آقای روحانی رئیس جمهور محترم دولت یازدهم در کتاب " امنیت ملی و دیپلماسی هسته ای " در بخشی به طرح سه کشور اروپایی در قبال تأسیسات هسته ای ایران در سال 2005 اشاره می کنـد که با هماهنگی رهبری و رئیس جمهور وقت (آقای احمدی نژاد) پاسخـی برای آن تنظیـم و ارسـال شده است که پس از ارسال پـاسخ این نامه از جانب روحانی که در آن زمان مسئول مذاکرات هسته ای و دبیر شورایعالی امنیت ملی بود، مذاکرات از جریان اصلی خودش جدا می شـود و کار مذاکرات به آقای لاریجانی (که چند روز پس از تحلیف رئیس جمهور نهم بعنوان مسئول تیم مذاکره کننده هسته ای انتخاب شد) واگذار می گردد. اما آنچه که در این نامه جالب توجه است، مشابهت های خاص و ویژه ای است که طرح سه کشور اروپایی با تعهدات امروز دولت ایران در توافقنامه های ژنو و لوزان دارد ! به نظر می رسـد آنچه که در سال 1384 جناب آقای روحانی توانایی پذیرش یا انجام آن را نداشت امروز با قدرت بیشتـری که در امور اجرایی کسب نموده در حال به جریان انداختن آن است. نکته ای که جالب است این می باشد که آقای روحانی همچنان که در حال حاضر می گویند برخی کارهای طرف مقابل در مذاکرات مخالف با روح توافقنامه!! ژنو است در سال 84 نیز همین نظر را درباره توافقنامه پاریس داشتند به گونه ای که در یک بخش می گویند : « ... هرگونه تلاش برای تبدیل تضمین های عینی به توقف یا تعلیق بلندمدت، با روح و مفاد توافقنامه پاریس سازگار نیست و برای ایران قابل پذیرش نمی باشد. »

اما بخش های مورد نظر را عینا از کتاب نقل می کنم تا با مقایسه آن با توافقنامه ژنو و لوزان به شباهت ها پی برده و قضاوت با خودتان باشد : 

« روز شنبه 1384/05/15 یعنی روز تحلیف رئیس جمهور در مجلس، طرح اروپایی ها در تهران مورد بررسی قرار گرفت ... در تیم هسته ای اجماع بود که باید جواب قاطعی به اروپایی ها داده شود. بنابراین پاسخ را بی درنگ آماده کردیم. پاراگراف آخر نامه ما این بود که شما باید برای ارسال این طرح از ملت ایران عذرخواهی کنید. طبق روال در این گونه موارد، طرح اروپا و نامه رد طرح را مقام معظم رهبری و آقای احمدی نژاد فرستادیم که بدون هیچ گونه تغییری تأیید و سپس ارسال گردید.

متن پاسخ جمهوری اسلامی ایران به طرح پیشنهادی سه کشور اروپایی :

- پیشنهاد ارائه شده از سوی سه کشور اروپایی/اتحادیه اروپا در تاریخ 5 اوت 2005، نقض آشکار حقوق بین الملل، منشور سازمان ملل متحد، NPT، بیانیه تهران و توافق پاریس است.

- این پیشنهاد به نحو حق به جانبی، حقوق و مجوزهایی را برای سه کشور اروپایی فرض می کند که به وضوح فراتر از حقوق بین الملل است و حتی با آن در تعارض قرار می گیرد و تکالیفی برای ایران فرض می کند که هیچ جایگاهی در حقوق و رویه ها ندارند.

- این پیشنهاد دربردارنده مجموعه ای از تقاضاهای یک جانبه و خودخواهانه فراقانونی از ایران است که گستره آن از انکار حق حاکمیت تا واگذار کردن حقوق غیرقابل انکار خودش را در بر می گیـرد.

- این طرح درصدد مرعوب ساختن ایران برای پذیرش بازرسی های مداخله جویانه و غیرحقوقی است که فراتر از توافقنامه پادمان یا پروتکل الحاقی می باشد و تنها در گذشته توسط شورای امنیت علیه عراق تحمیل شده بود.

- این طرح از ایران می خواهد بخش وسیعی از برنامه صلح آمیز هسته ای خود را کنار بگذارد.

- این طرح همچنین در صدد ایجاد مجموعه ای از معیارهای خودساخته، تبعیض آمیز و بی اساس برای برنامه هسته ای ایران است. چنین معیارهایی عملا اکثر زیرساخت های برنامه صلح آمیز هسته ای ایران را برخواهد چید ؛ معیارهایی که اگر در سطح جهانی اعمال شوند، صنعت هسته ای را تنها به انحصار کشورهای دارنده سلاح های هسته ای درخواهند آورد.

- این طرح - با وجود حجم بزرگ آن - مطلقا دربردارنده هیچ گونه تضمین یا تعهدات محکمی نیست و حتی شامل پیشنهادهای قابل ملاحظه یا جدی همکاری با ایران نیز نمی باشد.

- پیشنهادات مذکور نه تنها ناقض توافق پاریس است بلکه این توافقنامه را به سخره نیز می گیرد.

- این پیشنهادات هرگز ذکری از واژه های « تضمین عینی »، « تضمین های محکم » یا « تعهدات محکم » به میان نیاورده و بدین ترتیب نشانگر دور شدن کامل نویسندگان آن از اصول توافق پاریس است.

- این پیشنهاد « تضمین های عینی » را معادل پایان بخشیدن به برنامه صلح آمیز هسته ای ایران که به زحمت حاصل شده، می داند.

- در عین حال در این پیشنهاد عنصر « تضمین های محکم و تعهدات قطعی » با تفسیر دوباره، با تعهدات مبهم، مشروط و ناقض تکالیف موجود معادل شده است.

در مجموع، پیشنهاد مذکور در زمینه تقاضا از ایران بسیار طولانی، اما در مورد پیشنهادهای ارائه شده به ایران به طور مضحکی کوتاه و نارسا می باشد. فقدان هرگونه تلاش برای ایجاد ظاهری متوازن، این پیشنهاد را به دستور استعمال کاپیتولاسیون شبیه می سازد. پیشنهاد یاد شده توهینی به تمام ملت ایران است که سه کشور اروپایی باید به خاطر آن از ملت ایران پوزش طلبند. » امنیت ملی و دیپلماسی هسته ای، ص 596-598

قضاوت با خودتان !!