به گزارش پارس به نقل از فارس، تونس، کشوری که خودسوزی محمدبوعزیزی در آن مسیر خاورمیانه و شمال‌آفریقا را در روندی با تب‌ و تاب پیچیده قرارداد؛ آن روز هیچ‌یک از کارشناسان و تحلیلگران گمان نمی‌بردند که مسائل منطقه تا این اندازه به سمت بحران و رشد گروه‌های تکفیری حرکت نماید؛ در این میان نیز تونس از این مسئله در امان نمانده است؛حال پرسش اینجاست که کشوری که بالاترین نرخ رشد افراد تحصیل‌کرده را در میان جوانان دارد به چه دلایلی گرفتار این جریان‌ها شده است؛ و چگونه در کشوری که این تفکر ضعیف بوده به‌یک‌باره در جامعه با چنین وسعتی ظهور و بروز یافته‌ است؟ آنچه که به نظر می‌رسد این نکته است که کشوری که می‌رفت با برگزاری انتخابات پس از تقریباً چهار سال به مسیر ثبات سیاسی گام بردارد با گسترش جریان‌های تکفیری در اطراف آن خصوصاً در لیبی و نفوذ این جریان‌ها به داخل تونس به سمت دورانی همراه با چالش حرکت نماید.

زمینه‌های شکل‌گیری جریان‌های تکفیری

جریان‌های سلفی- تکفیری در تونس در چارچوب یک جریان سیاسی در دوران بورقبیه و بن علی هویت یافتند اما در همان ابتدا سرکوب شدند و فرصت چندانی برای فعالیت پیدا نکردند؛ لیکن سرکوب آنان منجر به این شد که از کشور خارج‌شده و عمدتاً به عربستان سعودی و سپس ازآنجا به‌عنوان نیروهای جهادی علیه تجاوز شوروی به افغانستان رفته و به فعالیت بپردازند؛ اما پس از جریان‌های تحول خواهانه مردم تونس (انقلاب یاس) از فرصت به وجود آمده بهره جسته و به قدرت‌نمایی پرداختند؛ بنابراین همزمان با انقلاب‌ یاس جریان‌های سلفی- تکفیری در تونس رشد نموده و بعد از دهه‌ها سرکوب مجال ایفای نقش یافتند؛ لیکن همزمان نیز حزب النهضه که قدرت را تحت اختیار داشت با این موضوع که باید آن‌ها را جذب و نه دفع نمود فرصت فعالیت در چارچوب حزب را برای سلفی‌های اصلاحی فراهم نمود؛ لذا با این مقدمه به شکل کلی جریان‌های سلفی در تونس سه مسیر متفاوت را طی می‌نمایند؛

نخست: سلفی غیرفعال یا ارشادی و یا به تعبیری سلفی تبلیغی- آموزشی (کلاسیک)؛

دوم: سلفی اصلاحی و با اعتقاد به عمل در چارچوب قواعد سیاسی؛

سوم: سلفی تکفیری- وهابی که عقیده دارد با ترور باید به اهداف خود رسید (داعش و القاعده)؛

بنابراین از میان جریان‌های سلفی که خواستار اجرای شریعت هستند، جریان تکفیری تعصب بسیاری به مذهب مالکی داشته و گرایش وهابی در این جریان حضوری قوی دارد؛ لذا بعد از انقلاب تونس، جریان تکفیری در قالب سازمان انصارالشریعه به رهبری ابوعیاض تونسی سازمان‌دهی شدند؛ درهرحال اکنون باید به زمینه‌های رشد و فعالیت نوع سوم جریان سلفی اشاره کرد که توانسته از فرصت ایجادشده در بستر جامعه تونس نهایت بهره را ببرد و یارگیری‌های خود را در این کشور تسریع نماید؛ به همین جهت می‌توان چهار نقطه تمرکز جذب نیرو را برشمرد؛ نخست، محله‌های حاشیه‌نشین شهرهای مهم تونس؛ دوم، تمرکز بر جذب از مناطق مرزی الجزایر و لیبی؛ سوم، تمرکز بر جوانان؛ چهارم، تمرکز بر زنان (جهادنکاح) است؛ در واقع باید اشاره نمود که خلأ و شکاف طبقاتی دوران قبل از انقلاب و پس‌ازآن چالش بازی سیاسی میان گروه‌های بازیگردان قدرت در تونس سبب شد این کشور با چهار حوزه چالش‌برانگیز مواجه باشد که عبارت بودند از:

چالش‌های سیاسی

الف: نداشتن تجربه کشورداری

ب: فقدان یک فکر مشترک

ج: بروز اختلاف سیاسی میان احزاب و گروه‌ها

د: وجود ساختار باقیمانده از رژیم قبلی

چالش‌های اقتصادی

الف: انتظار مردم برای پاسخگویی فوری به مطالبات

ب: کمبود مدیران تکنوکرات

ج: کمبود منابع مالی (تونس کاهش توریسم)

چالش‌های فرهنگی اجتماعی

الف: ضعف فرهنگ دموکراتیک به دلیل سال‌ها اقتدارگرایی

ب: بافت اجتماعی سنتی

ج: اختلاف پارادایمی بین جوانان انقلابی با رهبران سالخورده

چالش‌های امنیتی

الف: جریان‌های سلفی خشونت‌گرا

ب: تضاد منافع بازیگران داخلی

ج: دخالت قدرت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی

با این توضیحات اکنون دقیق‌تر می‌توان ارزیابی نمود که چرا جوانان تونسی که به دو دلیل فقر مالی و عدم درک صحیح از اسلام در اوضاع ناگواری به سر می‌برند بهترین طعمه برای تاجران پادشاهی‌های عرب منطقه برای قربانی شدن در سوریه به شمار می‌روند؛ "به‌عنوان نمونه در اظهاراتی السعدی‌البراهمی برادر محمد البراهمی که بعد از ترور در جایگاه وی قرارگرفته در مصاحبه‌ای با نشریه (اخبارژئوپلیتیک) اشاره می‌نماید که: پادشاهی‌های عرب منطقه درازای پرداخت پول و حمایت مالی از برخی احزاب در قدرت پس از انقلاب یاس در تونس درخواست 200 هکتار زمین‌های نخل در منطقه بیابانی توزوئر و همین‌طور بندر رادص و زمین‌هایی برای ایجاد یک پایگاه هوایی در نقاط مرزی لیبی به بهانه مبارزه با قاچاق سلاح کرده بودند؛

همچنین محلی را برای ایجاد یک دولت کوچک برای قوم بربر که به‌مرور زمان بتوانند یک دولت مستقل محلی برای خود داشته باشند؛ در واقع با کمک به مؤسسات غیردولتی پایگاه اجتماعی خود را تقویت نماید و از سوی دیگر با سازمان‌دهی برخی جوانان و پرداخت حداقل دو هزار یورو به هر نفر آن‌ها را برای آموزش نظامی به لیبی فرستاده تا ازآنجا به منطقه شامات اعزام شوند. همچنین در اقدامی شگفت‌آور جریان‌های تکفیری توانستند دختران این کشور را برای جهاد جنسی یا جهاد نکاح به سوریه فرستاده که بر طبق گفته وزیر کشور تونس در مجلس تعداد زیادی از این دختران وزنان باردار از سوریه بازگشته‌اند".

جریان‌های فعال قانونی و غیرقانونی سلفی در تونس

با آغاز انقلاب یاس در تونس، آشکار بود که یکی از بازیگران صحنۀ سیاسی جدید تونس، جریان سلفی خواهند بود؛ لذا با پیروزی انقلاب و صادر شدن فرمان عفو عمومی زندانیان و تبعیدی‌های سلفی از زندان­ها و خارج از کشور به صحنۀ سیاسی و اجتماعی بازگشتند که امکان فعالیت بی­سابقه­ای به آن­ها می­داد؛ اما این به معنی یکپارچگی جریان‌ها سلفی نبود لیکن پس از مدتی برخی حرکت‌های افراطی و نوع گسترش و پراکنش آنان در تونس موجب نگرانی مقامات و نهادهای مدنی این کشور شد؛ به‌عنوان نمونه در ایام انقلاب یاس دو مسجد بزرگ شهر "سیدی‌بوزید" تحت کنترل جریان‌های تکفیری درآمد، به صورتی که ساکنان این شهر آن را مسجد قندهار نامیدند؛ لیکن درمجموع فعالیت سلفی- تکفیری‌ها بعد از انقلاب یاس به دو جریان قانونی و غیرقانونی تقسیم می‌شوند که در  ادامه به آن پرداخته‌شده است. 

جدول حزب‌های قانونی (سلفی) و جریان‌های غیرقانونی (تکفیری) سلفی تونس

1.حزب اصالت مولدی‌علی

ریشه: سنی مذهب سلفی

وابستگی: *

میزان اقدام جمعی: حاکم کردن شریعت الهی و برپایی دولت اسلامی در سرزمین تونس

فرجام : فعالیت حزبی

2.حزب جبهه اصلاحات محمدخوجه

ریشه: سنی مذهب سلفی

وابستگی: حمایت از سوی کشورهای عرب خلیج‌فارس

میزان اقدام جمعی:جویای رسیدن به یک دموکراسی اسلامی

فرجام : فعالیت حزبی

3.حزب التحریر رضابلحاج

ریشه: سنی مذهب سلفی

وابستگی: مجموعه­ای انشعاب یافته از اخوان‌المسلمین در دهۀ 1950

میزان اقدام جمعی: هدف خود را اعادۀ خلافت و نیز حرکت به‌سوی حاکم کردن شریعت در امت اسلامی

فرجام : فعالیت حزبی

4.حزب‌الرحمه یا رحمت سعیدالجزائری

ریشه: سنی مذهب سلفی

وابستگی: منشعب از النهضه

میزان اقدام جمعی: همچون حزب اصالت بر اعمال شریعت در چارچوبی قانونی تأکید می­کند.

فرجام : فعالیت حزبی

5.گروه اسلامی نصره‌التایید ("Wallflower") رهبری شورایی(نماینده آن شیخ ابومصعب‌عبداله)

ریشه: رادیکال تندرو

وابستگی: وابسته به القاعده مراکش و الجزایر ( AQIM)

میزان اقدام جمعی: میزان پیکارجویی این گروه بالا (تروریستی)

فرجام : پیکارجویی با ارتش

6.گروه اسلامی انصارالشریعه ابوعیاض (Abu Ayyad al-Tunisi)

ریشه: رادیکال تندرو

وابستگی: القاعده لیبی

میزان اقدام جمعی: میزان پیکارجویی این گروه بالا (تروریستی) متهم به ترور در تونس

فرجام : تعدادی از اعضای آن دستگیرشده‌اند، باقی پیکارجویی با ارتش

7."سازمان القاعده در مغرب اسلامی" (کوه‌های الشعانبی در امتداد مرزهای تونس با الجزایر)

ریشه: رادیکال تندرو

وابستگی: الجزایر (فعالیت در نزدیکی مرز الجزایر و تونس)

میزان اقدام جمعی: میزان پیکارجویی این گروه بالا (تروریستی)

فرجام : پیکارجویی با ارتش

فعالیت‌های جریان‌های تکفیری پس از انقلاب یاس

این شکل از جریان‌های پس از انقلاب یاس با توجه به فضای ایجادشده بر گستره فعالیت‌های خود افزوده و در حال یارگیری و جذب نیرو در تونس می‌باشند؛ چنانچه به گفته مسئولین دینی تونس از مجموع 5300 مسجد این کشور حدود1000 مسجد تحت کنترل این جریان‌های می‌باشد همچنین پس از انقلاب تکفیری در نقاط مختلف کشور200 مسجد بدون مجوز تأسیس نموده‌ و در آن فعالیت می‌پردازند؛ افزون بر این باید به تحت کنترل داشتن3500 موسسه خیریه اشاره نمود که با منابع مالی که از قطر، عربستان سعودی و برخی دیگر از پادشاهی‌های عرب منطقه دریافت می‌کنند اداره می‌شوند[8]؛ لذا با زیر‌ساخت‌هایی که تحت اختیاردارند تاکنون چالش‌های امنیتی گوناگونی را برای دولت و جامعه تونس ایجاد نموده‌اند. بر همین اساس اکنون دولت جدید تونس نگرانی خود را نسبت به گسترش فعالیت این جریان‌ها باهدف سازمان‌دهی و جذب جوانان برای شورش عمومی علیه دولت جدید اعلام نموده است.

چشم‌اندازهای محتمل جهت رویارویی با گسترش جریان‌های تکفیری

اکنون تونس و کشورهایی که دومینو تغییرات به آن رسیده دچار چالش‌هایی هستند که فضا را برای گسترش فعالیت جریان‌های تکفیری فراهم نموده است؛ در این میان کشور تونس با رویکرد متسامح خود همچنان در تعارض و چالش جدی با این جریان است؛ و علی‌رغم عدم وجود فضای مثبت نسبت به گفتمان و اندیشه تکفیری‌ها در این کشور جریان‌های فوق در حال رشد هستند؛ لیکن با توجه به مؤلفه‌ها و متغیر‌های بیان‌شده در ارتباط با چشم‌انداز جریان‌های تکفیری در شمال آفریقا به بُعد داخلی و خارجی مرتبط با آن بیش از گذشته باید توجه نمود:

نخست؛ کشورهای مهم شمال آفریقا که جریان‌های تکفیری در آن‌ها فعال‌شده، جزء کشورهایی هستند که طی چند سال گذشته (2011به بعد) دچار تحول شده‌اند و دولت‌ها در آن‌ ساقط و دولت‌های جدیدی قدرت را تحت اختیار گرفته‌اند و عمدتاً با فضای خلأ ایجادشده دچار چالش‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، امنیتی و فرهنگی می‌باشند، لذا به هر میزان که این دولت‌ها کارآمدی خود را در عبور از این چالش‌ها نشان دهند، جامعه به سمت آرامش خواهد رفت و زمینه برای حضور جریان‌های تکفیری و گسترش اقداماتشان محدود خواهد شد؛ لیکن در صورت ادامه مشکلات و ناکارآمدی دولت‌ها در حل آن باید شاهد آغاز اعتراضات مردمی باشیم و این نافرمانی‌ها به شکل تصاعدی امنیت لازم برای سرمایه‌گذاری خارجی و توسعه اقتصادی را با مشکلات عدیده‌ای مواجه خواهد نمود و این ناامنی و بی‌ثباتی ضمن اینکه مانع از توسعه اقتصادی این کشورها خواهد شد، از طرفی نارضایتی جامعه را از دولت‌ها را در پی خواهد داشت و زمینه را برای حضور و گسترش اقدامات جریان‌های تکفیری آماده خواهد کرد.

دوم؛ با توجه به اینکه بعد از تحولات عربی، بسیاری از تکفیری‌ها وارد سوریه شده‌اند و در ادامه، حضور خود را به عراق و دیگر نقاط خاورمیانه گسترش داده‌اند، توان دولت‌های این کشورها در کنترل بحران و از بین بردن جریان‌های تکفیری، گسترش آن‌ها را با مشکلاتی مواجه خواهد نمود. بنابراین در این مرحله تلاش‌های بین‌المللی و اراده بین‌المللی برای مبارزه با این پدیده نیز مؤثر خواهد بود و به میزانی که جامعه جهانی، قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای اختلافات سیاسی و رقابت‌های خود را در این کشورها کاهش دهند و درنهایت به یک اجماع نظر در قلع‌وقمع نمودن این جریان‌ها برسند، زمینه برای گسترش و تقویت حضور این جریان‌ها از بین خواهد رفت؛ لیکن اگر جامعه جهانی و کشورهای منطقه بی‌تفاوت باشند و یا اینکه فقط تمرکز خود را بر مبارزه با آنان در سوریه و عراق بگذارند منطقه شمال آفریقا که مهم‌ترین منبع تغذیه نیروی انسانی برای جریان‌ها و سازمان‌های تکفیری در حال مبارزه در سوریه و عراق است، به بهترین مکان و یا بهشت این جریان‌ها تبدیل خواهد شد و هم‌اکنون نمونه زنده آن لیبی همسایه شرقی کشور تونس قابل‌مشاهده است.

جمع‌بندی

به نظر می‌رسد که جریان‌های تندرو که خواهان خلافت اسلامی با ایدئولوژی تکفیری هستند، نمی‌توانند در جامعه تونس عمق داشته و تبدیل به جریان دائمی شوند؛ اما به این نکته نمی‌توان بسنده نمود و درواقع این جریان سرطانی را دست‌کم گرفت؛ لیکن آنچه شواهد امر نشان می‌دهد این جریان به شکل خزنده و آرام با توجه به نوع محیط و شرایط تونس در حال فعالیت است و اگر اقدامات کنترلی صورت نگیرد باید در آینده شاهد حوادث چالش‌برانگیز دیگری در تونس باشیم. بنابراین با توجه به نکات بیان‌شده چشم‌انداز ثبات در تونس در شرایط کنونی که خطر تکفیر روزافزون شده است زمانی تحقق خواهد یافت که کارگزاران سیاسی اختلافات و منافع حزبی خود را کنار نهاده و منافع کشور را در نظر گرفته و خود را نسبت به تأمین خواسته‌های اکثریت جامعه متعهد و ملزم بدانند و زمانی سایه خطر تکفیری‌ها رفع خواهد شد که همزمان جهت غلبه بر چهار چالش اصلی ذکرشده برنامه‌ریزهای منسجم، همراه با اتحاد سیاست‌مداران طرح‌ریزی شود؛ طبیعتاً عکس چنین عملی مشکلات و چالش‌ها را بیش‌ازپیش خواهد نمود.

منابع:

- ابراهیم‌نیا، حسین (1393). تونس پس از انقلاب یاس؛ چالش‌ها و چشم‌انداز آینده، مرکز پژوهش‌های مجلس: قابل مشاهده در:

http://rc.majlis.ir/fa/report/show/887838

- ابراهیم‌نیا، حسین (1391). بررسی تأثیر روی کار آمدن جریان‌های اسلام‌گرای تونس بر موقعیت بنیادگرایی اسلامی، فصل‌نامه مطالعات خاورمیانه،سال نوزدهم، شماره 71، زمستان.

http://www.internetworldstats.com/stats1.htm

http://www.notiziegeopolitiche.net/?p=34227

http://www.theatlantic.com/international/archive/2011/01/jihadists-the-wallflowers-of-the-tunisian-uprising/69789/

- هوشنگی، حسین (1391)، بنیادگرایی و سلفیه؛(بازشناسی طیفی از جریان‌های دینی)، تهران: دانشگاه امام صادق (ع).

http://www.al-monitor.com/pulse/originals/2015/05/tunisia-government-counter-extremism-anti-terrorist-bill.html

http://www.unicef.org/

Gasiorowski, M (2013),”The Government and Politics Middle East and North Afr

  حسین ابراهیم‌نیا/ پژوهشگر حوزه شمال آفریقا