جلسه فدراسیون با روسای صدا و سیما عملا بدون هیچ نتیجه‌ای پایان یافت و ضرغامی ضمن پذیرش اینکه باید تلویزیون حق پخش بدهد منع قانونی را برای پرداخت پول اعلام کرد تا فدراسیون عملا آچمز شود و نداند از این به بعد باید چه کار کند، آیا باید همچنان دوربین ها را به ورزشگاهها راه ندهد؟ یا اینکه باید عذر صدا و سیما و منع قانونی اش را بپذیرد و هر چه تاکنون انجام داده و هزینه اش را پرداخت کرده را فراموش کند؟

تاج در برنامه نود چنان مسلط عمل کرد که جای هیچ بحثی باقی نگذاشت و تصور نمی کنیم کسی وجود داشته باشد که با این حرفها مخالف باشد که رییس سازمان لیگ بسیار مسلط آنها را اعلام کرد. با این وجود اما عملا هنوز هیچ کاری انجام نشده و هیچ کس نمی داند در این گیر و دار باید چه کند؟ حالا توپ در زمین مجلس است و هیات دولت.

آیا فوتبال را با" بازی دستش ده " سرکار گذاشته اند یا واقعا قرار است تا قبل از رسیدن نمایندگان کنفدراسیون فوتبال آسیا این حق را به حق دار برسانند؟آیا در جلسه چهار شنبه توپ را به زمین شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نظام و... می اندازند؟ یا قانون اساسی را نهایتا بهانه می کنند و حق فوتبال را نمی دهند؟ اینها پرسش‌های بی جواب است که جامعه انتظارپاسخ‌هایش را می کشد اما نکته اینجاست که در قانون اساسی اصل چهل و چهارمی وجود دارد که می گوید"دولت باید کوچک شود و واحدها به بخش خصوصی واگزار شوند" اما آیا این ممکن است؟

برای اجرای قانون اساسی باید ساز و کارها را درست کرد و تا زمانی که حق پخش تلویزیونی پرداخت نشود عملا هیچ باشگاهی هم روی پای خود نمی تواند بایستد. نمونه اش داماش ،بهمن، کشاورز، استیل آذین و چند باشگاه دیگر که معدود و محدود بودند و آمدند و نهایتا خیلی زود رفتند چون درآمدی در فوتبال وجود نداشت که اینها با اتکا به آن بتوانند روی پای خود بایستند. فوتبال مسئول قوانین نیست اما مجلس و دولت و مجمع تشخیص و شورای نگهبان هستند. قطعا باید برای گذر از شرایط کنونی بیاید و باشگاهها را خصوصی کند.

همین صدا و سیما بارها از صرف پول دولت در فوتبال انتقاد کرده و بالاخره باید روزی این تغییرات انجام شود. اما بدون حق پخش و بدون کپی رایت و بدون بلیط فروشی مگر می شود که بشود؟

همین حالا مهمترین دغدغه فوتبال واگذاری تیمهای استقلال و پرسپولیس به بخش خصوصی است و نگرانی‌های زیادی هم در این رابطه وجود دارد اما واقعیت این است که بدون حق پخش هرگز این قصه به نتیجه نمی رسد، به این ترتیب باید به هر شکل ممکن این مانع از سر راه برداشته شود و پس از آن هم نوبت به کپی رایت می رسد که پروسه ای طولانی تر است چرا که اگر در مورد حق پخش با صدا و سیمایی منطقی طرف هستیم اما در بازار منیریه و تولیدی های زیرزمینی ماجرا بسیار پیچیده تر می شود. در حقیقت حتی اگر ضرب الاجل ای اف سی نبود و اصرار فدراسیون هم نبود باز باید این اتفاق برای خصوصی سازی رخ دهدتا دولت از زیر بار این فشار خلاص شود.