به گزارش پارس نیوز، نایب قهرمانی تیم نوجوانان ایران در سال 2016 در رقابت‌های قهرمانی آسیا و صعود تیم نوجوانان تحت هدایت عباس چمنیان به مرحله یک چهارم نهایی جام جهانی 2017 هند باعث شد تا همه انتظار یک موفقیت تازه از نسلی جدید تحت حمایت همان سرمربی موفق را داشته باشند. 

بین آرزو و حصول آن فاصله بین زمین تا آسمان است. گذشته برای گذشته است و اگر قرار بود موفقیت‌های قبلی پلی برای رسیدن به موفقیت‌های بعدی باشد دیگر هیچ تیم نامداری در جهان نباید برای رسیدن به موفقیت تلاش می‌کرد.

* فدراسیون ستاره دوم را هم خاموش کرد

فدراسیون فوتبال در در یکی دو ساله گذشته بارها با عنوان فدراسیون 5 ستاره به خود بالید حضور پنج تیم خود در جام جهانی را موفقیت بزرگی قلمداد کرد. ای کاش به جای این بالیدن‌ها و چاپ بنرها برای قراردادن در آکادمی ذره‌ای برنامه‌ریزی و تلاش صورت می‌گرفت تا بعد از تیم جوانان که نتوانست حتی به رقابت‌های قهرمانی آسیا راه یابد چه به برسد به جام جهانی، تیم نوجوانان هم ستاره دوم را خاموش نکند.

* حواشی تیم بزرگسالان توجه را از پایه‌ها گرفته است

عباس چمنیان بدون شک یکی از مربیان دارای رزومه در بخش پایه است که در حوزه فعالیت خود صاحب سبک و برنامه است. قطعا به صرف حضور یک نفر نمی‌توان موفقیت را تضمین شده دانست و دگیر تلاشی نکرد.

متاسفانه فوتبال ما آنقدر درگیر حواشی و مشکلات تیم بزرگسالان شده که به نظر می‌رسد تیم‌های پایه دیگر در اولویت‌های دهم و یازدهم فدراسیون هم قرار ندارد.

بعد از حذف تیم فوتبال جوانان از رقابت‌های انتخابی قهرمانی آسیا چه آسیب یابی صورت گرفت و کمیته‌ جوانان چه موضعی در قبال این موضوع گرفت؟ آیا کمیته فنی و کمیته جوانان در قبال اشتباهاتی که باعث از بین رفتن بستر برای پیشرفت یکی از پر استعدادترین نسل‌های فوتبال ایران شد پاسخگو بودند؟

حالا همین بلا به سر تیم نوجوانان آمد تا ناکامی فوتبال ایران در تیم‌های پایه کامل شود و ستاره‌ها یکی بعد از دیگری برای فوتبال ایران خاموش شود.

* جایگاه تیم‌های پایه از نظر مسئولان در فوتبال کجاست؟

عباس چمنیان در صحبت‌های امروز خود با فارس به حضور 10 هزار هوادار اندونزی برای تشویق تیمشان در بازی با ایران اشاره کرد. آیا این اتفاق یک زنگ خطر برای فوتبال ایران نیست؟ این همه توجه و اهمیت برای تیم اندونزی از کجا به دست آمده که 10 هزار نفر برای حمایت از تیمشان به ورزشگاه می‌آید؟ جایگاه فوتبال پایه در بین مسئولان و هواداران فوتبال ایران کجاست؟ آیا ما توانایی داریم برای مسابقاتی که تیم‌های پایه ما میزبان هستند 500 نفرا را به ورزشگاه بکشانیم؟

فدراسیون فوتبال آنقدر به عملکرد این تیم بی توجه بود که حتی از ارائه اخبار مسابقات این تیم در مسابقات و مصاحبه مربیانش هم ناموفق بود و شما تصویری از رقابت‌های این تیم روی خروجی سایت رسمی فدراسیون مشاهده نمی‌کنید.

در این شرایط انتظار داریم بازیکنانی که در سن 16 سالگی هستند بتوانند به اهمیت جایگاهی که در آن قرار گرفته اند پی ببرند.

*کمیته جوانان چه می‌کند؟

کمیته جوانان شاهکاری از تصمیمات اشتباه، انتخاب‌های غلط، ناکامی‌های پی در پی و ... را در چند سال اخیر داشته است. شاید یکی از اتفاقاتی که در دو سال اخیر رخ داده کافی بوده تا این کمیته مورد پرسش قرار بگیرد یا اینکه با تغییرات روبه‌رو شود.

ابتدا تیم امید در مرحله انتخابی رقابت‌های قهرمانی زیر 23 سال  آسیا حذف شد. سپس تیم جوانان در رقابت‌های انتخابی قهرمانی جوانان آسیا حذف شد و اخیرا هم تیم نوجوانان نتوانست از مرحله گروهی قهرمانی آسیا بالا برود.

فریدون معینی سرپرست کمیته جوانان و مرتضی محصص سرپرست کمیته فنی چرا در این مورد پاسخگو نیستند و از دلایل این ناکامی‌ها سخن نمی‌گویند. 

کمیته جوانان چرا از برنامه‌های خود در قبال تیم‌های پایه دفاع نمی‌کند. چه زمانی باید خون تازه در بخش پایه به جریان بیفتد و تفکرات جدیدی برای پیشرفت فوتبال فعالیت کنند؟

* حضور افراد جدید و حرف‌های قشنگ

اخیرا نیما نکیسا از سوی محمد ساکت دبیر کل فدراسیون به عنوان مسئول توسعه فوتبال پایه انتخاب شد. این سمت نوظهور در فدراسیون فوتبال که به نظر می‌رسد از سوی ساکت کشف شده است چه شرح وظایفی دارد؟

مگر تیم‌های پایه زیر نظر کیمته جوانان نیست چه دلیل دارد یک بخش موازی با همین کمیته در فدراسیون فعالیت خود را شروع کند؟ آیا ناکامی تیم‌های پایه با ایجاد سمت‌ و کمیته‌های موازی حل می‌شود؟ آیا ایجاد یک سمت با عنوان توسعه فوتبال پایه باعث شکوفایی استعدادها خواهد شد؟ آیا این سمت‌های موازی باعث نمی‌شود در آینده شاهد اختلاف نظرات باشیم؟

این حکم‌ها و سمت‌های در اصطلاح دهان پر کن در ظاهر قشنگ هستند اما در عمل نتیجه‌ای در بر نخواهد داشت. به جای اینکه چند بخش در تیم‌های پایه درست کنیم بهتر است یک بخش را قوی کنیم و موفقیت را در برنامه ریزی  دنبال کنیم. از سمت، بخش،‌کمیته و حضور پیشکسوتان و نخبه فوتبال بدون برنامه ریزی و ایجاد امکانات و بستر مناسب موفقیت به دست نمی‌آید.

 

* دلار و ارز بهانه‌ای خوب برای کم کاری‌های

این روزها بالا رفتن دلار و مشکلات ارزی مسئولان فدراسیون فوتبال و سایر فدراسیون‌های ورزشی را برای تامین اعتبارات و برپایی اردوهای مختلف با مشکل رو به رو کرده است. قطعا از این به بعد با بالا رفتن هزینه برپایی اردو تیم‌های مختلف برای انجام این کار با مشکل رو به رو می‌شوند اما نباید این مسئله به بهانه‌ای برای ناکامی‌های مختلف تبدیل شود.

قیمت دلار حدود 3-4 ماه است که به این شکل در آمده و در یک ساله گذشته فرصت بسیار خوبی برای برگزاری اردوهای تدارکاتی و حضور در تورنمنت‌های مختلف وجود داشته است. تیم نوجوانان که در دوره قبل توانست نتایج بسیار خوبی بگیرد تدارکات بسیار مناسبی داشت اما به دلایل مختلف تیم فعلی مثل آن تیم بازی‌های دوستانه خیلی زیادی نداشت. حتی قبل از اعزام به مسابقات هم سفرش به ایتالیا و حضور در اردوی قزاقستان لغو شد. البته منکر تلاش ها برای برگزاری تورنمنت ها نیستیم اما آیا مشکلات پولی باید باعث شود دست روی دست بگذاریم و به امید واهی تیم خود را راهی مسابقات آسیایی کنیم؟ آنهم مسابقاتی که محلی است برای رسیدن به جام جهانی.

آیا چشم مسئولان ایران باز است که ببینند هند و ویتنام و چین و اندونزی که اکنون در آسیا حرفی برای گفتن در فوتبال ندارند چه سرمایه گذاری عظیم و هدف داری در فوتبال انجام داده اند؟ از این به بعد مشکلات مالی بیشتر می شود آیا قرار است بابت این مشکلات مالی تیم های پایه را رها کنیم و باری به هر جهت اعزام  های خود را انجام دهیم؟ اگر بنا به این مدل اعزام است تیمی از ایران در بخش های پایه به تورنمنتی اعزام نشود بهتر است حداقل آبروی فوتبال صاحب ناممان در آسیا بیش از این زیر سوال نمی رود. 

*به صدا در آمدن زنگ خطر و گوش‌هایی که شنوا نیست

در حالیکه همه انتظار داشتیم تیم نوجوانان عملکرد خوبی در رقابت‌های قهرمانی آسیا داشته باشد و بتواند حداقل از عنوان نایب قهرمانی خود دفاع کند این تیم در مرحله گروهی حذف شد.

عباس چمنیان در دوره قبلی که هند میزبان رقابت‌های قهرمانی آسیا و جام جهانی بود اعلام کرد هند در حال سرمایه گذاری زیادی در فوتبال پایه است و طی 10 سال آینده آنها خودشان را به سطح اول آسیا می‌رسانند و حالا بعد از دو سال ذره‌ای از این پیشرفت را مشاهده کردیم. 

فوتبال دیگر مثل قبل نیست که استعدادها موفقیت را بسازند. امروزه کشورها با هزینه و برنامه ریزی استعداد را پرورش می‌دهند و اگر قدم جلو نگذاریم دیری نمی‌گذرد که جایگاه خودمان را از دست می‌دهیم.

چند سالی است که زنگ خطر برای فوتبال ایران به صدا در آمده اما گوشی شنوا و چشمی بینا نیست.