پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- امیر مسروری- پس از چند روز به بررسی موج ثبت نام شورای شهر تهران پرداختیم تا ضمن فروکش کردن تحلیل های هیجانی به چرایی موج ثبت نام اصلاح طلبان با گام سوم بپردازد. آنچه در اردوگاه مشغول شده ی اصلاح طلبان مشخص است بهم ریختگی در ثبت نام هست. اما اصلاح طلبان در سه مرحله گذشته با تمام مشکلات توانستند وحدت در خروجی را دستور کار قرار دهند و همین امر سبب پیروزی در تهران در مجلس و در ریاست جمهوری با کنار کشیدن عارف از نامزدی و تجمیع صندوق رای عارف - روحانی شدند. اصلاح طلبان در گام سوم هم قرار  هست شورای شهر تهران را در اختیار بگیرند و در نهایت به زعمشان تیر خلاص را بر بدنه جریان انقلابی پسا دوران اصلاحات زده و اصلاحات دهه هفتاد را این بار با عناصر کم خطر تر زنده کنند. هرچند نامیدن گام سوم نشان میدهد ، طرح فتح سنگر به سنگر این بار توسط گروه های کوچکتر سیاسی اصلاح طلب بازتولید شده است. کما این که سعید حجاریان در مصاحبه با سایت دیده بان ایران دوباره از این استراتژی سخن گفت و آغاز آن را شورای شهر تهران بر شمرد. به نظر می رسد اصلاحات دنبال زنده شدن اما با رویه به زعمشان عقلانی و درون حاکمیتی هستند. اصلاحات فهمیده هزینه ای که در این دو دهه داده و فرار بخش مهمی از بدنه به خارج کشور و تبدیل شدن به اپوزوسیون برانداز و بعضا ضد اسلامی چه هزینه ای ایجاد کرده و بر همین اساس در ظاهر حداقل این رویه را تغییر داده است. به تعبیر دقیق تر اصلاحات با سرباز های مانده به دنبال کیش و مات رقیب هستند. جنگ سرباز های اصلاحات در شرایطی شروع شده که اصلاح طلبان ژنرال هایشان یا پناهنده شدند یا در فتنه 88 با پاسخ نه در 9 دی مواجه شدند. از قدیم خطر فدا کردن سرباز کم اهمیت تر بود و برای همین شاهد هستیم اعضای برجسته اصلاحات در ثبت نام این دوره شورای شهر هیچ حضوری نداشتند و روزنامه نگاران و بعضا خوانندگان و ورزشکاران اصلاح طلب پا به عرصه گذاشتند. شاید از منظری آسان گیری رقیب در انتخابات باشند اما اصلاحات به دنبال یک ضربه نهایی و تهاجم سراسری برای فتح سنگر به سنگر است. آنها سرباز را به میدان فرستادند تا اگر شد فدا کنند واگر نشد که هیچ! مهمتر اینکه این سرباز ها به تعبیر دقیق تر حرف شنو تر خواهند بود. کما اینکه در این دوره شاهد ثبت نام افرادی هستیم که در روزنامه نگاری اصلاح طلبی  حتی جایگاه مشخصی هم ندارند تا هزینه شکست آن در سربازان باقی بمانند. در صورت پیروزی نیز اتاق عملیات و هدایت با بکارگیری ژنرال ها ، سربازها را برای مقاصد عظیم خود استفاده کنند و اینجا فقط مردم قربانی می شوند.

بر همین اساس سناریو اصلاح طلبان در مواجه آینده با رقیبا و یا همراهان را چنین میشود تعریف کرد. 

الف) جریان جبهه انقلابی و اصولگرایان

اصلاح طلبان فهمیدند شهر تهران هرچند بستری شد تا پیروز انتخابات مجلس شوند اما ظرفیت عظیم و مدیریت آن در واقع مهمتر از بیست استان کشور است و شهرداری تهران فقط یک شهرداری نیست که عظیم تر از چندین وزارتخانه و سازمان عریض و طویل دولت است و حتی نفوذی به مراتب گسترده تر دارد. در این چند ساله هم اصولگرایان ویترین موفقی از اقتصاد، بهسازی و.... در شورای شهر داشتند و همین امر یک دولت موازی را در آینده 1400 برای اصلاح طلبان رقم خواهد زد. اگر اصلاح طلبان بخواهند راه خود را از اعتدالی ها جدا کنند می بایست پیروز شهر تهران شوند. متاسفانه در چنین شرایطی بعضی افراد با سناریو فریب املاک شهرداری بازی خوردند و حتی دیدیم به دیدار فردی رفتند که حالا سرباز جان بر کف اصلاح طلبان شده است. اصلاح طلبان سناریوی مقابل خود را برای هدف قرار دادن تمام قوای شهرداری تهران و نابود کردن ویترین فعالیت انقلابی بنا گذاشته اند. اگر شهرداری تهران و شهر تهران از دست اصولگرایان خارج شود ، در واقع اصولگرایان ویترینی برای عرضه ندارند و به معنای دیگر رقیب برای 1400 معنا ندارد و اصلاح طلبان پیروز می شوند. اینجاست که وحدت اصولگرایان اهمیت بیشتری پیدا میکند. 

ب) اعتدالی ها

اصلاحات میداند، اعتدال یک گفتمان اجاره ای برای بازگشت به قدرت است. اگر اصلاحات نتواند حیات مستقل خود را حفظ کند باید به اعتدالی ها باج دهند و این بار دیگر شاید مجبور شوند گزینه هایی را به عنوان اجماع کاندیداتوری معرفی کنند که در سطح معاونین روحانی باشد و هضم ان هم سخت است.  ضمنا این سوال همیشه از سوی اعتدالی ها در برابر اصلاح طلبان مطرح بود، مگر رای شما چقدر است. اگر شما پیروز بودید چرا کنار کشیدید و حالا بر اساس همان وزن سهم بخواهید نه سهم حداکثری ! حال اگر شهر تهران در اختیار آنها قرار گیرد دیگر آب خوردن دولت هم در اختیار اصلاح طلبان است.

ج) اصلاح طلبان

باید بپذیریم بعد از 88 اصلاح طلبان پژ مرده شدند و نیاز به حیات مجدد دارند. پیروزی در انتخابات می تواند نوید شور و هیجان اصلاحات در دهه هفتاد باشد.

از طرفی هم اصلاح طلبی فاقد انتقال نسل شده و این یعنی از بین رفتن نیروی انسانی در یک بازه زمانی مشخص. بدنه نیاز به جریان سازی دارد و شوک انتخابات 96 این جریان سازی را زنده میکند.

به واقع باید گفت اصلاحات با آخرین مهره های خود به میدان آمده است . باید منتظر ماند و دید این طرف ( جریان اصولگرایی ) چه برنامه ای برای آینده خود دارد.