پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- برجام نتیجه دو نگاه غلط است. یکی خوش بینی و اعتماد به آمریکا و به عبارت روشن تر غرب زدگی و دیگری گره زدن مسائل کشور به تحریم و حل مسائل با قدرت های جهانی. بر این اساس سلسله‌ای از اقدات توسط دولت یازدهم انجام شده و تقریبا امروز روشن است که نتیجه ای را به دنبال نداشته است. 

مقام معظم رهبری در ابتدای مذاکرات فرمودند که این مذاکرات برای ملت ایران تجربه ای خواهد شد. اینک وقت آن است که درسها و تجربیات این روند مرور شود:

 1- درس بگیریم که آمریکا دشمن است و به دشمن نباید اعتماد کرد. به عبارت بهتر آمریکا تغییر نکرده است. دشمن است و دشمنی می‌کند. برای آمریکا برجام قطعه ای از دشمنی با ایران محسوب میشود. می خواهد ایران را زمین گیر کند و برجام هم یک بهانه اش. اما دوستان داخلی آمریکا در خوش بینانه ترین حالت خودشان را به خواب زدند. طوری حرف می زدند که گویی ما با یک دوست قابل اعتماد در حال مذاکره ایم. 

2- درس بگیریم که ریشه مشکلات اقتصادی کشور در داخل است و نه در خارج. حل همه مسائل اقتصاد را به تحریم گره زدند و انتظار هم داشتند که مسائل حل شود اما در برجام دیدیم جز برخی تحولات روانی اولیه و موقت اتفاق اقتصادی خاصی نیفتاد. باید بیاموزیم و درس بگیریم که راه‌حل مسائل کشور در داخل است. دنبال راه حل ها در بیرون از کشور نباشیم. برویم اقتصاد مقاومتی را دنبال کنیم.

3- درس بگیریم که باید در هر موضوعی کار جدی و عمیق بکنیم. در برجام متوجه شدیم که آمریکایی ها واقعا برای تحریم و اطراف و اکناف آن وقت گذاشتند. بویژه از نظر علمی و حقوقی دستشان پر است. در عوض ما تقریبا هیچ کار علمی و تحلیلی جدی در این موضوع نکردیم؛ چه در این دولت و چه در دولتهای گذشته. بخشی از مغلوبه شدن ایران در این عرصه هم به این موضوع برمی‌گردد. تا قبل تصویب قانون داماتو بخش مهمی از بدعهدی آمریکا  ناشی از تسلط آن‌ها به تحریم و عدم تسلط ما است. ما از ابتدا فقط به روح برجام احترام گذاشتیم اما آن‌ها به متن برجام هم احترام نگذاشتند.

4- درس بگیریم که حرف منتقدان را گوش کنیم. اگر اظهار نمی کنیم لااقل پشت صحنه توجه کنیم.  اگر تیم مذاکره کننده حرف منتقدان را دقیق تر گوش می کردند امروز چنین شرایطی نداشتیم. منتقدان گفتند که رابطه تحریم های اولیه و ثانویه مهم است، ‌گفتند که تحریم ها به هم پیوسته است و نمی شود یکی را برداشت و دیگری نه، گفتند که تعلیق و توقف فایده ای ندارد باید تحریم ها از نظر حقوقی برداشته شود،‌ مکررا درباره بحث های بانکی و پول نفت صحبت شد،‌ درباره نگرانی های موشکی صبحت شد و از همه مهمتر گفتند که اعتماد به آمریکا کار غلطی است. ای کاش دست اندرکاران مذاکره کمی به این نکات توجه می کردند. 

5- درس بگیریم منافع ملی را قربانی منافع حزبی نکنیم. یکی از اشتباهات مهم در برجام تبدیل یک مسئله ملی به مسئله داخلی است.  یعنی یک موضوع مرتبط با سرنوشت کشور تبدیل شد به یک موضوع داخلی بین دو جریان که یکی مخالف است و دیگری موافق. به همین دلیل عده ای برای منفعت حزبی شان مشغول توجیه کردن رفتار آمریکا شدند. جالب است که هنوز هم دست بردار نیستند. یعنی برای توجیه درستی عمل اشتباه خودشان لاجرم باید توجیهاتی برای بد عهدی آمریکا درست کنند و متاسفانه این کار را می‌کنند. یعنی عنصر بیگانه و دشمن مدافعانی در داخل کشور پیدا کرده است که تحت هر شرایطی عمل آن را توجیه می‌کنند . 

6- درس بگیریم که ما دارایی مان را سر دست گرفتیم و توانستیم مذاکره کنیم. اگر فناوری هسته ای را نداشتیم و سوخت بیست درصد را نداشتیم و امثال آن. چیزی برای بده بستان نبود. اگر همین تحریم ها را برای چیزهای دیگری وضع کرده بودند الان باید با امنیت و ارزشهایمان مذاکره می کردیم. آنچه باید بیاموزیم این است که اصل افزایش قدرت درونی است!‌ دارایی یک ملت باید زیاد باشد،  قدرت درونی باید باشد تا یک کشور بماند.