هرچند پرسپولیس پس از آن بازه ی سخت توانست نتایج مناسبی بگیرد اما این اشکال همچنان در تیم برانکو دیده میشد. هرچند دفاع پرسپولیس در لیگ شانزدهم توانست با عملکرد دفاعی خوبش در اغلب بازی ها نتیجه را حفظ کند، اما بازهم پرسپولیس در بازی های حساس مثل دربی، بازی مقابل الهلال، الریان نتوانست نتیجه را حفظ کند و البته در دو دیدار مقابل الوحده هم در آستانه از دست دادن برتری نسبی و مطلق خود قرار داشت.


برانکو که با این ضعف تیمش آشنا بود در صدد رفع آن برآمد و البته در بازی های مقابل لخویا و البته تراکتورسازی کاملا موفق عملکرد. راهکار برانکو برای حفظ نتیجه پرسپولیس تغییر ساختار این تیم از 4.4.2 معروف خود به 4.2.3.1 بود؛ اتفاقی که در هر 4 بازی اخیر پرسپولیس رخ داد.هرچند اخراج علیپور در بازی با فولاد باعث نقص نسبی آن شد که البته به چشم نیامد. پرسپولیس با بازی دادن همزمان به دو هافبک تدافعی خود علاوه بر تخریب کامل خط میانی حریف قدرت زیادی در ضد حملات پیدا میکند تا علاوه بر حفظ نتیجه نیم نگاهی هم به اختلاف بیشتر با تیم حریف داشته باشد.


برای مثال در بازی حساس این تیم مقابل لخویا پرسپولیس نه تنها پس از به بازی آمدن شهاب کرمی دیگر موقعیتی به بهترین خط حمله آن زمان آسیا نداد، بلکه توانست تعداد زیادی موقعیت به واسطه ضد حملات بدست آورد که البته با فرصت سوزی نتوانست اختلاف را بیشتر کند. یا در بازی مقابل تراکتورسازی در حالی که خط هافبک تراکتوری ها عملکردی فوق العاده داشتند و در حال آزار دادن خط دفاع پرسپولیس بودند برانکو با میدان فرستادن کمال علاوه بر گرفتن قدرت بازیسازی از حریف توانست گل برتری را هم به ثمر برساند. البته از دیگر تغییرات ثابت پرسپولیس در این چند بازی میتوان به تعویض مسلمان با یک بازیکن سرعتی تر داشت. جایی که دقت و البته فانتزی محسن دیگر در دقایق پایانی به کار نمی آید و برانکو به بازیکنانی سرعتی تر و البته با قدرتی تمام کنندگی بیشتر برای استفاده از ضد حملات فرصت بازی میدهد.


حضور بازیکنانی مانند الوان زاده ، ربیع خواه و علیپور، اضافه شدن بازیکنانی مانند نوراللهی، بشار رسن و البته به آمادگی کامل رسیدن کامیابی نیا و سیامک نعمتی میتواند باعث شود تا برانکو بتواند به گونه ای بسیار موثرتر از این حربه خود استفاده کند و به رویای حضور در مراحل بالاتر لیگ قهرمانان آسیا تحقق بخشد.