به گزارش پارس به نقل از ریشه، حال خبرگزاری بیلد روز ۳۰ ژوئن ۲۰۱۵ از آغاز ساخت یک قصر رؤیایی برای جورج دو ساله خبر داده و نوشته است که پدربزرگِ جورج، "چارلز ولز" سعی دارد با این اقدام، جای پای فرزند و نوۀ پسری‌اش را در اموال و دارایی‌های دولت و ملت انگلیس محکم کند، پیش از آنکه کهولت سن یا فساد مالی و اخلاقی‌اش، شیرازۀ خاندان سلطنتی را از هم بپاشد.

"چارلز ولز" شاهزاده انگلیس، ۶۶ ساله وارث، ولیعهد و پسر ارشد الیزابت دوم، ملکهٔ این کشور است که رسانه‌های غربی با نام "پادشاهی متحد بریتانیای کبیر و قلمروهای همسود" از آن یاد می‌کنند. در صورت مرگ یا کناره‌گیری ملکه الیزابت، گزینهٔ اول برای پادشاهی انگلیس، این فرد خواهد بود.

چارلز ولز از سال ۱۹۶۹ با برپایی جشنی، "تاج شاهزاده" را از ملکه دریافت کرد و بدین ترتیب مالک قصرهای پادشاهی و املاک سلطنتی در لندن و سایر شهرهای اروپا گردید.

اما حجم دارایی‌های خاندان سلطنتی در انگلیس از یک سو و فقر فزایندۀ شهروندان این کشور از سوی دیگر، همواره زبانزد سایر ملت‌های اروپایی و سوژۀ تحلیل‌های رسانه‌ای اپوزیسیون بوده است.

* فساد مالی در خاندان سلطنتی انگلیس

منابع خبری کشور کانادا که هنوز هم جزو مستعمرات انگلستان محسوب می‌شود، به بحران مالی انگلیس و ارتباط آن با خاندان سلطنتی این کشور پرداخته و نوشته‌اند:

کاهش هزینه‌های دولتی و افزایش مالیات‌ها در سال گذشته میلادی (۲۰۱۴) موجب برپایی تظاهرات اعتراض‌آمیز گسترده در سرتاسر انگلیس شد و وجهه این کشور را در اذهان عمومی جهان تخریب کرد. میلیون‌ها نفر در انگلیس به علت پایین بودن دستمزد، بیکاری، بی‌خانمانی، بدهی بالا و افزایش سود وام‌ها در آستانه ورشکستگی مالی قرار دارند و به زودی به جمع افراد زیر خط فقر می‌پیوندند.

این در حالی است که خانواده سلطنتی انگلیس، درست در بحبوحۀ ریاضت اقتصادی در اروپا (آوریل ۲۰۱۱) برای برگزاری مراسم عروسی نوۀ ملکه و همسرش بیش از ۵ میلیارد پوند هزینه کرد و اتفاقاٌ این هزینه‌ای بود که مستقیماً از محل دریافت مالیات‌های مردمی به خزانۀ دربار انگلیس سرازیر و سالیانه ۱۲۲ میلیون پوند برآورد می‌شد.

در لندن و در خلال مراسم عروسی ویلیام و کاترین (فرزند و عروس ملکه الیزابت) تظاهرات ضدّسلطنتی در شهرهای انگلیس برگزار برگزار گردید که البته در هیاهوی خبرهای زرد مربوط به این ازدواج محو شد.

شاید همۀ ما اقامتگاه اصلی این خاندان سلطنتی را "کاخ باکینگهام" در لندن بدانیم.

این کاخ مرکز رویدادهای عمومی، جشن‌های ملی ویژه و مهمانی‌های سلطنتی‌ است. سالانه ۵۰۰۰۰ مهمان در گاردن‌پارتی‌های فصلی، ملاقات‌ها و ضیافات تشریفاتی سرگرم می‌شوند. حیاط کاخ به منظور رژۀ گارد ملکه در جشن‌های بزرگ به کار می‌رود. باغ کاخ باکینگهام، بزرگترین باغ شخصی در لندن است. چنین کاخی در اصل به عنوان خانه و خلوتگاه شخصیِ ملکه شارلوت در نظر گرفته شده بود.

در ماه مه ۲۰۰۹ ملکه از نمایندگان کمیته حسابرسی عمومی انگلیس خواست ۴ میلیون پوند بیشتر برای تعمیر و نوسازی کاخ اختصاص دهند. گفته می‌شود اکنون دولت انگلیس سالانه ۱۵ میلیون پوند را به نگهداری از کاخ باکینگهام اختصاص می‌دهد.

کاخ باکینگهام ( اعم از تالار رقص، ورودی مجلل، تالار مرمری، راه‌پله عریض و مجلل، دیوارهای با نقوش طلاکاری شده، سالن‌ها و گالری‌های پرطمطراق)، همگی به مکانی برای سرگرمی در مقیاسی با شکوه تبدیل شده‌اند، اما باکینگهام با تمام وسعت و تجمّل، تنها یکی از کاخ‌های انگلیسی است که گهگاه ریخت و پاش سلطنتی را به نمایش می‌گذارد.

از دیگر املاک شخصی الیزابت دوم، می‌توان کاخ "سنت جیمز"، "دژ بالمورال" (کاخی در اسکاتلند بالغ بر ۲۰ هزار هکتار)، "کاخ هولی‌رود"، "قلعه ویندسور" (بزرگترین قلعۀ دنیا با ۴۵ هزار مترمربع) و "کاخ ساندرینگهام" (۸۱۰۰ هکتار) را نام برد که جزو تفریگاه‌ها و اقامتگاه‌های اصلیِ تنها یک خانواده، یعنی خاندان سلطنتی انگلیس هستند.

* درهم تنیدگیِ سلطنت، کلیسا و حکومت

این واقعیتی انکارنشدنی است که برخی کشورهای اروپای امروزِ سدۀ ۲۱ میلادی، کم و بیش همانند دورانی‌اند که قیصرهای دوم و سوم و ششم و هفتم، با لشگرکشی و جنگ در قلمروِ دیگر حکومت‌ها برای خود جلال و شکوه بی‌مثالی به وجود می‌آوردند. امروز در سال ۲۰۱۵ شاهدیم که فساد مالی، پدیده‌ای مختص کشورهای بحران‌زده نیست؛ ساختار سیاسیِ "پادشاه و رعیت" هنوز هم در اروپای مدعیِ آزادی، مردم‌سالاری و برابری اجتماعی، بر فرهنگِ حاکمان، حکمفرماست.

البته فساد مالی، جزء لاینفک سیستم پادشاهی است؛ زیرا نمی‌توان زیربنای حاکمیت را در ارجحیت اقلیتی از یک خاندان بر سایرین بنا نهاد، آن‌ها را تافته‌ای جدا بافته در قلّۀ ثروت و رفاه گذاشت، ولی در عین حال یک سیستم مالیِ عادلانه برای مجموعه تعریف کرد. شاید بتوان گفت از بین کشورهای اروپایی که هنوز در آن‌ها سیستم پادشاهی وجود دارد (مانند اسپانیا، هلند، بلژیک و انگلیس)، این دوقطبیِ دربار و رعیت در انگلیس از همه واضح‌تر و شدیدتر دیده می‌شود.

شهروندان و رسانه‌ها، ملکه و شاهزاده‌ها را هنوز با القاب قرون وسطایی مانند "پادشاه"، "اعلاحضرت"، "علیاحضرت"، "والامقام" و... خطاب می‌کنند یا باید خطاب کنند.

* جمهوری‌خواهی یا سلطنت‌طلبی؟

خبرگزاری بی‌بی‌سی سال ۲۰۰۵ و هنگامی که "پرنس چارلز" تصمیم گرفت با همسر فعلی‌اش ازدواج کند، به نقل از "دیلی تلگراف" یک نظرسنجی منتشر کرد:

در این نظرسنجی ۴۹% انگلیسی‌ها گفتند چنانچه پرنس چارلز پادشاه شود، نباید رئیس تشریفاتی کلیسای انگلستان شود. جالب اینجاست که در این نظرسنجی ۱۹% معتقد بودند نظام پادشاهی انگلیس، پس از مرگ ملکه الیزابت باید اساساً برچیده شود.

به طور کلی جمهوری‌خواهی یا سلطنتی‌طلبی در قلمروهای همسود انگلستان، یکی از عواملی است که دودستگی عمیقی چه در لایۀ مردم و چه در لایۀ سیاستمداران انگلیس ایجاد کرده است؛ چراکه افراد، نه به دلیل قابلیت‌هایشان بلکه نقش‌ها به واسطۀ سلسله‌مراتب حکومتیِ تاج و تخت از یک خاندان ثابت، تعیین و ارزش‌گذاری می‌شوند.

به طور مثال چند سال پیش در استرالیا، از یک طرف جمهوری‌خواهان خواستار استقلال کشورشان از انگلیس شدند و از طرف دیگر وفاداران به تاج و تخت، پادشاهی را به چارلز ولز تبریک گفتند.

ریخت و پاش حکومتی در کاخ سلطنتی مادرید، کاخ سلطنتی استکهلم و البته کاخ پاپ در رم، از دیگر مصادیق سلطنت در غرب است و برآورد هزینه‌های روزانه و ماهانه و سالانۀ این کاخ‌ها و قصرها نیز در بررسی‌های جداگانه و مستند بر آمار و ارقام در گزارش های آتی ریشه پرداخته می شود.