پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- اخیرا معاون محترم قوه قضائیه در سفر به استان مازندران اظهار داشته است که دغدغه دستگاه قضا حفظ منابع طبیعی است.  احمد تویسرکانی در جلسه شورای اداری شهرستان محمودآباد گفته است: حفظ اراضی کشاورزی، جنگل ها و مراتع و ورود جدی قوه قضائیه و برخورد جدی با مساله زمین خواری در شمال کشور از برنامه های اصلی و مهم این نهاد در تحقق حقوق عمومی است.

این سخنان بهانه ای شد برای اشاره دوباره به یک زخم عمیق که انگار خیلی ها آن را نمی بینند و یا خود را به ندیدن زده اند! اوضاع منابع طبیعی استان های شمالی در سال های اخیر، به وضعیت حقیقتا نگران کننده و غصه داری تبدیل شده است. این استان ها به علت برخورداری از نعمت های خدادادی مانند جنگل ، دریا و مراتع سرسبز و آب و هوای معتدل، سالانه پذیرای میلیون ها مسافر از گوشه و کنار کشور هستند. در سال های اخیر(از یک دهه گذشته تا به حال) با بهبود نسبی وضعیت معیشتی مردم و افزایش خودروهای شخصی، شاهد افزایش محسوس مسافرت ها مخصوصا در تعطیلات نوروزی و تابستان هستیم که به نظر می رسد کم کم از یک مسافرت ساده به یک فرهنگ طمع ورزانه برای غارت و نابودی منابع طبیعی شمال کشور تبدیل می شود!

البته اثرات سوء این مسافرتها تنها متوجه طبیعت نیست، بلکه از نظر فرهنگی و اجتماعی نیز، تاثیرات زیادی بر استان های شمالی گذاشته است. سالها قبل شمال کشور، منطقه ای بود با آداب و رسوم و لهجه خاص مردمان خود که به خوبی از سایر  مردمان کشور قابل شناسایی بودند، اما امروزه در اثر افزایش سفرها و مسافرتها و البته علاقه و گاه حرص و طمع برای اقامت، به تدریج شاهد تغییر فرهنگ و آداب رسوم در اثر اختلاط فرهنگی هستیم که این مساله را باید در فرصتی دیگر بررسی کرد. اما آنچه مدنظر این نوشته است، اثرات مستقیم و غیرمستقیم این موج فرهنگی، بر وضعیت محیط زیستی شمال کشور است. 

امروز کمتر جایی از استان های شمالی کشور را می توان پیدا کرد که دست حرص و طمع آدمها به منابع طبیعی زیبای آن نرسیده باشد. این غارتگری ظالمانه و دست اندازی به طبیعت به حدی محسوس و عیان است است که با هر بار سفر کردن به شمال کشور، می توان تغییرات سریع بوجود آمده را مشاهده کرد. قطع درختان و نابودی جنگلها، خرید و فروش زمین های کشاورزی و غیرکشاورزی، تبدیل شدن مزارع برنج و چای (حتی کوه و کوهپایه) به خانه و ویلا، مسائلی هستند که به وفور در گیلان و مازندران و گلستان اتفاق می افتد. در یک استدلال عوامانه، مردم بومی این مناطق متهم می شوند که زمین های خود را می فروشند و با دست خود به نابودی طبیعت شمال کمک می کنند، اما این ادعا، فقط ظاهر قضیه است، مساله اصلی این است که در سالهای اخیر به دلایل مختلف، وضعیت کشاورزی این استان ها دچار تغییر و تحول شده و بسیاری از کشاورزان چاره ای جز فروش زمین های خود ندارند. به عنوان مثال روزی روزگاری، چای منبع درآمد اصلی برای بسیاری از مردمان گیلان و غرب مازندران (کشاورزان،  صاحبان زمین و کارگران) بود اما امروزه این خانواده ها مشاهده می کنند که منفعت فروش این زمین های راکد و بی فایده، بسیار بیشتر از حفظ زمین و بیکاری ناشی از وضعیت فعلی چای است! 

علاوه بر وضعیت زمین های کشاورزی، نابودی مراتع و جنگل ها و منابع طبیعی زیبای استان های شمالی هم به وضعیت نگران کننده ای رسیده است. در سالهای اخیر، حرص و طمع و رقابت عجیبی برای خرید زمین های شمال کشور و تبدیل آن به ویلاهای مجلل براه افتاده که نتیجه ای جز نابودی طبیعت شمال ندارد. خریداران ( واحتمالا باندهای مافیاگونه) برای سپری کردن تعطیلات خود و استفاده چند روزه از مناظر طبیعی، چنان به دست و پای استان های شمالی افتاده اند که به زودی چاره ای جز تماشای بیابان نخواهند داشت! چرا که با این وضع غارت و چپاول، معلوم نیست در سالهای آینده با چه مناظر دلتنگ کننده ای در شمال کشور مواجه خواهیم شد؟! اشتباه نیست اگر ادعا کنیم که مسئولین استانی و کشوری هم تاکنون جز اظهار نظر و سخنرانی های نمایشی، اقدام موثری برای حفظ این سرمایه ملی انجام نداده اند... 

****

اخیرا سخنانی طنزآلود درباره واردات مدیر خارجی برای حل بسیاری از معضلات داخلی از جمله مسائل اقتصادی مطرح شده که حتی واکنش سخنگوی شمالی دولت را نیز درپی داشته است! حال شوخی یا جدی، آرزو می کنیم کاش مدیران ما، لااقل برای درک اهمیت حفظ محیط زیست و لزوم مبارزه با غارتگران این عرصه و اقدام فوری و قاطع در این خصوص، از تجربیات مدیران خارجی و عزم جدی آنها برای حفظ محیط زیست استفاده نمایند.