به گزارش پارس نیوز به نقل از 100 آنلاین: کلمات قدرت دارند، جان دارند، گاهی آن قدر خوب چفت و بست می شوند باهم، که می شود دیوار نوشت قلب ها در برخی زمان ها. مثل همین بیت هوش رُبای حسین رستمی:" زیر دِین چهار ده معصومم اما گردنم/ زیر دِین حضرت موسی بن جعفر بیشتر.که دیوار نوشت قلب خیلی ها شده درسالروز تولد امام کاظم علیه السلام. انگار از تکرارش زیر لبمان، دلمان غنج می رود برای نیم نگاه تازه ای که قرار است باز هم نصیبمان شود. حتی خواندن گزارشی با محوریت کلمات و جملاتی از موسی بن جعفر(ع) هم، وقتی قبلش همان شاه بیت را زمزمه کرده باشی، انگار یک جور دیگری بر دل می نشیند. گفتگوی ما با حجت الاسلام «علیرضا بیاتانی» در مورد طبیعی بودن شیطنت بچه ها و راه حل امام موسی کاظم برای فردی است که از شیطنت بچه اش شکایت داشت. 

 

 

حجت الاسلام علیرضا بیاتانی؛ کارشناس علوم کامپیوتر و طلبه سطح دو حوزوی

* شیطنت کودکان را به رسمیت بشناسیم 

از قول فریده مصطفوی نقل شده است که:" امام(ره)  به دختر من که از شیطنت بچه خود گله می کرد،می گفتند : من حاضرم ثوابی را که تو از تحمل شیطنت حسین می‌بری با ثواب تمام عبادات خودم عوض کنم. امام خمینی (ره) عقیده داشتند که بچه باید آزاد باشد تا وقتی که بزرگ می شود آن وقت باید برایشان حدی تعیین کنند." در سبک زندگی اسلامی،بازیگوشی و شیطنت کودکان نه تنها نقص و بیماری تلقی نمی شود، بلکه امتیاز و نقطه مثبت است. به همین بهانه حجت الاسلام بیاتانی می گوید:« امام موسی کاظم علیه السلام فرموده اند؛ بازیگوشی و شیطنت پسر در دوران کودکی پسندیده است، شایسته است فرزند در کودکی بازیگوشی کند برای اینکه در بزرگسالی بردبار شود.» 

بنابراین بازی، تحرک و طبیعتا شیطنت های بچه گانه نقش اساسی در رشد و تکامل و تعالی کودک دارد.بازی مهم ترین امر در زندگی کودک محسوب می شود.دوران بازی برای کودک دوران تعطیلی تکاملش نیست و روند رشد و تکامل او را به تاخیر نمی اندازد بلکه از طریق بازی استعدادها و توانمندی ها و ظرفیت های درونی او خودنمایی می کنند و تاکید روایات به آزاد گذاشتن کودک برای بازی به این دلیل است.

کودک پرتحرکی که اوقات زیادی را به بازی و جنب و جوش بپردازد وقتی بزرگ شود عاقل و بردبار خواهد شد و کودکی که غریزه اش در کودکی از طریق بازی و جنب و جوش اشباع نشده باشد در بزرگسالی دچار پدیده ای با عنوان "کودک صفتی" خواهد شد و رفتارهای کودکانه از او سر خواهد زد.»

 

بزرگان دین،شیطنت بچه ها را به رسمیت می شناختند.

*قهر کوتاه مدت، توصیه امام کاظم به پدر شاکی از شیطنت فرزند

حالا اگر این شیطنت ها از مرزهای مجاز عبور کرد و خط قرمز ها را هم پشت سر گذاشت چه باید کرد؟ در ادامه صحبت های حجت الاسلام بیاتانی، پاسخ امام موسی کاظم به پدر شاکی از شیطنت فرزندش شنیدنیست:« البته که مجاز و مطلوب بودن بازیگوشی کودک به معنای مجاز بودن رفتارهای گستاخانه و بی ادبانه نیست و چنانچه کودکی نسبت به بزرگ ترها گستاخی و بی ادبی کند یا از حدود شرعی و بایسته های لازم در روابط اجتماعی تجاوز کند باید تنبیه شود و بفهمد رفتار او را نپسندیده ایم.

حال سوالی که مطرح می شود این است که کیفیت تنبیه باید چگونه باشد تا کمترین آفت و بیشترین کارایی را داشته باشد.امام کاظم علیه السلام در روایتی یکی از بهترین راه های تنبیه را قهر کوتاه مدت معرفی نموده اند.الإمامُ الکاظمُ علیه السلامـ عِندَ ما شَکی لَهُ بَعضُهُم إبناً لَهُ ـ: لا تَضرِبْهُ ، واهْجُرْهُ ولا تُطِلْ. امام کاظم(ع) به شخصی که از فرزندش شکایت داشت فرمود:او را نزن، بلکه برای مدتی کوتاه با او قهر کن.البته نکته ظریف و مهم در این راهکار، این است که امام کاظم علیه السلام به کوتاه بودن زمان قهر اشاره کرده اند.

روانشناسان می گویند اولین پیامد منفی قهر طولانی مدت شما با کودک، مشکلات روحی است که برای او به وجود می‌آید. کودکان به‌خصوص در سنین پایین از همه نظر به شما وابسته هستند. به‌علاوه آن‌ها درکی از این موضوع ندارند که شما برای تربیت شان با آنها قهر کرده‌اید و دیریازود شرایط به حالت عادی برمی‌گردد. آنها قهر شما را موضوعی بسیار جدی در نظر می‌گیرند و این شرایط باعث ترس و نگرانی بیش از حد آن‌ها می‌شود. در واقع کودک ناگهان احساس می‌کند که تمامی امنیت و حمایت خود را از دست داده است. و این موضوع اضطراب بسیاری را در وجود او به همراه خواهد داشت و همین اضطراب می تواند زمینه ساز بسیاری از بیماری ها در بچه ها حتی در بزرگسالی شود. لذا قهر کردن با بچه ها باید کوتاه مدت باشد و زیاد هم تکرار نشود. چرا که تکرار بیش از حد هم باعث عادی شدن و بی اثر شدن این روش خواهد شد.

*خدا محوری، شاه کلید عملی کردن رفتارهای سخت اما درست

دوستی می گفت تکنیک های رفتاری زیادی را در مواجهه با بچه ها می دانم، اما مهم این است که در لحظه عمل کم می آورم.به نظر می رسد این حدیث ناب امام موسی کاظم ریشه بسیاری از عمل نکردن های ماست. امام کاظم فرموده اند: علومی را که مردم به آن نیاز دارند در چهار چیز یافتم:

اول اینکه خدای خودت را بشناسی .بشناسی که خداوند با تو چه کار کرده است.بشناسی که خداوند چه چیزی از تو می خواهد و بشناسی که چه چیزی تو را از دینت خارج می کند.

مثلا در همین بحث به رسمیت شناختن شیطنت بچه ها، که گفتنش راحت است و عمل به آن سخت،حجت الاسلام بیاتانی مثالی می زند از رفتار مُلا عباس تربتی، یکی از عرفای کم نظیری که کتاب فضیلت های فراموش شده در شرح حال ایشان است؛« استاد علی قندهاری یکی از شاگردان ملا عباس تربتی می گوید که من از همان دوران نوجوانى شیفته ملا عباس تربتی شدم. شبى در منزل ایشان مجلسى بود و چراغى بر سر در خانه آویزان کرده بودند. من و چند تن از نوجوانان کم سن و سال محله به عنوان بازى و به اقتضاى شور و شر نوجوانى مرتباً وارد دالان خانه مى‌ شدیم و سنگ مى‌ زدیم و فریاد مى‌ کشیدیم و در را هم مى‌ کوبیدیم و اهل خانه را عاصى کرده بودیم. شاید چراغ را هم شکسته بودیم. در یکى از دفعات ناگهان حاج آخوند(ملا عباس تربتی) از تاریکى دالان بیرون آمد و دست ما را گرفت و در حالى که على‌ رغم انتظار با مهربانى احوال ما را مى‌ پرسید به کسانى که در داخل منزل بودند رو کرد و گفت: این فرزندان من خیلى بازى کرده‌ اند و خسته شده‌ اند حتماً گرسنه هم هستند از آنها پذیرائى کنید که مهمان مایند.

این ماجرا نشان می دهد که عالم و عارف بزرگی مثل ملا عباس تربتی عملا چقدر بازیگوشی و جنب و جوش کودکان را به رسمیت می شناسد.»

وقتی حدیث امام موسی کاظم در مورد علومی که مردم به آن نیاز دارند را خواندم، یکهو پاره ای از متن نویسنده ای خوش قلم،که یکسال تجربه جلسات روانکاوی را داشته در ذهنم سُر خورد؛«باید بروم وسط میزی که فروید و لاکان و یونگ و مابقی مسیحی-یهودی های سیگار برگ به لب و عینک انگلیسی به چشم، دور تا دورش نشسته اند، روی گزارشات مشاهدات بالینی شان بایستم و با صدای رسا بگویم:

حرف هایتان غلط است چون تعریف تان از خدا، انسان و رابطه اش با دنیا غلط است. بدون معاد و باور به زندگی پس از زندگی، هیچ اندوهی التیام نخواهد یافت و هیچ خشمی فرو نخواهد نشست و هیچ ظلم و تحقیری بخشیده نخواهد شد و هیچ تاب آوری و خودانگیزشی و هدفمندی و خودلگامی ای واقعی نخواهد بود.»