به گزارش پارس نیوز، 

وقتی پدیده در دو بازی لیگ و یک مسابقه حذفی به پرسپولیس باخت، رقبا یحیی گل‌محمدی را متهم کردند که همیشه برابر تیم سابقش وا می‌دهد و مقابل پرسپولیس شل می‌گیرد. خود یحیی اما این هفته بعد از دربی عجیب و غریب تبریز و شکست ماشین‌سازی برابر تراکتور، در نشست خبری‌اش ابراز امیدواری کرد در تبریز «تبانی» رخ نداده باشد. ماجرای تبریز که اصلا عالی است. مالکیت مشترک دو تیم لیگ برتری این شهر، بلای جان فوتبال ایران شده و بازار سوءتفاهم و بی‌اعتمادی را داغ‌تر از هر زمان دیگری کرده است. خود تراکتوری‌ها هم البته در سوءظن داشتن به زمین و زمان سابقه طولانی دارند؛ چنان که حتی بنگر و عالیشاه را هم در زمان عضویت در این تیم، به راه دادن مقابل پرسپولیس متهم کردند. از این طرف گل بدی که رحمان احمدی در بازی روز جمعه پارس جنوبی مقابل سپاهان دریافت کرد، باعث شده رقبای تیم اصفهانی او را به تبانی کردن با باشگاه سابقش متهم کنند. خود سپاهانی‌ها هم هنوز می‌گویند چون فغانی در دانشگاه پرسپولیس تدریس می‌کند، در بازی رودرروی دو تیم خطای منشا را قبل از پنالتی سرخپوشان اعلام نکرده است. از طرف دیگر شکست نفت مسجد سلیمان برابر استقلال، همزمان با یک نمایش کم‌اثر دیگر از اسماعیل شریفات و میلاد میداودی برابر تیم سابق‌شان باعث شده سرخ‌ها همان اتهامات همیشگی را به این دو بازیکن نسبت بدهند؛ مخصوصا که میداودی در میکس‌زون هم یک مصاحبه دلبرانه به سود قهرمانی استقلال انجام داد. هفته قبل هم بعد از باخت بد ذوب‌آهن مقابل استقلال، برخی‌ها علیرضا منصوریان را متهم کرده بودند. بازار شک و بدبینی در فوتبال ایران آنقدر داغ است که وقتی روح‌الله سیف‌اللهی بعد از گلزنی به پرسپولیس مچ‌بند قرمزش را می‌بوسد، او را متهم به تبانی می‌کنند. لامروت‌ها این یکی گل زده؛ می‌فهمید؟ گل زده؛ چطور می‌توانسته تبانی بکند؟

آنچه خواندید فقط گوشه‌ای از حرف و حدیث‌های حاشیه‌ای فوتبال ایران در فصل جاری بود و البته که مفصل‌ترش را بهتر از ما می‌دانید؛ فوتبالی که در محاصره بدگمانی و سوءنیت گرفتار شده و نگاه‌های مرموز به آن هر روز بیشتر می‌شود. معلوم است که خیلی از این شایعات اصلا پایه و اساس درستی ندارند، اما به هر حال شکل‌گیری این همه زمزمه عجیب، نشان از آمادگی ذهنی ما برای پذیرفتن خیانت دارد و این یعنی یک جای کار می‌لنگد. البته در جامعه‌ای که خود تلویزیون در نظرسنجی آخر سال خودش تقلب می‌کند، دیگر هیچ چیز عجیب و دور از انتظار نیست! ببینید چه‌ها دیده‌ایم که به اینجا رسیده‌ایم.