پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- عبدالرضا یعقوبی- این روز ها دورخیز اصلاح طلبان و احمدی نژادی ها برای تخریب حجت الاسلام رئیسی کاملاً شکل جدی به خود گرفته و با اینکه این رقبای مدعی تمام تلاش خود را برای تخریب قالیباف و حتی تا حدودی جلیلی بکار بستند ولی با انتشار خبر دست و پا شکسته ی احتمال صدور بیانیه ی تولیت آستان قدس رضوی برای اعلام کاندیداتوری در ۱۸ فروردین، به شدت دست بکار جمع آوری اسنادی شده اند که به واسطه ی آن شدیدترین تخریب ها را علیه بزرگترین وزنه ی رقابتیِ اصولگرایان و جریان انقلابی بکار ببندند.

از جمله ی این تخریب ها، ایجاد سر و صدا در خصوص پرونده ی اعدام جمعی از سران مهم و تاثیر گذار منافقین در سال ۶۷ است که بعد از عملیات غرور آفرین مرصاد و بدست آمدن مدارک جدید علیه این قاتلان وحشی مردم بیگناه مبنی بر دست داشتن در بمب گذاری ها و ترور های بعد از انقلاب، بعضاً احکام آن ها از زندان به اعدام - ادعای عناصر ضد انقلاب - مبدل گردید که حکم آن ها بعد از برگزاری دادگاه های مربوطه در تابستان ۶۷ اجرائی گردید.

از اصلاح طلبان به رغم وجود پرونده هایی از جمله قتل های زنجیره ای در سال های قدرت نمائیشان در سکوی اداره ی دولت، توقعی برای عدم تخریب ناجوانمردانه ی چهره ای چون سید ابراهیم رئیسی نیست.

در خصوص جریان مشوش و هوچی گرایِ احمدی نژاد هم باید گفت این جریان وجود خود را مدیون شو های تبلیغاتی و ایجاد سروصدا وسط زمین بازی است و چنین تخریب هایی راهکار اول و آخر این جریان است.

اما آنچه که این حقیر نگران آن هستم همراهی ناخواسته ی نخبگان و تحلیلگران جریان انقلابی با این تخریب هاست که به علل مختلف از جمله گرفتن ژست ژورنالیستی بی طرف مآبانه به خود یا نومیدی دسته ای از دوستان مطبوعاتچی جریان مزبور نسبت به تک دوره ای شدن دولت یازدهم و ... اتفاق می افتد.