به گزارش پارس نیوز به نقل از فارس ؛ « یوزپلنگ ایرانی » همیشه دغدغه علاقه‌مندان حیات‌وحش بوده و هر کس نیم‌نگاهی به طبیعت و اندک علقه‌ای به حیات‌وحش ایران داشته، «یوز» برایش مهم بوده است.

سال‌ها تجربیات نافرجام برای صیانت و حراست از یوزپلنگ‌های آسیایی که امروز فقط در ایران یافت می‌شوند و اسمشان را هم از همین رو، دیگر «یوزپلنگ ایرانی» می‌نامند، همچنان نگرانی‌ها و دغدغه‌ها را در دوستداران محیط‌زیست زنده نگه داشته است.

گرچه این دلهره‌ها ادامه داشته و دارد؛ اما یوزپلنگ ایرانی از زمانی که «ایران» خانمِ پارک ملی توران در پروژه تکثیر در اسارت به باروری رسید و سه توله آن به دنیا آمدند، به نمادی فراگیرتر از همیشه برای ایران تبدیل شد تا اینکه آخرین بازمانده این پروژه هم از دست رفت؛ اما آیا داستان « پیروز » واقعاً به آخر رسیده است؟

«پیروز»؛ نماد توان متخصصان ایرانی

صفحات مجازی دوستداران محیط‌زیست را که ورق بزنید، با مطالب متنوع و جالب‌توجهی درباره یوزپلنگ ایرانی و به‌ویژه پیروز مواجه می‌شوید؛ هم نقدهایی هست و هم نکات علمی قابل‌بیانی که باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد.

یکی از فعالان محیط‌زیست می‌نویسد: پیروز، نماد امیدها و نگرانی‌های جمعی ما بود. وقتی خبرها درباره حال وخیم پیروز و بستری شدن این یوز ایرانی در بیمارستان منتشر شد، نگرانی‌های زیادی را ایجاد کرد. پیروز، یوزپلنگ ۱۰ ماهه‌ای بود که خیلی‌هایمان، امید و آرزو و نگرانی را در چشم‌های او جست‌وجو می‌کردیم؛ اما پیروز آخرین یوز نیست و همچنان می‌توان به آینده امیدوار بود.

این فعال زیست‌محیطی ادامه می‌دهد: پیروز تنها فرزند باقیمانده از بارداری «ایران»، یکی از مشهورترین یوزهای ایرانی است که در ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۱ زاده شد و بسیاری از مردم پروژه حفظ نژاد یوزپلنگ آسیایی را حالا با نام او می‌شناسند؛ در همین میان، با توجه به خطری که یوزپلنگ ایرانی را تهدید می‌کند، پیروز به نمادی در میان مردم تبدیل شد. «پیروز» امروز نماد توان متخصصان ایرانی در زادآوری «ایران»، یوز ماده در اسارت است.

امیدها؛ همچنان به «پارک ملی توران»

گرچه برخی رسانه‌های معاند خارجی از مدت‌ها پیش تلاش کردند تا همه امیدهای جلوگیری از انقراض یوزپلنگ ایرانی را در سایه «پیروز» کلیشه‌سازی کنند؛ اما واقعیت‌های موجود، چیز دیگری می‌گوید.

گرچه «پیروز» نمادی برای ایرانیان شد و کم‌کم برای خودش اسم و رسمی دست‌وپا کرد و بعد از مدتی هم به اوج شهرت و آوازه رسید؛ اما همه امیدها به جلوگیری از انقراض یوز ایرانی به او خلاصه نشده و نمی‌شود.

شمار قابل‌توجهی از متخصصان از همان ابتدا نیز نگرانی‌هایی از ادامه راه توله‌های «ایران» مطرح می‌کردند که امروز کم‌کم رنگ بهتری به خود می‌گیرد.

یک کارشناس حیات‌وحش عقیده دارد: پیروز از همان زمان به دنیا آمدن تا این اواخر که به دلیل بیماری در بیمارستان بستری شد، دچار مشکلاتی بود که نگرانی‌های زیادی را متوجه او می‌کرد.

او می‌نویسد: یکی از این مشکلات مهم «پیروز»، عدم بازوحشی‌سازی این یوز ایرانی بود و دیگری، وابستگی پیروز به انسان در کنار مشکلات فیزیولوژیکی که به‌طور طبیعی داشت؛ اما، فارغ از همه مشکلات، ضعف بدنی پیروز و بیماری گوارشی او نگرانی زیادی را ایجاد می‌کرد؛ اما این تجربه نخست بود و حتماً در آینده شرایط بهتری در تجربیات بعدی فراهم خواهد شد.

امیدها این روزها همچنان به پارک ملی توران است تا تجربه نخست تکثیر در اسارت، در روندهای آتی به نتایج مطلوب‌تری منجر شود.

نگاه‌ها به خبر خوش بارداری «ایران»

«پیروز»، یوزپلنگ ۱۰ ماهه ایرانی با علائم نارسایی حاد کلیوی به بیمارستان دامپزشکی مرکزی منتقل و پس از چند روز تلف شد؛ او آخرین فرزند «ایران» خانم پارک ملی توران بود.

دو همزاد «پیروز» هم اردیبهشت امسال چند روز پس از تولد، به علت مشکلات گوارشی تلف شده بودند. تولد این سه یوز به شیوه سزارین، اولین تجربه سازمان حفاظت محیط‌زیست بود؛ ولی خبرهای خوشی باز هم در راه است.

«تکثیر در قرنطینه»، یک پروژه علمی است که کمتر کشوری تجربه و دانش آن را دارد و «پیروز»، نمونه خاص این پروژه بزرگ بود که طی آن، یوز ایرانی تکثیر شد و برای ماه‌ها نیز زندگی کرد؛ بی‌شک، این یک دستاورد بزرگ است؛ اما آیا آخرین آن خواهد بود؟

پاسخ، گویا منفی است. خبرهای خوشی از پارک ملی توران شنیده می‌شود. متخصصان ایرانی همچنان در حال تلاش برای به سرانجام مطلوب رساندن پروژه تکثیر یوزپلنگ ایرانی هستند و این روزها بیشتر نگاه‌ها به خبر خوش بارداری «ایران» دوخته شده است.

کفشچه، سرگروه تیم مطالعات پژوهشی محیط‌زیست در همین زمینه می‌گوید: کشورهای محدودی در دنیا توان یا تجربه اجرای تکثیر در اسارت برای گونه‌های در حال انقراض را دارند و در گام بعدی پروژه تکثیر در اسارت، مادر پیروز مجدداً در چارچوب این پروژه تحقیقاتی مهم، باردار است و این سیکل برای تجربه‌ای جدید تکرار خواهد شد.

این پایگاه تحقیقاتی خودش یک «دانشگاه» است

به‌هرحال، پایگاه تحقیقاتی خاصی که در پارک ملی توران با حضور متخصصان دامپزشکی، تیمارگران، یوزبانان و کارشناسان محیط‌زیست فراهم آمده، امروز دیگر خودش یک «دانشگاه» است؛ گرچه کمبود امکانات دارد.

امروز مسأله اساسی در ماجرای تکثیر در اسارت یوزپلنگ‌های ایرانی این است که هم از تجربیات گذشته به‌خوبی درس بگیریم، هم اختلافات سلیقه‌ای را کنار بگذاریم و هم گذشته را چراغ راه آینده قرار دهیم؛ همه به «ایران» امیدوارند و این امید باید زنده نگه داشته شود.

پروژه تکثیر یوزپلنگ‌های ایرانی در اسارت می‌تواند اثر قابل‌توجهی در افزایش شمار جمعیت یوزهای ایرانی که این روزها گفته می‌شود «به‌شدت در معرض انقراض» هستند، داشته باشد؛ جدای از اینکه برخی از خبرهای خوب از حیات‌وحش توران، امیدها را به رشد جمعیت یوزها در دل طبیعت بیشتر کرده است.

گرچه شماری از مخاطبان فارس با ثبت پویشی در سامانه « فارس من » با عنوان « ضرورت مراقبت‌های ویژه از توله یوزپلنگ‌های پارک توران » خواستار توجه بیشتر به یوزهای آسیایی شده‌اند ( اینجا حمایت کنید )؛ اما  «آذر» و «توران»، نمونه‌های خوبی برای امیدواری ملت ایران به حفظ گونه ارزشمند یوزپلنگ ایرانی هستند و داستان «پیروز» یا به عبارت بهتر، داستان یوز ایرانی هنوز به آخر نرسیده است.