به گزارش پارس به نقل از مهر، جنگ اقتصادي به دو حوزه تقسيم می‌شود: يكی حوزه اطلاعات است و دیگری، بخش­هاي عملياتي و اثباتي. در حوزه اطلاعاتي، باید بتوانیم با مخاطبان امروز، فراتر از آن فروع فقهي ارتباط برقرار کنیم. در بحث عملياتي جنبه سلبي و دفاعي قضيه مطرح است و به هر حال بايد ضرباتي را كه وارد مي­ شود، دفع كنيم؛ ولی تنها نباید در این زمینه ماند، بلکه باید حرکات ایجابی هم صورت داد.

نوشتار پیش رو، خلاصه ­ای از سخنرانی دکتر پیغامی است که به تبیین وظایف روحانیت و طلاب در جنگ اقتصادی می ­پردازد. 

نیازهای روحانیت در جنگ اقتصادی

روحانیت در فضای اقتصادی کشور، بسیار نقش دارد و در عرصه­ های مختلف می­ تواند ظهور و بروز کند. یکی از عرصه ­های مهمی که طلاب می ­توانند ورود کنند و شاید کسی جز حوزه نمی ­تواند به این عرصه بپردازد، عرصۀ نظریه ­پردازی و تولید علم است. مقام معظم رهبری در نشست اندیشه ­های راهبردی صریحاً فرمودند که انقلاب اسلامی، نظریۀ عدالت ندارد. این وظیفۀ حوزه است که با توجه به ابزارهای فهم متن، به استنباط این موضوع از ادله بپردازد.

یکی دیگر از عرصه­ هایی که روحانیت می ­تواند و در واقع، باید به آن ورود پیدا کند، عرصۀ فکر است. مردم ما زیاد اهل فکرکردن نیستند. ضمن این­که زیاد اسلامی فکر نمی ­کنند. مردم باید گزاره­ های اقتصادی دین در ذهنشان باشد و رفتارهایشان را طبق آن ذهنیت، اسلامی کنند. روحانیت وظیفه دارد که در عرصۀ تبلیغی خود، به تبیین و توضیح گزاره­ های اقتصادی دین اسلام بپردازد و جهان­ بینی اسلامی در زمینۀ اقتصاد را برای مردم بازگو کند.

روحانیون، در عرصۀ معنویت جامعه نیز وظیفۀ تبلیغی دارند؛ مردمی که روحیۀ معنوی دارند، خدا را واقعاً رازق می ­دانند و با ایمان به غیب، معنویت را بر مادیات ترجیح می­ دهند، اقتصادشان متفاوت از اقتصاد مردمی است که این اعتقادها را ندارند. مردم باید در این زمینه هدایت شوند و این وظیفۀ روحانیت است.

ما خيلي از اوقات، مجبوريم که در چند جبهه گلوله بيندازيم و وارد شويم. نمي ­توانيم نسبت به جنگ اقتصادي، جنگ سياسي، جنگ فرهنگي، جنگ نرم و جنگ سايبري بي ­توجه باشيم و بگوييم من فقط سايبري بلد هستم. یک طلبه بايد در مورد همه اين­ها، حداقل­ هايي بداند.

متأسفانه حوزه، حوزه­اي نيست كه پاي مسئله­ هاي انقلاب آمده باشد. حوزه سؤال­های انقلاب را جواب نمي­دهد. در بسیاری از اوقات، مردم در سبک زندگی، رفتار، ذهنیت­ها و... دچار اشتباهات فراوانی هستند که روحانیت و در درجۀ بعد، صدا و سیما باید از رفتار مردم انتقاد و آن را اصلاح کنند. صدا و سيما همیشه مسئولين را مي­ كوبد. باید مقداری هم مردم را بكوبد تا مردم بفهمند اشتباه مي­كنند و متوجه شوند خطايشان چيست.

اتراف، اسراف، تبذیر، فساد مالی و... در جامعه زیاد است و طبق دیدگاه اسلام، این­ها می­تواند مقدمه­ای برای فتنه و نابودی جوامع باشند، بنابراین، ما باید بیش از این­که از فقر بترسیم، از زیاده­ روی در استفاده از نعمت­ها توسط عده­ای خاص بترسیم که جامعه را به هلاکت نکشانند. این مسئله، وظیفۀ روحانیت و رسانه­ها را خیلی سنگین می­ کند.

مقام معظم رهبری مي­ گويد: «سلامت معنوي جامعه را بايد حل كنيد». از حوزه سؤال دارد، ولي حوزه جواب نمي­دهد. سلامت معنوي مردم رها شده و دست جادوگرها و رمال‌ها افتاده است. در این زمینه نیز حوزه مسئول است.

در زمان جنگ، همه در مدارس و پايگاه­ ها آموزش نظامي مي­ديدند اما اکنون، پنج سال است که جنگ اقتصادي است ولی آموزش اقتصادی نداریم. کار اول، آموزش و بیان مفردات سخنان مقام معظم رهبری است. كار دوم، بیان تاریخ براي آن­هايي است كه اهل مطالعه­اند تا پيشرفت­هاي اقتصادي كشور محسوس و ملموس شود. مردم بايد بدانند كه در اين كشور، صد سال پيش چگونه زندگي مي­كردند. برخی مردم گمان مي ­كنند ايران صد سال پيش، یا سي سال پيش، همين شكل کنونی را داشته است.

روحانی باید بتواند مسائل روز را به واقعۀ عاشورا وصل کند و برای مردم بیان کند. به عنوان مثال، باید برای مردم گفته شود که روابط نامشروع و نان حرام، اثرگذار است؛ در حدی که انسان می­تواند امام خود را به قتل برساند. فتنۀ کربلا ناشی از حرام­خوری و روابط نامشروع بود و اگر در جامعۀ ما چنین گناهانی وجود دارد، باید بترسیم.

ما اکنون با جنگ اقتصادي مواجهیم و اين جنگ، شرايط خاص خودش را دارد و در چهار حوزه ما را به مبارزه مي ­طلبد؛ حوزه اول، حوزه اخلاق اقتصادي است. از بحث سبك زندگي، رفتارها، انصاف، انفاق، گذشت و ايثاري كه ممكن است در يك تعامل ساده روزمره بين افراد اتفاق بيفتد، تا كم­ فروشي، همه مربوط به اخلاق اقتصادي است.

حوزه دوم، حوزه فقه است. فقه اقتصادي كه دايرة وسيع خودش را دارد. احکام خمس و رهن و اجاره و خیارات و... باید برای مردم بیان شود. حوزه سوم، حوزه عقايد اقتصادي است. ما همان­ طور که نيازمندیم بدانيم خداوند يكي است، بايد دقيقاً بدانيم خداوند رزاق است؛ بايد بدانيم يك ريال مال حرام چگونه گردش مي­ كند و چه تخريبهايي مي ­كند.

باید بدانیم که صرفاً مكانيسم­هاي مادی تأثیرگذار نيست، بلکه گاهی اوقات، يك اشتباه معنوي باعث كاهش درآمد سرانة كشور مي­شود. اين مسائل را بايد در حوزة هستي­شناسي و عقايد جامعة امروزي بحث کرد. حوزة چهارم، حوزة دانش و علم اقتصاد است. بسیاری از جوان­هاي كشور، حتی تعريف كارآفريني یا مفردات کلام­های اقتصادی مقام معظم رهبری را نمی‌دانند.

اين چهار حوزه، چهار حوزه ­اي است كه نبود و فقدانش يك نتيجه داده و آن نتيجه، اين است كه عمليات رواني دشمن در حوزه اقتصاد در مردم ما جواب داده ­است. در جمهوري اسلامي ايران، آمار فقر خیلی پايين آمده است، اما احساس فقر، خیلی بالا رفته است. وضع اقتصادی به لحاظ مصرف اقلام کالایی در چند سال و چند دهه گذشته افزايش پيدا كرده، ولي ‌ناشكري مردم، به خصوص در جامعة متوسط شهري افزایش یافته است. این ناشی از جنگ روانی دشمن است.

ما اشكال داريم، اما اين‌كه فكر كنيم اقتصاد كشور در حال اضمحلال، فروپاشي و بحران است، يك تصوير ذهني ساختگي است. این تصویر را دشمن ساخته است. علت ساخته­ شدن این تصویر هم بی­سوادي ما نسبت به مسائل اقتصادی، شاخص­ها، آمارها و... است.

لحاظ ­کردن نرخ واقعي یا نرخ ‌اسمي، يك سواد بسيار سادۀ اقتصادي است كه اگر تبديل به فرهنگ شود، بسياري از شبهات جواب داده می­ شود. به عنوان مثال، در بحث مهريه زن، اگر پدربزرگ ما به مادربزرگ بگوید مهريه ­ات شش تومان بوده، بيا بگیر و برو خانه پدرت، قانون و فقها می ­گویند این درست نیست و بايد به قيمت روز بدهد؛ شش تومان آن موقع ملاك نيست؛ يعني باید عدد اسمي، به عدد واقعي ­اش تبديل شود. اگر ما نرخ­هاي واقعي را دنبال كنيم، خيلي از تحليل­ها عوض مي­ شود.

روحانیت بايد ذهن مردم را نسبت به شرايط عوض كند و اين نيازمند اين است كه ابتدا خودش دانش اقتصادي لازم را پيدا كند. افسر جبهة نرم، اول بايد خودش واكسينه شود تا بتواند سواد اقتصادي، اخلاق اقتصادي، عقايد اقتصادي و فقه اقتصادي را به مردم منتقل كند.

در سال 1342 به امام خمینی(رحمه‌الله) گفتند در مراسم عاشورا و صفر، هر چه مي­ خواهيد بگوييد، ولی نگویید اسلام در خطر است، خطر اصلي اسرایيل است و اين حكومت همان طاغوت يزيد و معاویه است. الآن هم اگر در منابر نگوييم كه انقلاب اسلامي ايران دچار جنگ است و نگوييم كه در اين جنگ هم تا به حال انقلاب اسلامی موفق بوده یا نگوييم دشمن چگونه مي­ خواهد به ما ضرر بزند و به مردم اطلاع ندهيم، اين شرايط را درك نكرده‌ايم و مثل همان سال 1342 است.

آن موقع هم جنگ همين بود، با شاه و اسرایيل جنگ داشتيم. اکنون جنگ­هاي ما در كنار جنگ با اسراييل، جنگ فرهنگي، امنيتي، سايبري و انواع جنگ‌های اقتصادي است. همه را بايد به مردم گفت. پاي برخی منابر كه مي­ رویم، انگار نه انگار که سال، سال توليد ملي است و دشمن در حال جنگ اقتصادی با ماست.