کلینزمن-تیم ملی ایران؛ منتظر یک امضا

در حالی که مهدی تاج پروژه معرفی سرمربی جدید تیم ملی فوتبال ایران و انتخاب جانشین کارلوس کی روش را با هنرنمایی استثنایی خود از ابتدای اسفندماه سال گذشته تا روزهای پایانی فروردین ماه طول داده و در این مدت هم بارها به شیوه های مختلف رسانه های رسمی ، خبرگزاری ها و افکار عمومی را با جملات زیرکانه اش بازی داده است، و در آخرین اظهارنظرش طرفداران تیم ملی را به نیمه اردیبهشت ماه حواله کرده، برخی منابع غیررسمی از آنسوی آب خبر می دهند که رییس فدراسیون با یکی از سه گزینه مازیار ناظمی صحبت کرده است.

منبع شایعه سرمربیگری کلینزمان در تیم ملی ایران

مدیرعامل اسبق باشگاه خصوصی شده استقلال خوزستان ک هگفته می شود این روزها در انگلیس به عنوان مشاور اقتصادی باشگاه استوک سیتی فعالیت می کند، در استوری اینستاگرام خود عکسی معنادار از یورگن کلینزمن سرمربی سابق تیم‌های ملی آلمان و آمریکا منتشر کرد. 

امیر سلطانی که گویا از طریق منابعی موثق از این خبر مطلع شده است، در صفحه اش نوشت: «کمی قدیمی، اما هنوز طلا... به ایران خوش آمدی مربی.»

با انتشار این پست در فضای مجازی خیلی از رسانه های رسمی داخلی ایران با احتیاط با موضوع مواجه شدند و یقینا دنبال گرفتن تایید از تاج رفتند اما رییس اصفهانی فدراسیون بسیار زیرک تر از آن بود که سریع دم به تله رسانه ها بدهد. او که این چرخه را تا امروز کش داد و تا همینجا هم سه ماه دستمزد یک مربی تراز اول جهانی یعنی چیزی در حدود نیم میلیون دلار برای فدراسیون بی پول ایران صرفه جویی کرده است، هنوز واکنشی نسبت به این خبر نشان نداده و بعید است تا زمان قطعی شدن قرارداد چیزی در این باره بگوید.

شواهدی که شایعه کلینزمن را تایید می کند

قرارداد یک سرمربی تراز اول در کلاس جهانی فوتبال، رقمی نیست که فدراسیون به تنهایی بتواند از عهده پرداخت آن برآید و شکی نیست وزارت ورزش که در ماههای پایانی در زاویه ای تند با کارلوس کی روش قرار گرفته بود، برای پوچ نبودن وعده هایش هم که شده ، سهمی از دستمزد جانشین مرد پردردسر پرتغالی را تقبل کند. با آمدن کلینزمن، وزارت ورزش هم می تواند سرش را بالا بگیرد و به ادعایی که ماههاست به سوژه طنز مردم و رسانه ها تبدیل شده است، جامه عمل پوشانده و عکس لبخند سلطانی فر با کلینزمن در یک قاب را برای کی روش در کلمبیا بفرستد.

نکته مهم دیگر ، ادعایی است که مرزبان سرمربی تازه برکنارشده نفت مسجدسلیمان، در نشست خبری انتهای هفته اش مطرح کرده بود. علیرضا مرزبان دستیار سابق پرسپولیس که سالها در آلمان زندگی و کار کرده است و با بسیاری از چهره های نسل قبلی فوتبال ژرمن ها آشنایی نزدیکی دارد، گفته بود نام سرمربی بعدی تیم ملی را می داند اما بخودش اجازه نمی دهد که بگوید! احتمال اینکه یکی از رفقای آلمان نشین مرزبان، از توافق کلیزمن باخبر شده و به رفیق ایرانی اش گفته باشد کم نیست. بعد از همه این موارد، سکوت فدراسیون و عدم تکذیب این گزینه نیز می تواند دال بر وجود خبرهایی در پسِ پرده باشد.

چرا توافق با کلینزمن نمی تواند نهایی شود؟!

آنها که فضای بین المللی فوتبال را می شناسند و همچنین دستی بر سیاست دارند، می گویند توافق احتمالی فدراسیون فوتبال ایران با کلینزمن ، به سرانجام نخواهد رسید! دلیل هم واضح است: سرمربی سابق تیم ملی ایالات متحده آمریکا در صورت امضای قرارداد همکاری با تیم ملی ایران ، رسما تحریم های ترامپ را دور زده و این چیزی نیست که هیچ چهره سرشناسی بین مربیان فوتبال در دنیا حاضر به پذیرشش باشد.

آنطور که گفته می شود پسر یورگن کلینزمن هم تابعیت آمریکایی دارد و اکنون عضو تیم ملی رده های سنی آمریکاست. در واقع مهاجم سابق و گلزن ژرمن ها باید در قبال همکاری و اقامت در تهران، قید سفر به ینگه دنیا و ملاقات با خانواده اش را بزند! همچنین حساب های بانکی و دارایی های کلینزمن در آمریکا هم با خطر توقیف مواجه خواهند شد.

در این میان بعید است وقتی کمپانی آلمانی آدیداس و برند معروف نایکی، به طور علنی اعلام می کنند اجازه عقد قرارداد با فدراسیون ایران و تامین لباس تیمهای ملی ایران را ندارند، کلینزمان بتواند چنین مجوزی بگیرد. همچنین اگر چنین قراردادی بسته شود، فدراسیون چگونه و از چه راهی می خواهد پول سرمربی تازه اش را پرداخت کند؟ اگر راهی هست چرا همین حالا پرداخت باقیمانده طلب کی روش به گره کوری تبدیل شده که چهارماه است که با دندان هم باز نمی شود و موجب شکایت وی شده است؟!

همه راه ها به برانکو ختم می شود

تیم ملی ایران تا فیفا دی بعدی فرصت زیادی ندارد و به نظر می رسد همه تقلاهای تاج و دوستانش به نوعی پیداکردن پاسخی قانع کننده برای افکار عمومی و اهالی فوتبال باشد که بعدها نگویند فدراسیون دنبال گزینه های معروف تر نرفت.

واقعیت این است که دسته معدودی از مربیان سرشناس فوتبال در دنیا به خصوص آنها که به کلاس ممتاز کی روش نزدیک اند، حاضر می شوند در میان انبوهی از موانع و مشکلات برای کار به ایران بیایند. البته گروهی از مربیانی که از بورس خارج شده و فعلا مدتی است کنار مانده اند، شاید صابون همکاری با فوتبال ایران را به تن شان بمالند اما فوتبال ایران در این دور باطل ، گویا ناچار به پذیرش همکاری با یکی از مربیان بزرگ خارجی دم دستی است؛ شفر ، لیکنز و البته پروفسور برانکو ایوانکوویچ...

آنها با فوتبال و فرهنگ بازیکنان ما آشنا شده اند و به زمانی برای شناسایی نفرات نیاز ندارند. با نداری ما ساخته اند و خوب می دانند اینجا شاید دستمزد و حقوق شان را حتی در صورت قهرمانی برای ماهها دریافت نکنند. تعویق پرداخت ها به کنار، خودشان را با امکانات و تاسیسات فوتبال ما هم وفق داده اند و هر روز از کمبودها نمی گویند و آرامش مدیران فدراسیون را با غرولندهای شان بهم نمی ریزند. حالا خودتان انتخاب کنید: از این غذای حاضری کدام یک برای فوتبال ایران لذیذ تر و با ذائقه فدراسیون ما سازگارتر است؟ اگر پاسخ تان گزینه کروات است، ما هم با شما هم نظر هستیم.