۱. در میانه یک نبرد نابرابر که هم شروع‌کننده درگیری مشخص است هم بطلان حرف و دعوی او آشکار است، اخلاق و انسانیت حکم می‌کند که وارد عمل شد و طرف حق را گرفت و بر باطل تاخت. در آستانه سالروز حرکت کاروان اباعبدالله علیه‌السلام از مکه به سمت کربلا باید این کلام حکیمانه«کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» را فهم کرد و حسینی یا یزیدی بودن را انتخاب نمود. باید دانست که نمی‌توان از این انتخاب هم سر باز زد و از زیر بار مسئولیت، شانه خالی کرد. بی‌طرفی هم پذیرفته نیست چه رسد به پیوستن به لشکر باطل. اما برخی اخلاق‌شان رنگ سازمان ملل به خود گرفته است! وقتی در نبرد مردم مظلوم فلسطین و رژیم غاصب صهیونیستی، دو طرف را دعوت به آرامش کنید، مشخص است در کنار قربانیان این نبردِ نابرابر باید اخلاق و انسانیت را هم به‌عنوان قربانیان جدید، معرفی کنیم. این قاعده و مثال را در بسیاری از وقایع و زندگی روزمره می‌شود تطبیق داد. کافی است کمی تأمل کنیم.
برخی اخلاق‌شان این است که بین حق و باطل گام بردارند؛ در حالی‌که این کار، میانه‌روی و مصداق خیرالامور نیست، بلکه حرکت در مسیر باطل است.
۲. مشی و امر مقام معظم رهبری، روشنگری و پاسخ به شبهات و حتی پیش از ایجاد شبهه، سوزاندن خط شبهه‌آفرینان است. فلذا بر عموم مسئولان و دستگاه‌های مختلف، فرض است نسبت به ابهام‌ها و شبهاتی که مطرح می‌شود پاسخگو باشند وگرنه باطل با جولان رسانه‌ای در میان مردم جا می‌افتد.
گاهی سکوت، موجد یا مقوّم شبهات است و نمی‌شود با ژست اخلاقی و تغافل، مسئله را رها کرد و نسبت به آن خاموش ماند؛ بلکه باید اولا پاسخ داد و ثانیا با مغرضان و شبهه‌آفرینان برخورد کرد وگرنه عدم برخورد مناسب باعث تجری سایرین نیز خواهد شد و بخش عمده‌ای از توان اشخاص، لاجرم مصروف به این پاسخگویی‌های واجب ولی وقت‌گیر و انرژی‌بر خواهد شد.
۳. شخصی که متهم شده، چنانچه مظلوم باشد باید مورد حمایت قرار گیرد و به او اجازه دفاع و حتی گلایه داد.
کما اینکه در آیه شریفه قرآن داریم که:«لا یُحِبُّ اللهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلاَّ مَنْ ظُلِمَ وَ کانَ اللهُ سَمیعاً عَلیماً؛ خدا دوست نمی‌دارد که کسی با گفتار زشت، به عیب خلق، صدا بلند کند؛ مگر آن‌کس که ظلمی به او رسیده باشد که خدا شنوا به اقوال و به احوال بندگان و دانا است.» 
سوء من القول به معنای هر سخنی است که در باره هرکس بگویند ناراحت می‌شود، مثل نفرین و فحش! و خدای متعال سخن زشت با صدای بلند گفتن را دوست نمی‌دارد؛ (الّا مَن ظُلم) این استثناء منقطع، معنایش آن است که اما کسی‌که مورد ظلم قرار گرفته می‌تواند صدای خود را بلند کند و ابراز نماید که مورد ظلم قرار گرفته است. فلذا وقتی کسی مظلوم را دعوت به سکوت و پذیرفتن ظلم می‌کند خلاف اخلاق و شریعت عمل کرده است؛ خصوصا وقتی که این اتهام و شبهه، نه یک فرد بلکه یک جریان یا یک نهاد و دست‌آخر نظام و انقلاب را دچار آسیب کند. مظلومیت، ایرادی ندارد؛ چراکه هر کسی ممکن است بدون کم‌کاری و اشکالی دچار ظلمِ ظالم شود اما انظلام و ظلم‌پذیری حتما مذموم است و باید از آن پرهیز کرد.