به گزارش پارس نیوز، 

علی پرتوی موسس شبکه tellme net است که مایکروسافت برای دریافت آن مبلغ 800 میلیون دلار به او پرداخت کرد. او همچنین هم بنیان گذار کمپانی LinkExchange یک شرکت پیشگام تبلیغات اینترنتی است که مایکروسافت برای خریداری آن از علی، مبلغ 265 میلیون دلار واریز کرد. همچنین او بعدها یکی از اولین سرمایه گذاران Zappos شد. این شرکت یکی از خرده فروشی های آنلاین کفش بود که آن نیز توسط امازون خریداری شد. هادی پرتوی نیز یکی از بنیانگذاران شرکت Code.org است که یک شرکت غیر انتفاعی در حوزه اموزش است که فرصت یادگیری دانش کامپیوتر را به هر فردی در سراسر دنیا می دهد.

برادران پرتوی همچنین در سهام اولیه فیسبوک و دراپ باکس نیز نقش داشتند و اکنون به سرمایه گذاران فعال در موسسه Angel investor تبدیل شده است و کارهای بشردوستانه زیادی را از طریق برنامه کدنویسی Code.org انجام می دهند. آنها در سال ۲۰۱۳ بنیادی غیرانتفاعی کد دات او آر جی در زمینه آموزش آنلاین برنامه‌ نویسی به راه انداخته اند تا خدمات آموزش کامپیوتر را به‌ همه‌ مدارس آمریکا و حتی دیگر نقاط جهان انتقال دهند. افراد مشهود و بزرگ زیادی نیز از این حرکت استقبال و آنها را به ادامه راه تشویق کردند که از جمله انها می توان به بیل گیتس اشاره کرد.

 

تلاش پدر و مادر برای برای تامین هزینه ها

علی و هادی در خصوص نحوه مهاجرت در دوران کودکی خود به وبسایت Mercurynews می گویند: «پس از جریانات انقلاب اسلامی ایران و در زمان جنگ بود که تصمیم به مهاجرت به همراه خانواده گرفتیم. مادر ما در رشته علوم کامپیوتر تحصیل در دانشگاه بوستون تحصیل کرده بود اما پس از انقلاب شغل خود را از دست داده بود. در جریان جنگ بمباران شدن منازل و خانه های اطراف را میدیدیم و بسیاری از مواقع در پناهگاه زندگی می کردیم. این دشواری های زیادی که برای زندگی ما به وجود آمد سبب شد تصمیم به مهاجرت بگیریم. پس از آنکه به ایالت متحده آمریکا رسیدیم، خانواده ما مجبور به تقسیم شد، چرا که پدر ما فیروز پرتوی که استاد دانشگاه بود، باید به MIT برای تدریس می رفت و مادرمان در محله ای نزدیک نیویورک در کنار ما زندگی می کرد. والدین ما مجبور بودند که در سه شغل مختلف در دو شهر برای هزینه های زندگی تلاش کنند».

تحصیل در کنار انگیزه مراقبت از والدین

آنها در مورد تحصیلات خود در دانشگاه هاروارد می گویند: «این دانشگاه را به دلیل بورسیه های خوبی که در اختیارمان می گذاشت انتخاب کردیم که برای تامین مخارج به ما کمک میکرد. خوش شانسی ما در این قضیه سال فارغ التحصیلی ما مصادف با 1994 بود که شرکتهای بسیاری در حوزه فناوری در حال شکل گیری بودند و تکنولوژی کار خود را به صورت جدی شروع کرده بود و طبیعتا هر فرد با استعداد و پشتکاری که قدم در این راه میگذاشت، می توانست نتیجه خوبی از نظر شغلی و حرفه ای برای خود فراهم کند. ما به طور آگاهانه این مشاغل را انتخاب کردیم تا در کنار یکدیگر کار کرده و به هم کمک کنیم. انگیزه ما در این راه این بود که از پدر و مادرمان در آینده مراقبت کنیم و توانایی انجام این کار را داشته باشیم. علی می گوید: شغل هادی امن بود و من تصمیم گرفتم که اندکی در این راه ریسک کنم، به همین دلیل سرمایه گذاری و ایجاد linkExchange را آغاز کردم که مایکروسافت آن را خرید. پس از آن دیگر شرکت من به نام Tellme را نیز مایکروسافت در سال 2007 خریداری کرد. یکی از اعضای هیئت مدیره مایکروسافت به شوخی به استیو بالمر گفته بود که دفعات بعد که قصد خرید شرکتی از این برادران را داشتی تنها کیف پول خود را در بیاور!» این نشان از علاقه مایکروسافت به تلاش های این دو برادر داشت.

مسیر سرمایه گذاری رو به پیشرفت

آنها ادامه می دهند: « ما در مسیر سرمایه گذاری خود به افراد مناسبی برخوردیم. ما از یک شرکت به نام Edusoft پشتیبانی کردیم که به عملکرد دانش آموزان مدارس مناطق مختلف کمک می کرد. برای اینکه بتوانیم این موسسه را خریداری کنیم با موسس ان به نام اوپاور صحبت کردیم. یکی دیگر از بنیانگذاران این شرکت نیز جی کیملمن بود که شرکتی برای کودکان فقیر در کنیا تاسیس کرده بود.

ما در خصوص سرمایه گذاری هایی که در این مسیر انجام می دهیم به دنبال نگاه و تاثیرات اجتماعی نیستیم. اما اگر یک شرکت به دنبال کسب مدل سودمند دارای تاثیرات اجتماعی از این قضیه باشد، این کار را به دو دلیل انجام خواهد داد: اول اینکه انجام چنین کارهایی به انسان حس خوب می دهد و دوم اینکه دیگران نیز دوست دارند چنین اموری به موفقیت برسد. بسیاری از شرکتها در مسیر تدریس علوم رایانه ای در پی دستیابی به سودآوری هستند، اما به مدارسی که واقعا نیاز به این کار دارند توجهی ندارند. ما برای پیشبرد code.org حتی از مارک زوکربرگ و اوباما نیز کمک گرفتیم تا در سخنرانی هایشان از ما نام برده و در این راه کمکمان کنند. مسلما شرکتی که به فکر سودآوری است نمی تواند هیچ کدام از این اهداف را پیش ببرد. ما امیدواریم که با کمک دوره های برنامه نویسی جهانی خود بتوانیم مشکلات را حل کنیم. ما به این متعهد هستیم که در هر نقطه ای از دنیا نیاز به استفاده از دانش کامپیوتر وجود دارد. در حال حاضر 25 میلیون کودک طی 12 هفته در 13 هزار کلاس درس در سراسر دنیا این دوره ها را می گذارنند. هنگامی که ما در سن 11 سالگی به آمریکا مهاجرت کردیم، در پوسترهای تقاضای شغلی، نام برنامه نویسی زیاد به چشممان می خورد. حرفه ای شدن در این راه، بر روی پیشرفت ما تاثیر مستقیم داشت. افرادی که در آسیا یا دیگر نقاط دنیا زندگی می کنند نیاز به کسب مهارت برای رسیدن به درامد بالا دارند و بهتر است از این دوره ها شروع کنند.