به گزارش پارس به نقل از اعتماد از جمله مسائلي كه باعث شده ليگ برتر  با وجود رقابت جالب در صدر جدول، جذابيت واقعي خودش را از دست بدهد، استاديوم‌هاي خالي است كه پس از مدت‌ها از اين نظر با كشورهاي حوزه خليج فارس در حال رقابت منفي هستيم! روزگاري كشورهاي همسايه را به دليل نبود تماشاگر مسخره مي‌كرديم، اما خودمان نيز اسير چنين رخدادي شديم. دكتر علي تاجرنيا يكي از افراد تحصيلكرده و البته سياسي كشور است كه مدت حضور او در فوتبال و هيات‌مديره استقلال كوتاه‌مدت بود اما با اين حال هميشه ديدگاه مديريتي خاص خودش را براي اداره و بهبود شرايط موجود دارد و معتقد است كه فوتبال، حضور او را برنتابيد چرا كه در ورزش ايران جايي براي افراد و مديران متخصص نيست. او در گفت‌وگو با اعتماد، انتقادات تند و تيزي را نسبت به مديريت در فوتبال و مسائل پشت پرده مطرح كرده  كه خواندش خالي از لطف نيست:
         
  ليگ تمام شده اما به نظر شما چرا با وجود رقابت فشرده تيم‌هاي ليگ برتر طي دو سال اخير براي كسب عنوان قهرماني، باز هم تماشاگران رغبت خاصي از خود براي آمدن به ورزشگاه‌ها نشان نمي‌دهند؟
فوتبال  توسط فدراسيون و وزارت  به شكلي اداره مي‌شود كه انگار براي باز كردن مسووليت يك كاري را بايد به صورت روزمره انجام دهند. به همين دليل هيچ كس به دنبال آن نيست كه فوتبال زيبايي را ارايه دهد كه علاوه بر زيبايي، تماشاگرپسند هم باشد و كمك به رشد فوتبال مملكت كند. واقعيت اين است كه سايه باشگاه‌هاي دولتي در فوتبال ما بسيار سنگين است و تيم‌هاي دولتي با توجه به بودجه‌هايي كه در اختيار دارند و هزينه مي‌كنند به همين فضاي فوتبال، حالت رقابتي از بين رفته . با پيشرفت ارتباطات، ديگر نبايد تصور كنيم كه مردم به رسانه‌ها دسترسي ندارند و نمي‌توانند از اخبار روز فوتبال مطلع باشند. مردم  فوتبال روز دنيا را مي‌بينند و با فوتبال رو به افول ايران مقايسه مي‌كنند. ما اگر جداي از فوتبال و ورزش، به ساير مسائل فرهنگي در رسانه‌هاي داخلي نگاه كنيم، مي‌بينيم كه به‌طور مثال سالن‌هاي سينما هم خالي شده  و به مانند گذشته سانس فوق‌العاده براي فيلمي گذاشته نمي‌شود.
  شما چند درصد از كاهش تماشاگران در فوتبال ايران را مرتبط با بي‌اعتمادي مردم نسبت به نتايج ليگ برتر و فساد مطرح شده در آن مي‌دانيد؟
بحثي كه در بين افكار عمومي وجود دارد اين است كه نتايج فوتبال‌هاي حساس و بزرگ داخلي معمولا يا از پيش تعيين شده است و اگر اين موضوع در مسابقه‌هاي حساس واقعا هم وجود نداشته باشد اما آنقدر اين مسائل و اخبار مشابهي از مجموعه فدراسيون فوتبال به بيرون درز كرده است، به‌طور مثال درباره چينش داوراني كه براي تيمي خاص گذاشته مي‌شود و تغيير آنها و برخي تصميم‌گيري‌ها در مورد تيم‌هاي خاص، اين بي‌اعتمادي را نسبت به فدراسيون فوتبال و سازمان ليگ به وجود آورده است و مردم احساس مي‌كنند فوتبال ايران به شكلي جهت‌دهي مي‌شود و برنامه‌ريزي خاصي جلو مي‌رود. شما اگر دقت كنيد معمولا نتايج بازي‌هاي حساس در ليگ برتر فوتبال ايران غيرقابل پيش‌بيني نيست و اكثرا با نتيجه 2 بر يك يا تساوي به پايان مي‌رسد ولي همين ليگ‌هاي معتبر اروپايي را كه نگاه كنيد متوجه مي‌شويد كه طي چند سال اخير هر نتيجه‌اي كه به عقل آدم برسد در آن رخ داده است.
  شما به عنوان مديري تحصيلكرده كه مدتي هم در فوتبال حضور داشتيد، چه راهكار ي را براي آشتي هواداران با  ورزشگاه‌ها ارايه مي‌كنيد؟
حدود 15 سال پيش اتفاقي كه در باشگاه‌هاي تركيه رخ داد اين بود كه اين باشگاه‌ها از نظارت دولتي خارج شدند و كنسرسيومي از بنگاه‌هاي اقتصادي شكل گرفت كه در گام نخست آمدند از باشگاه‌ها حمايت كردند. اين مثال را به اين دليل عرض كردم كه باشگاه‌هاي ما به هيچ عنوان آمادگي براي سرمايه‌گذاري در بخش خصوصي ندارند چون فوتبال  در حال حاضر به دليل شرايط حاكم بر آن و قوانين موجود، آورده‌اي ندارد. نوع قوانين و حاكميت صدا و سيما و مسائل مختلفي كه در حوزه اقتصاد فوتبال داريم مجموعا باعث شده  كه فوتبال ما از لحاظ تجاري منبعي براي درآمدزايي نباشد و افرادي هم كه علاقه‌مند به حضور در اين ورزش هستند بعد از دو سال زده مي‌‎شوند و كنار مي‌روند. به نظر من شركت‌هايي كه حمايت سرسخت دولت را پشت سر خود دارند، در بخش خصوصي حاضر مي‌شوند و اين دو باشگاه را خريداري مي‌كنند. مديريت با ثبات بايد بالاخره شكل بگيرد. اگر بتوانيم بنگاه‌هاي اقتصادي مناسب مستقل از دولت وارد جريان چرخه حمايتي از تيم‌هاي فوتبال كنيم گام بلندي براي موفقيت‌هاي آتي برداشته‌ايم.
  فكر مي‌كنيد پافشاري وزارت كه در ظاهر اصرار زيادي بر خصوصي‌سازي سرخابي ها دارد، به دليل اين است كه جنجال‌ها و دردسرهاي اين دو باشگاه را از سر خودش باز كند يا به نوعي مي‌خواهند با واگذاري سرخابي‌ها به ارگان‌هايي كه شبه‌دولتي خوانده مي‌شوند، به صورت غيرمستقيم و البته با تسلط بيشتر و سيستماتيك‌تر، نظارت و كنترل‌شان را به آنها افزايش دهند؟
واقعيت مطلب اين است كه بحث خصوصي‌سازي باشگاه استقلال و پرسپوليس در حد شعار است. همانطور كه در ابتداي صحبتم اعلام كردم وقتي زيرساخت‌هاي مديريتي و اقتصادي اين دو باشگاه درست نشده است خصوصي‌سازي نبايد شكل بگيرد و به سرانجام برسد. باشگاه استقلال و پرسپوليس را حتي اگر به صورت مجاني هم در اختيار ارگان يا شخص خاصي قرار بدهند باز هم نمي‌توانند به سوددهي خاصي برسند وقتي بسياري از مسائل مانند حق پخش تلويزيوني و حق بليت‌فروشي به باشگاه‌ها حل نشده است، بيايند واگذار هم بكنند! شما مطمئن باشيد حتي اگر اين دو باشگاه هم واگذار شوند، پس از مدت كوتاهي به دليل بي‌ثباتي در مديريت، به دولت باز خواهند گشت و دولت اين‌بار توجيهي پيدا مي‌كند كه ما اين دو باشگاه را به بخش خصوصي واگذار كرديم اما ديديد كه نتوانستند مديريت درستي براي دو تيم داشته باشند و با افتخار دوباره اين دو تيم دولتي خواهند شد و ديگر كسي حق اعتراض هم نخواهد داشت
   پيرو صحبت شما به همين دليل فيلتر بزرگي براي تاييد صلاحيت كساني كه مي‌‎خواهند اين دو باشگاه را خريداري كنند گذاشته شده است؟
بله، دقيقا همينطور است. اوج بي‌اعتمادي همين است كه مشاهده مي‌كنيد. متاسفانه دوستان، من را تحمل نكردند در فوتبال باشند چون مي‌دانستند در استقلال برنامه‌هاي اصولي دارم ولي اجازه ندادند. در چنين فضايي افرادي كه تحصيلكرده هستند و ديدگاه صحيحي از مديريت دارند، نمي‌توانند وارد اين ورزش شوند. در هر صورت در اين فوتبال افرادي بايد حضور پيدا كنند كه با روابط و زد و بند توانستند به اين ميز برسند و مي‌بينيد چه فجايعي هم در پشت پرده رخ داده است. فعلا فوتبال ما با حضور فتح‌الله‌زاده‌ها اين دست و آن دست مي‌شود و همين دوستان دايم مي‌گويند مديران فوتبالي بايد از جنس فوتبال باشند! من از آنها سوال مي‌كنم مگر مديرعامل مي‌خواهد گل بزند كه بايد فوتبالي باشد؟ مدير بايد مديريت صحيح را بلد باشد نه اينكه هر روز مصاحبه كند تا تيتر يك روزنامه‌ها شود. دوستان از قصد چنين صحبت‌هايي را مطرح مي‌كنند تا جلوي ورود افراد متخصص به فوتبال را بگيرند. زماني كه آقاي دكتر صفايي فراهاني رياست فدراسيون فوتبال را بر عهده داشت، سپ بلاتر در جلسه‌اي حضور داشتند و عنوان كردند كه ما گاهي در تنگناهايي قرار مي‌گرفتيم و آقاي صفايي با ذهن مهندسي و مديريتي خودش در حوزه اجرايي به ما كمك مي‌كرد ولي در فوتبال ما چنين افراد متخصصي بنا به دلايلي كنار گذاشته مي‌شوند.