به گزارش پارس نیوز- با گذشت نزدیک به یکسال از انتخابات شورای شهر و روستا، اصلاح طلبان در شورای شهر تهران در کش و قوس انتخاب شهردار، استعفای شهردار و انتخاب سرپرست و شهردار جدید همچنان سرگردان هستند و به اذعان بسیاری از کارشناسان، پایتخت از تابستان سال گذشته تا کنون به صورت تعطیل و نیمه تعطیل اداره می شود.

ماحصل کارنامه مدیریت شهری اصلاح طلب در نهایت در دور جدید شهردار بر روی 5 گزینه خلاصه شده است که سه تن از آنها معاونین محمدعلی نجفی شهردار مستعفی تهران هستند. در حالیکه هیچ عملکرد قابل توجهی از مجموعه مدیریت شهرداری در ماههای گذشته وجود نداشته، سه نفر از معاونین شهرداری راکد در لیست نامزدهای شهرداری قرار دارند و به نظر می رسد حاصل لابی ها نیز در نهایت یکی از این سه تن باشد.

در این میان پیروز حناچی، معاون فنی و عمرانی شهرداری تهران برای رسیدن به کرسی شهرداری تلاش ها و سناریوهای شطرنج واری برای حذف و اضافه نامزدها انجام داده است. یکی از کانال ها و سایت های حامی وی مربوط به یاشار سلطانی، است. طی دو هفته اخیر برخی از گزینه های شهرداری در سیبل تخریب رسانه های حامی حناچی قرار داشتند. محمود حجتی به عنوان مدیری دارای بیماری قلبی و روابط فامیلی گسترده از سوی این سایت ها معرفی شد که در طرح های خودکفایی شکست خورده و یکی از بانیان کم آبی در ایران است. سمیع الله حسینی مکارم، سرپرست شهرداری و یکی دیگر از نامزدها در پرونده مربوط به املاک شهرداری محکوم شد و در رسانه های حامی معاون عمرانی و فنی شهرداری درباره ماجرای واگذاری املاک وارونه نمایی صورت گرفت.

در زمانیکه محمدعلی نجفی، حسینی مکارم را بعنوان معاون مالی شهرداری انتخاب کرد، یاشار سلطانی ماموریت یافت تا به تطهیر وی به عنوان یکی از متهمان پرونده املاک سیاسی بپردازد. در این رابطه وی در توئیتی اعلام کرد که مکارم به صورت قانونی ملکی حدود هفتاد متر از شهرداری دریافت کرده است با این حال زمانکیه مکارم به عنوان سرپرست از سوی شورای شهر انتخاب شد و سپس در لیست نامزدها قرار گرفت، سلطانی در اظهارات جدیدی وی را مجدد متهم به گرفتن تخفیف 50 درصد و ملک به اصطلاح نجومی کرده است. او در عین حال در چند اظهارنظر متناقض اعلام کرده بود چرا با وجود شخصی مانند پیروز حناچی، مکارم باید سرپرست شهرداری شود!

ماموریت در سیاه نمایی علیه مدیریت سابق

به هر حال ماجرای پیروز حناچی در ورود به شهرداری تهران بسیار قابل تامل است. او کسی است که حتی کار را تا آنجا پیش برده که ابرپروژه های مدیریت سابق را به نام خود می زند و آن را ماحصل پیگیری هاش ارزیابی می کند. او درباره پل طبیعت که نتیجه اعتماد محمدباقر قالیباف به جوانان دانشگاهی و تامین هزینه های ساخت و تجهیز آن در شهرداری تهران است در مصاحبه ای با روزنامه شرق اعلام کرده بود:« پل طبیعت را که اجرای آن نتیجهٔ پیگیری‌های ما در نوسازی عباس‌آباد بود با برج میلاد مقایسه کنید. شاید یک‌صدم برج میلاد هزینه برده و بهره‌وری بیشتری دارد و آسیب کمتری به طبیعت می‌زند و استقبال بیشتری ازسوی مردم و گردشگران از آن شد و به‌تنهایی تبدیل به یکی از جاذبه‌های تهران شد. این پروژه کمترین عارضه را برای آن محدوده داشت، درحالی‌که برای برج میلاد تپه‌های گیشا شخم زده شده است. این پل تمام احترام را به طبیعت گذاشته است و این تفاوت دو نگاه است که یکی دنبال پروژه‌های سنگین و پول‌خور و پرعارضه است که معلوم نیست بازگشت سرمایه داشته باشد و یکی دیگر نگاهی است که با معماری و ظرافت‌های خلاقانه پروژه‌های کوچک‌تر و محدودتر تولید ثروت می‌کند. این روند و نگاه، آدم‌های خودش را می‌خواهد. »

در این گزاره گاف های بسیاری خودنمایی می کنند. برای همه کارشناسان شهری واضح است که شهردار سابق تهران در انجام ابرپروژه هایی چون پل طبیعت پیش قدم بود. در ثانی پیروز حناچی به عنوان معاون معماری و شهرسازی وزارت راه و شهرسازی تنها در کمیسیون ماده 5 که مربوط به تعیین مصادیق ساخت و سازها است یک رای داشت که آن نیز ارتباط خاصی به پل طبیعت ندارد. ثالثا، برج میلاد که در دور دکتر قالیباف تکمیل شد کلنگ آن در دهه 70 به زمین خورد و 60 درصد باقیمانده آن بنا بر ضرورت تکمیل پروژه های نیمه تمام در دوره قالیباف در عرض کمتر از 2 سال به پایان رسید.

مرتضی طلایی،عضو سابق شورای شهر در این زمینه معتقد است: « موضوع پل طبیعت و پروژه هایی که از منظر آقای حناچی مورد بررسی قرار گرفته و ایشان خود را در پروژه هایی که متعلق به مدیریت جهادی دکتر قالیباف وشورای چهارم است سهیم دانسته از موضوعاتی است که موجب تعجب فراوان می شود, این سوال مطرح می شود آقای پیروز حناچی در پروژه های یاد شده چه نقشی داشته اند؟ به غیر از اینکه ایشان به عنوان نماینده وزارت راه وشهر سازی دارای یک حق رای در کمیسیون ماده 5 بوده اند؟»

مزد تخریبی که در مدیریت نجفی نقد شد

در دروغ بزرگ واگذاری املاک شهرداری حناچی یکی از نقش های اصلی در این نمایش تخریبی را بر عهده داشت. معاون معماری و شهرسازی عباس آخوندی در دولت یازدهم بهمراه محمدعلی نجفی، احمد حکیمی پور و یاشار سلطانی، موضوع انحرافی املاک سیاسی در شهرداری در تابستان 95 را رقم زدند. جو رسانه ای پس از مشورت ها در اتاق فکری در خیابان فاطمی به راه افتادو دادستان تهران نیز از محمدعلی نجفی و پیروز حناچی به عنوان کسانی که در این موضوع دخیل بودند یاد کرد. جعفری دولت آبادی چند ماه پس از جنجال سازی های جریان خاص و به دنبال تحقیقات از متهمین عنوان کرده بو که نامه مخدوش سازمان بازرسی کل کشور از سمت آقای حکیمی پور به آقای نجفی معاون رئیس جمهور و همینطور آقای حناچی معاون وزیر راه داده شده بوده و همچنین از سمت آقای حکیمی پور به آقای سلطانی داده می شود. آنچه که در واقع آقای دادستان صراحتا اعلام کرد این بود که این یک برنامه ریزی برای تغییر ترکیب هیات رییسه شورای شهر بود.

اصلاح طلبان و دست‌های پشت پرده املاک سیاسی در حالی آزادانه همچنان در رسانه‌ها به اتهام زنی ادامه می‌دهند که در ماجرای املاک کسانی چون نجفی به پست شهرداری رسید، پیروز حناچی معاون وی شد و احمد حکیمی پور نیز با وجود روشن شدن نقشش بازخواست نشد. هرچند نجفی به خاطر بی کفایتی مجبور به استعفا شد ولی همچنان یکی از افراد دخیل در پشت پرده دروغ سازی املاک در لیست شهرداران قرار دارد و برای رسیدن به پست شهرداری برنامه ای منسجم و هدفمند به کمک کسانی چون یاشار سلطانی چیده است.

کارنامه خالی حناچی

نکته جالب  دیگر در موضوع حناچی، کارنامه سازی برای خود در معاونت فنی و عمرانی شهرداری است. بر اساس برخی از شنیده ها این معاونت سعی داشت تا پروژه های افتتاح شده در 6 ماه اول سال را به عنوان بخشی از کارنامه عملکردی حناچی در رسانه ها منتشر سازد و برای این کار با برخی از خبرنگاران هماهنگی های نیز صورت گرفته بود.

 

شروع مذاکرات با احزابی چون اتحاد ملت و اعتماد ملی در کنار لابی با حزب کارگزاران با عدم خروج حجتی و انصاری لاری از دولت، برنامه های اصلی معاون فنی و عمرانی شهرداری است تا بتواند بالاتر از همه گزینه ها خود را به ساختمان شهرداری برساند. بازی های پنهان و لابی های سنگین در فرصت باقی مانده می تواند بسیاری از معادلات را تغییر دهد و حناچی دقیقا بر روی این معادلات حساب ویژه باز کرده است.

 

اما تنها یک مصداق از کارنامه معاون فنی و عمرانی و تلاش بخشی از فعالین سیاسی و رسانه ای جهت معرفی کردن وی به عنوان گزینه ای متخصص و کارآمد نشان می دهد که وی توانمندی لازم را برای این پست ندارد. پل کریمخان در حد فاصل میدان ولیعصر تا هفت تیر نمونه بارزی از کارنامه عملکرد کسی است که ادعای معماری و شهرسازی دارد. تعمیر این پل در ایام تعطیلات نوروز آغاز شد و ترمیم و آسفالت مجدد آن با وجود بستن کامل پل تنها در یک لاین صورت گرفت و لاین دیگر پل به امان خدا رها شد. این در حالیست که در سال های گذشته تعمیر پل ها و آسفالت معابر و خیابان ها به سرعت و تنها در عرض چند شبانه روز به سرانجام می رسید! نکته قابل تامل این است که بنا بر اذعان خود اعضای شورای شهر در استماع برنامه های پیروز حناچی تاکید بر نقش علمی و دانشگاهی وی بود و برخی از اعضا به نقد وی در زمینه عدم توانمندی اجرایی پرداختند. شاید بتوان برخی از پروژه های محول به معاونت فنی و عمرانی شهرداری را مصداق این اظهارات دانست که با وجود پیشرفت پروژه 90 تا 95 درصدی برخی از طرح های عمرانی، در 9 ماه اخیر هیچ تحرکی در تکمیل آنها دیده نمی شود.