

آیا دولت تدبیر و امید قادر به انجام همین اقدامات اولیه اقتصادی نبوده که اقتصاد کشور را این چنین آسیب‌پذیر کرده و هنوز هم به دنبال راهکاری برای تداوم برجام با اروپاست؟ برجام قبلی که آمریکا هم در آن حضور داشت چه گرهی از مشکلات اقتصادی ما باز کرد که حالا این برجام نصف و نیمه بخواهد این کار را بکند؟ افزایش قیمت سکه در شرایطی که دولت به دنبال ادامه برجام است باید این موضوع را برای مسئولان روشن کند که برای یک بار هم که شده به ظرفیت‌ها و توانمندی‌های داخلی خود رجوع کنیم، چراکه تنها راه عبور از مشکلات اصلاح ساختار‌ها و معضلات ریشه‌ای اقتصاد ما در درون کشور است.


انتهای پیام/