دو هفته ی پیش، آقای سعید حجاریان در اظهار نظری شگفت آور در مصاحبه ای تفصیلی با خبرگزاری ایسنا، با این استدلال که باید سیستم با دولت هماهنگ شود، گفت: "معتقدم حتی اگر قرار باشد قانون اساسی عوض شود، باید شرایطی فراهم شود تا مانند بسیاری از کشورها، دولت بتواند مجلس را منحل کرده و انتخابات زودهنگام برگزار کند تا مردم دوباره رای دهند و سیستمی هماهنگ پدید آورند. نمایندگان برخلاف خواسته مردم حرف بزنند و عمل کنند، بعد آن وقت ببینند آیا مردم حوزه های انتخابیه شان آن ها را به شهرشان راه می دهند؟"

اگر چه می دانم قطعا شما نیز با خواندن این اظهار نظرات، نکات فراوانی برای گفتن به ذهنتان خطور کرده، ولی نکاتی که به ذهن نگارنده می رسد، به شرح زیر است:

1- موج زدن روح فاشیزم در اظهار نظر آقای حجاریان، غیر قابل کتمان است. 
اگر تنها بخشی از ویژگی های مکتب فاشیزم را مرور کنیم، در اثبات این ادعا، کفایت می کند؛ مخالفت با لیبرالیزم، تبعیت زندگی همه ی گروه ها از دولت (توتالیتر یا تمامیت خواه بودن)، مخالفت با دموکراسی و نظام تک حزبی.

2- اگر بنا بود این استدلال مقبول باشد، هیچ کس بهتر از آقای احمدی نژاد، این نگاه دفع حداکثری را نمی توانست حاکم کند. عجیب این جاست که خود آقای حجاریان، اصطلاحا زخم خورده ی همین رویکرد و سیاست ورزی است، اما این گونه، بی مهابا، چنین نظری را مطرح می کند که موجب می شود نقاب دموکراسی دوستی را از رخ امثال ایشان بردارد. 

3- اگر سوابق اصلاح طلبانه ی ایشان نبود، می شد وی را به عنوان نفوذی جبهه ی پایداری در اصلاحات نامید. این اظهار نظر آن قدر شاذ و غیر قابل هضم بود، که آقای حسام الدین آشنا، مشاور فرهنگی رئیس جمهور، حتی تای آن نیاورد تا سکوت کند و گفت: "ترجیح می دهم حجاریان اپوزیسیون دولت باشد. آقای خاتمی تعبیری داشتند که می فرمودند برخی مشاوران به گونه ای هستند که [باید] با آن ها مشورت کنید، اما خلاف آن عمل کنید."

4- آقای حجاریان در نظر نگرفته که این دولت، اگر هم برای امثال ایشان به مثابه رحم اجاره ای باشد، این اجاره چهار ساله است نه یک ساله! رفتاری که ایشان با دولت دارد، الان جبهه ی پایداری هم ندارد (بعد تذکرات رهبری مبنی بر مراعات کردن انتقادهای بی رحمانه). 

5- اگر بناست تا این به اصطلاح "یک دستی" رخ دهد، آقای حجاریان باید بداند که شخص ایشان می تواند به نمایندگی از گروه هایی که ساز مخالف می زنند و یک دست نیستند، جهت یک دست شدن، پیش قدم شده و در راه مکتب یک دستی، فدا شوند تا در تاریخ، این فداکاری و ایثار بی مثال، ثبت شود. شاید در این صورت، باورمان شود که آقای حجاریان، کلا به مکتبی جز پراگماتیزم و ماکیاولیزم (به مفهوم نتیجه گرایی و توجیه وسیله توسط هدف) معتقدند.

6- کسی که به قول آقای آشنا، به نظر می رسد، عمر نظریه پرداز اصلاحات بودنش به سر آمده، اصلا توجه نکرده که این دولت است که باید با سیستم یا نظام همراه شود، نه بالعکس! بر اساس قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، بر اساس نگاه مکتب اسلام ناب محمدی به مبحث آزادی و بر اساس حتی کشورهای لیبرال که ما مکتب سیاسی آن ها را قبول نداریم، بر دولت باید نظارت باشد و این اصلی است به نام اصل پاسخگویی که اتفاقا مردم هم جز این نمی خواهند.
مردم نتیجه ی عدم نظارت کافی بر دولت را در دوران رئیس جمهور اسبق، شاهد بودند که حاصلش جز اختلاس سه هزار میلیاردی، تعطیلی سازمان برنامه و بودجه و بسیاری از نابسامانی ها و معضلات عمیق و گسترده ی فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و عقیدتی نبود.

7- ما فکر می کردیم شما به اصطلاح برخی، جانباز اصلاحات هستید، ولی حالا مشخص شد که امثال شما و امثال آقای سعید عسگر (کسی که سعید حجاریان را ترور کرد)، نظریات و عملکردتان، یک آبشخور دارد و آن خشونت طلبی، خودخواهی و انحصارگرایی است.

8- استدلال تهدید آمیز نسبت به مجلس مبنی بر طرد نمایندگان در صورت عملکرد خلاف نظر دولت، شامل حال دولت هم می شود، به این ترتیب که اگر دولت به وعده هایش عمل نکند، مردم نگاهی را با این دولت پیدا می کنند که به دولت قبل پیدا کردند. این استدلال نخ نما شده که دولت منتخب مستقیم کل مردم کشور است و نمایندگان مجلس منتخبان بخشی از کشور و این که مجلس در راس امور نیست، در زمان رئیس جمهور سابق، مطرح و با واکنش شدید تحلیلگران، نمایندگان، مراجع و مقام معظم رهبری، مواجه شد.

9- این جنس نظریه پردازی امثال آقای حجاریان، آقای احمدی نژاد را دچار حسرت می کند که چرا از این مغز متفکر که دقیقا هدفش، همان انحصارگرایی، تک حزبی بودن و حذف مخالف بود را کشف نکرده و از وی به عنوان مشاور اعظمش استفاده نکرده است. اگر آقای حجاریان، هوشمندانه و در راستای همان نگاه پراگماتیستی و نتیجه گرایانه اش عمل کند، می بایست از همین فردا، به فکر تاسیس ستاد انتخاباتی رئیس جمهور اسبق برای انتخابات دوازدهم ریاست جمهوری باشد با شعار "صد رحمت به احمدی نژاد!".

آقای حجاریان، یک سوال؛
موافقید قوای سه گانه را، به قوه ی یگانه تبدیل کنیم؟ موافقید که اگر داخل دولت، اختلاف بود و به اصطلاح شما یک دست نبودند، دولت، خودش، خودش را راسا و ضربتی تعطیل کند تا همه یک دست شوند؟ آقای حجاریان؟ به قول شیرفرهاد، "هااا وگو ببینم، اصلا ای یککک دددست شدن یعنییی چه؟!"