پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- محمداسماعيلي  بالاخره استيضاح وزير علوم، تحقيقات و فناوري دولت يازدهم از سوي هيئت رئيسه اعلام وصول شد؛ وزارتخانه‌اي كه بحث انتخاب وزير بر سكان مديريتي آن پرچالش‌ترين موضوع بين دولت و مجلس ازجلسه رأي اعتماد مجلس به وزرا تاكنون بوده است.

«حساسيت» منتخبان ملت به وزير علوم از اواسط مرداد ماه 92 كه اسامي وزراي احتمالي دولت رسانه‌اي شد به‌وجود آمد و با «‌عدم رأي اعتماد‌« به ميلي منفرد نامزد پيشنهادي اين پست توسط نمايندگان مجلس و سرپرستي توفيقي در اين مجموعه وارد مرحله تازه‌اي شد.

چندي بعد - يعني نزديك به چهار ماه بعد از آنكه وزارت علوم بدون وزير اداره مي‌شد- نمايندگان مردم با «مسامحه مشروط‌» به فرجي‌دانا رأي اعتماد دادند اما مجموع اقدامات وي از جمله «انتخاب ميلي‌منفرد و توفيقي به عنوان معاون و مشاور»، «‌گماردن فعالان در فتنه 88 درجايگاه رئيس در دانشگاه‌هاي كشور‌« و «بازگرداندن دانشجويان ستاره‌دار به دانشگاه‌ها‌» باعث شد روز دوشنبه اين هفته استيضاح وي اعلام وصول شود.

اما فارغ از آنكه بهترين راه ممانعت از اقدامات وزير علوم استيضاح است يا خير و آيا اين عمل روابط بين دو قوه را تحت‌الشعاع خود قرار مي‌دهد يا نه، بايد به چرايي واكنش «‌عصبي »، «‌همه‌جانبه‌»، «‌هماهنگ»، «‌هدفمند» و «‌گسترده و دامنه‌دار‌» روز گذشته شخيصت‌ها و رسانه‌هاي تحت مديريت دوم خردادي‌ها پرداخت.

به راستي چرا جريان تجديدنظرطلب از بركناري فرجي‌دانا تا اين حد احساس خطر كرده و به بيان عاميانه، احساس ترس و لرز مي‌كند؟ چرا تغييرات در سطح مديريت دانشگاه‌ها باعث پريشاني و دل مشغولي در رهبران اين طيف شده است؟

اساساً پدرخوانده‌هاي اين جريان از تغيير وزير بيمناك‌اند يا از متوقف ماندن راهبردي كه بايد در دانشگاه‌ها براي سال‌هاي‌آتي پياده‌سازي شود؟

براي پاسخ به علت اصلي عمليات مشترك و برنامه‌ريزي شده اين طيف عليه استيضاح‌كنندگان و جريان منتقدان اين رويكرد قانوني، بايد مواردي زير را مورد توجه قرار داد.

1- يكي از ثمره‌هاي جريان تجديدنظرطلب در طول حاكميت هشت ساله‌‌شان بر قوه مجريه، تغيير بنيادين فضاي دانشگاه‌ها از سمت علمي- فكري به سمت سياسي- ‌حزبي بود، به گونه‌اي كه نقش‌آفريني پررنگ دانشجويان دانشگاه‌هاي تهران در شكل‌گيري مهم‌ترين شهرآشوب زمان تصدي‌گري اين جريان بر عرصه مديريت اجرايي - غائله 18 تير78- را مي‌توان به وضوح مشاهده كرد.

هنوز از ياد نبرده‌ايم كه در طول آن سال‌ها برخي از جنبش‌هاي دانشجويي نظير انجمن اسلامي و تحكيم وحدت چگونه ضمن وابستگي به كانون‌هاي قدرت، زمينه‌ساز انحراف و جدايي بخشي از بدنه تأثيرگذار جريانات دانشجويي از نظام و اجتماع شدند.

هنوز فراموش نشده كه وزير علوم وقت، نامه‌اي به رئيس‌جمهور مي‌نويسد تا با 50 دانشجوي عضو انجمن اسلامي مستقل كه در اجتماع اعتراضي جلوي وزارت علوم شركت كرده‌اند، برخورد امنيتي، قضايي، اطلاعاتي و سياسي و حقوقي شود.

هنوز از خاطره‌ها حذف نشده زماني كه آقاجري توهين‌هاي بي‌سابقه را عليه اركان نظام مطرح و قوه قضائيه او را محكوم كرد، يك هسته مركزي در بدنه اجرايي كشور تشكيل و به رؤساي دانشگاه‌ها دستور مي‌دهد جهت حمايت از اين فرد مجوز برگزاري تجمعات در درون دانشگاه‌ها صادر شود.

بر پايه اين تجربيات رهبران تئوريك اين طيف هنوز بر اين باورند كه محيط‌هايي كه محور اصلي آن غالباً جوانان پرشورهستند – كه بارزترين ويژگي‌ شخصيتي شان احساسي بودن است- مي‌توانند كانون يا محور يك شهرآشوب تمام عيار عليه حاكميت سياسي باشند؛ يكي از مستندات اين تفكر «شكل‌گيري و هدايت فتنه 18تير78 توسط دانشجويان دانشگاه‌هاي تهران» و همچنين «‌نقش آفريني پررنگ دانشجويان در فتنه 88» است كه كارنامه دانشجويان را در عمل به دستورات رهبران جريان برانداز موفق نشان مي‌دهد.

در طول آن هشت سال - 76 تا 84- بارها دانشجويان نقش اول «فشار از پايين» را براي «چانه‌ زني پدرخوانده‌هاي تجديدنظرطلب از بالا» برعهده گرفته و تمثال تندروهاي كف خيابان را جهت پياده‌سازي استراتژي‌هاي پيچيده رهبران تئوريك اين طيف به خوبي ايفا كردند.

امروز هم پدرخوانده‌هاي جبهه اصلاحات نمي‌خواهند پايگاه مهم و استراتژيك «دانشگاه» را كه كارايي مناسبي در پيشبرد راهبرد «‌استحاله و براندازي نظام‌« دارد، از دست بدهند و در تلاشند تا با فشار به منتخبان خانه ملت، آنها را از دادن رأي مثبت به استيضاح منصرف كنند.

اين جماعت از يك سو تلاش دارد استيضاح وزير را عمليات صرفاً سياسي يك جريان محدود نشان دهد كه تلاش دارد به هر شكل ممكن دولت را به بن بست اجرايي دچار كند و مقبوليت عمومي رئيس‌جمهور را تا سال 96 با روندي آرام و خزنده با كاهش محسوس روبه‌رو سازد و از سوي ديگر تلاش دارد با «تهديد‌»، نمايندگان طراح استيضاح را تحت فشار قرار دهد.

نمونه‌اي از اين فشار ‌ با «‌پرونده‌سازي» عليه بخشي از نمايندگان كليد خورده است، آن هم به اسم «‌افشاگري بورسيه‌هاي غيرقانوني وابستگان طراحان استيضاح در دولت قبل‌« كه طي دو روز اخير توسط رسانه‌هاي اين جريان به شدت دنبال مي‌شود.

2- «توسعه تخاصم» و «‌افزايش زد و خوردهاي سياسي» بين دولت و مجلس هم از جمله ديگر اهداف جريان مذكور جهت برجسته‌سازي غير عادي استيضاح وزير است.

همانطور كه بارها اشاره شده است تئوريسين‌هاي اين جريان با كمك رسانه‌هاي همسو در تلاشند كارايي و كارنامه نمايندگان اصولگراي مجلس نهم را زير سؤال برده و در افكار عمومي «ضرورت تشكيل مجلسي همسو با سياست‌هاي دولت‌« را ايجاد كند.