به گزارش پارس به نقل از  فارس، کاری که روسیه و ایران باید انجام دهند شکست دادن محور تحت رهبری واشنگتن از نظر سیاسی است، همان کاری که از نظر سیاسی در حال انجام آن هستند. صلح در سوریه زمانی حاصل خواهد شد که واشنگتن به طور بنیادین از طرح و نقشه های جنایتکارانه خود دست بردارد و سرانجام به قوانین بین المللی تن دهد.

بعد از قریب پنج سال کشتار بی رحمانه، ویرانگری و رنج و مشقت در سوریه، رهبران غربی می گویند اکنون زمان صلح فرا رسیده است و از این رو هفته گذشته در وین گردآمدند تا در اصل برای اجرای دیپلماسی کری با هم گفتگو کنند.

وزیر امور خارجه آمریکا در پایتخت اتریش گفت: «زمان آن است که خونریزی پایان یابد و سازندگی آغاز گردد.» سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه در این نشست که دو رقیب جدی یعنی عربستان سعودی و ایران هم در آن شرکت داشتند، حضوری پر رنگ داشت. گفته می شود قرار است این نمایندگان ظرف دو هفته آینده برای دنبال کردن یک راه حل سیاسی با هدف خاتمه دادن به کشمکش سوریه گرد هم آیند.

هیچ یک از کسانی که درک آگاهانه ای از جنگ در سوریه دارند، خریدار «سنگ صلح به سینه زدن» کری نخواهد شد؛ حتی نه غلامان حلقه به گوش واشنگتن از جمله بریتانیا، فرانسه و ترکیه یا سلطان نشین های عرب خلیج فارس، عربستان سعودی و قطر.

این کشورها مسئول به راه انداختن و دامن زدن به یک جنگ پنهان با هدف تغییر رژیم در سوریه بوده اند. آنها کل این ماجراجویی جنایتکارانه را با تامین مالی، تسلیح و تعلیم صفی از ارتش های مزدور خارجی مرکب از خونریزترین گروه های ترور روی زمین انجام داده اند. انگاره ای که رسانه های خبری غربی درباره «شورشیان میانه رو» انتشار داده اند، قصه  ای  نفرت انگیز است که این حقیقت را برملا می کند که چگونه واشنگتن و متحدانش کوشیده اند سوریه را ویران کنند و مردم آن را به وحشت اندازند تا به هدف آنها برای سرنگون کردن دولت منتخب بشار اسد تن دهند.

بی بی سی هماهنگ با سیاست لاپوشانی همیشگی رسانه های ناباور غربی گفت: «قدرت های جهانی در جستجوی صلح.»

قدرت های غربی از مارس 2011 سوریه را در خون فرو برده اند. برای توطئه تغییر رژیم در این کشور مستندات کافی وجود دارد. دونالد دوما وزیر امور خارجه پیشین فرانسه در سال 2013 فاش کرد که او در سال 2009 – دو سال قبل از شروع درگیری ها- با پیشنهاد یک طرح سری برای سرنگونی اسد به مقامات انگلیسی نزدیک شده است. دوما می دانست که این کار یک مداخله مجرمانه در کشوری مستقل و برخوردار از حق حاکمیت ملی است.

شرمین نارونی چهره دانشگاهی ساکن بریتانیا که از سوریه گزارش می دهد، مستندات زیادی را در این باره گردآوری کرده که چگونه عده ای از عوامل مسلح که در اعتراضات اولیه مردم سوریه رسوخ کرده بودند، به معترضان  و نیروهای دولتی تیراندازی می کردند؛ در نتیجه آنها جرقه چیزی را زدند که رسانه های غربی به دروغ از آن با عنوان یک «جنگ داخلی» و «قیامی با مطالبه دمکراسی» یاد می کنند. به هیچ وجه چنین چیزی وجود ندارد. این یک خرابکاری خارجی به رهبری آمریکا و از بیرون است، نوعی عملیات سیاه که قدرت های امپریالیستی غربی در آن تخصص دارند. یک نمونه اخیر این قبیل اعمال، کودتای مورد حمایت سیا در اوکراین است که با قتل عام رسوای تک تیراندازها در کیف در 20 فوریه 2014 تکمیل شد.

نیروهای ویژه آمریکایی، بریتانیایی، فرانسوی و ترکی از همان ابتدا در سوریه فعالیت داشته اند. عربستان سعودی و قطر سخاوتمندانه تسلیحاتی را به ارزش میلیاردها دلار را با هدف تقویت «جهادی ها» به این کشور سرازیر کرده اند. سیا موشک های ضد تانک تاو، همچنین بهترین جیپ های تویوتا را برای حمل و نقل سربازان مزدوری که علنا پرچم های القاعده و دولت اسلامی را تکان می دهند به این کشور حمل کرد. ما همچنان می توانیم به این فهرست ادامه دهیم. رد پای این اقدامات را در همه جا به وفور می توان یافت.

با این حساب آیا ما جدا باور داریم که واشنگتن و زیردستانش چنین دیرهنگام، به ناگهان دغدغه بشردوستانه درباره سوریه یقه شان را گرفته است؟ شاید، اگر اتکای ما برای کسب «اخبار» صرفا به نیویورک تایمز، سی ان ان، بی بی سی، گاردین و از این قبیل رسانه ها باشد که عملکرد آنها به زبان جرج اورولی و با ترجمه سر راست، «تبلیغات بی شرمانه» است.

به همین دلیل است که آمریکا و نوکرانش برای رسانه های روسی خط و نشان می کشند. چون رسانه های روسی واقعا خدمات اطلاعات رسانی روزنامه نگارانه مناسبی ارائه می دهند و دغلکاری های جنایتکارانه و حمایت  دولت های غربی از ترور را در آشوب های سوریه افشا می کنند.

برگردیم به سنگ صلحی که کری هموند و فابیوس بر سینه می زنند. چیزی که واقعا موجب گرد هم آمدن عجولانه این جمع سه نفره اشرار در «گفتگوی های صلح» گردیده این است: مداخله نظامی روسیه در سوریه که در 30 سپتامبر آغاز شد، در حال جارو کردن سپاهیان ترور مورد حمایت غرب است. بیشتر از 1600 هدف در طول ماه گذشته نابود شده است. روسیه در حال انجام کاری است که قدرت های غربی در طول 4 سال گذشته ادعا می کردند  در حال انجام آن هستند (یک حقه نفرت انگیز دیگر که رسانه های غربی سوار کرده اند.)

به همین دلیل است که اربابان ترور غربی به ناگهان برای انجام «مذاکرات» راهی وین شدند. چرا که جنگ پنهانی آنها در سوریه، توسط آمیزه ای از نیروهای روسی، ارتش ملی سوریه و مشاوران نظامی ایرانی در حال ریشه کن شدن از این کشور است. سرمایه های چندین میلیارد دلاری غرب در حال از بین رفتن است.

کری درست می گوید که خواهان توقف خونریزی است؛ اما خونریزی مزدوران دنبال تغییر رژیم که غرب و دست نشاندگان ترک و عربش در طول پنج سال گذشته روی آنها سرمایه گذاری کرده اند.

قدرت های غربی با نومیدی اکنون به اهرم سیاسی روی آورده اند که در تضاد با اهرم نظامی پنهانی آنها که به زودی از کار خواهد افتاد، است.

«روند سیاسی» که غرب چنین دیرهنگام به آن روی آورده، اکنون به دنبال دستیابی به همان هدف تغییر رژیم در سوریه به روش های دیگر است، چرا که شیوه های نظامی اکنون با مداخله متهورانه ولادیمیر پوتین در حال نقش برآب شدن است.

واشنگتن و عواملش در پی یک آتش بس، انتخابات و یک «انتقالی سیاسی» هستند. عربستان سعودی و قطر طرفدار انتخابات شده اند؟ مزاح نکنید. این جباران هر کسی را که در تیول نشین های فئودالیستی مورد حمایت غربشان خواستار انتخابات شود گردن می زنند و به صلابه می کشند.

آخر این هفته تونی بلنکن مقام تحت امر جان کری در وزارت امور خارجه آمریکا، درست پس از برگزاری نشست وین اعلام کرد که واشنگتن 100 میلیون دلار را صرف «حمایت از اپوزیسیون میانه رو» سوریه می کند.

به گفته صدای آمریکا، بلنکن گفت که «این پول برای کمک به اپوزیسیون سوریه جهت تقویت دولت های محلی و جوامع مدنی برای باز نگه داشتن مدارس، برقراری دسترسی به آب آشامیدنی و برق و برای حمایت از رسانه های مستقل پرداخت خواهد شد.»

این فرمول  قدیمی درست از روی دفترچه راهنمای وزارت امور خارجه آمریکا برای ایجاد «انقلاب های رنگی» نظیر آنچه در اوکراین، گرجستان و چند کشور دیگر به کار بسته شد، برداشته شده است.

 تفاوت منزجر کننده موارد دیگر با سوریه در این است که «جامعه مدنی» و زیرساخت هایی که قرار است با 100 میلیون دلار تعمیر شوند، در وهله اول در اثر جنگ رسوای واشنگتن با هدف تغییر رژیم در این کشور از بین رفته است. این دست و دلبازی سخاوتمندانه آشکار دولت آمریکا در سوریه فقط با هدف رسوخ در این کشور از نظر سیاسی انجام نمی شود، بلکه رشوه ای در کسوتی دیگر برای در باغ سبز نشان دادن به یک کشور ویران و پاره پاره شده از جنگ است.

واشنگتن و همپالگی های تروریست مورد حمایت دولتش به این خاطر که دغدغه دلالی صلح را دارند به سمت اهرم سیاسی روی نیاورده اند، بلکه در پی مهندسی کردن ضروری سیاست تغییر رژیم خود از طریق خرابکاری سیاسی هستند، چرا که روسیه شیوه های خشونت آمیز پنهان آنها را خنثی کرده است.

قدرت های غربی در تلاش برای تدوین یک چهارچوب سیاسی با هدف دستیابی به هدف اصلی شان یعنی کنار گذاشتن بشار اسد است که مجبور به همکاری با سوریه و ایران شده اند. اما روسیه و ایران خریدار این حقه نیستند و اصرار دارند که آینده سیاسی سوریه انحصارا در دست مردم مستقل وسوریه است.

نیازی به یک «روند سیاسی جدید» درباره سوریه نیست. اصل حق حاکمیت و استقلال سوریه سه سال پیش  در توافق ژنو تثبیت شده است.

کاری که روسیه و ایران باید انجام دهند شکست دادن محور تحت رهبری واشنگتن از نظر سیاسی است، همان کاری که از نظر سیاسی در حال انجام آن هستند. صلح در سوریه زمانی حاصل خواهد شد که واشنگتن به طور بنیادین از طرح و نقشه های جنایتکارانه خود دست بردارد و سرانجام به قوانین بین المللی تن دهد.

واقعیت دست های تا مرفق آغشته به خون واشنگتن، بریتانیا، فرانسه و دیگر کشورهای جنایتکار، روشن تر از آن است که بتوان آن را کتمان کرد.