12 آبان مردی با مراجعه به دادسرای جنایی عنوان داشت که دخترش ساعت 12 هشتم آبان از خانه خارج شده و پس از آن مراجعتی به خانه نداشته است.

پدر فقدانی در اظهاراتش اضافه کرد: دخترم ویدا 27 ساله برای انجام امورات کاری از خانه بیرون رفت. تا ساعت 12 همان روز با بنده در تماس تلفنی بود که به یکباره گوشی تلفن همراهش خاموش شد و دیگر هیچگونه اطلاعی از وی نداریم.

با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع "فقدان افراد" و به دستور بازپرس شعبه نهم دادسرای ناحیه 27 تهران، پرونده برای رسیدگی در اختیار اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.

با آغاز تحقیقات، کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ اطلاع پیدا کردند که ویدا با یکی از دوستان خانوادگی اش برای بردن خودروی سواری پرایدش به تعمیرگاه قرار ملاقات دارد. در تحقیقات از خانواده ویدا مشخص شد که او با یکی از دوستان خانوادگی‌شان به نام فرزاد 44 ساله تماس داشته و به علت نقص خودرو پرایدش، با فرزاد برای بردن خودرو به تعمیرگاه قرار ملاقات گذاشته است.

با شناسایی فرزاد، تحقیقات از وی در دستور کار کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت؛ او پس از حضور در اداره یازدهم پلیس آگاهی، در اظهارات اولیه منکر هرگونه اطلاع از سرنوشت ویدا شد، اما سرانجام در ساعت 12 روز گذشته لب به اعتراف گشود و به ارتکاب جنایت و قتل ویدا اعتراف کرد.

متهم در اعترافاتش در خصوص انگیزه و نحوه ارتکاب جنایت به کارآگاهان گفت: ویدا به بهانه سرمایه گذاری در یک پروژه اقتصادی، مبلغ 45 میلیون تومان از من پول قرض کرده بود؛ قرار بود این مبلغ را در کمترین زمان بازپس بدهد، اما او هر بار بهانه‌ای می‌آورد و زمان دیگری را برای دادن بدهی اش اعلام می‌کرد تا اینکه این زمان به یک سال رسید. طی این مدت متوجه شدم که او از افراد دیگری نیز به همین شیوه و شگرد اقدام به گرفتن پول کرده است.

متهم در ادامه اعترافاتش به کارآگاهان گفت: صبح هشتم آبان با ویدا در فلکه دوم صادقیه قرار ملاقات داشتم. شب قبل از آن زمانی که با ویدا قرار گذاشته بودم، تصمیم گرفته بودم به هر شکل ممکن پول خودم را از وی بگیرم و اگر موفق به این کار نشدم، ویدا را به قتل رسانم. زمانی که ویدا سوار ماشین شد به سمت جلال آل احمد حرکت کردم. در میانه‌ راه درباره زمان بازپس گرفتن طلب خود با ویدا صحبت کردم، اما او باز هم زمان دیگری را اعلام کرد؛ در بین صحبت هایش متوجه شدم که قصد دارد مدتی از تهران خارج شود؛ تصمیم گرفتم تصمیم خودم را عملی کنم؛ پارچه‌ای را دورگردنش انداخته و او را خفه کرم.

متهم درمورد محل رها کردن جسد نیز به کارآگاهان گفت: بی هدف به راه خودم ادامه می‌دادم تا اینکه به شهر جدید اندیشه رسیدم. پس از مقداری چرخیدن در داخل شهر، مکان خلوتی را در محدوه بلوار وحدت پیدا کردم؛ جسد را در آنجا رها کرده و به سرعت دور شدم؛ تا ساعت 4 بامداد در حال چرخیدن در خیابان‌های تهران بودم و نهایتا به خانه برگشتم.

سرهنگ کارآگاه حمید مکرم، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با اعلام این خبر گفت: با اعترافات صریح متهم به ارتکاب جنایت و رها کردن جسد در شهر اندیشه، بلافاصله هماهنگی لازم انجام و مشخص شد که جسد متعلق به مقتول توسط عوامل انتظامی در همان محل رها سازی جسد کشف و به عنوان ناشناس به پزشکی قانونی منتقل شده است.

سرهنگ کارآگاه حمید مکرم، در پایان این خبر گفت: با اعتراف صریح به ارتکاب جنایت، پرونده مقدماتی با موضوع قتل عمد تشکیل و متهم با قرار بازداشت موقت و برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته است.