به گزارش پارس نیوز، 

در همان نگاه کاملا بی ارتباط حتی صنعت خوانده ها، افرادی با سوادتر و نخبه تر از علوم انسانی خوانده ها به نظر می رسند. اما آیا واقعاً هیچ ارتباط و حلقه ای بین این گروه ها و رشته ها وجود ندارد؟ صنعت نفت و گاز ما نمی تواند در کنار مباحث تئوریکِ علوم انسانی قرار گیرد و حل مسئله کند؟.

پاسخ این سوال و سوالات مشابه دقیقاً مثبت است از آن نظر که اتفاقاً سالهای سال است، دست اندرکاران پژوهش و آموزش عالی کشور سعی دارند علوم انسانی و صنعت را در یک کشتی و کنار هم بنشانند. نباید فراموش کنیم صنعت به معنایی که در ادامه این گفت و گو با آن آشنا می شویم خود را بی نیاز از علوم انسانی نباید ببیند. قدرت حل مسئله زمانی وارد فاز عملیاتی می شود که در بخش های کلان صنعت، دو مبحث تئوریک و عملی کنار یکدیگر قرار گیرند و یک مشکل را حل کنند.

در طول این سالها، انواع خرد و کلان نشست ها ، همایش ها و گردهمایی هایی برای آشتی دادن علوم انسانی و صنعت برگزار شد اما تاکنون این دو رکن اساسی در حوزه پژوهش و علم روابط چندان حسنه ای با یکدیگر برقرار نکرده اند و متخصصان امر در تلاش هستند با برگزاری یک همایش تاثیرگذار در اسفندماه سال جاری، به نوعی نخبگان علوم انسانی و صنعت را کنار یکدیگر قرار دهند.

به همین منظور، با «حسینعلی قبادی » استاد تمام رشته زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه تربیت مدرس و رئیس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به گفت و گو نشسته ایم تا به عنوان یکی از رابطین اصلی پیوند علوم انسانی و صنعت، مشکلات پیش روی ِ گره خوردن این دو حوزه را برایمان تشریح کند.

اما قبادی کیست ؟ او متولد ۱۳۳۷ نویسنده، منتقد، محقق، استاد دانشگاه، ادیب و پژوهشگر ادبی، استاد دانشگاه تربیت مدرس و رئیس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی است.

رئیس کمیسیون برنامه‌ریزی جامع دانشگاه تربیت مدرس، رئیس گروه ادبیات کمیتهٔ علوم اجتماعی شورای پژوهش‌های علمی ایران، رئیس گروه ادبیات کمیتهٔ علوم اجتماعی شورای پژوهش‌های علمی ایران و رئیس گروه ادبیات فارسی شورای بررسی متون و کتب علوم انسانی دانشگاه‌ها است.

وی از اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۴ سرپرستی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی را برعهده داشت که طی حکمی از سوی وزیر علوم، تحقیقات و فناوری به عنوان رئیس این پژوهشگاه منصوب شد. همچنین عضو شورای توسعهٔ پژوهش و فناوری علوم انسانی و هنر است .

قبادی در سال ۱۳۸۵ به‌عنوان استاد برتر و پژوهشگر برتر دانشگاه تربیت مدرس انتخاب شد و همچنین برندهٔ جایزه ادبی جلال آل‌احمد ۱۳۸۸ است.

کتاب «آئین آینه» (سیر تحول نمادپردازی در فرهنگ ایرانی و ادبیات فارسی) وی برای سال ۱۳۸۶ برگزیدهٔ پنجمین جشنوارهٔ قلم زرین شده است وی پیش تر موفق به دریافت لوح تقدیر از ریاست جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۷۲ به مناسبت برنده شدن در جشنواره خوارزمی و دریافت لوح تقدیر مشترک از جعفر توفیقی وزیر علوم، تحقیقات و فناوری به عنوان استاد راهنمای برگزیده سال ۱۳۸۴ و دریافت لوح تقدیر از معاون اول ریاست جمهوری حسن حبیبی بابت کسب رتبه سوم پایان‌نامه مقطع دکتری با موضوع تحقیق در نمادهای مشترک حماسی و عرفانی در ادبیات فارسی با تأکید بر شاهنامه و آثار مولوی شد.

قبادی وی همچنین در بیش از 10 جشنواره و انجمن بین‌المللی به عنوان داور و در بیش از ۱۵ دانشگاه معتبر جهان به عنوان مدرس سخنرانی و تدریس کرده است

متن گفت وگو به این شرح است :

آقای دکتر! از دیدگاه جنابعالی ضرورت‌های پیوند علوم انسانی و صنعت در چه مسائلی نهفته است که از دید متخصصان این امر پنهان شده؟

قبادی : ابتدا باید در خصوص معنای صنعت توضیحی ارائه دهم. اگرچه در کشور ما تلقی موجود از صنعت، سخت‌افزاری است؛ مثل صنعت نفت، پتروشیمی و پلیمر. در حالی که صنعت فقط سخت‌افزار و فرایندهای سخت‌افزارانه نیست.

در نگاه پژوهشگاه که مبنای شکل‌گیری همایش علوم انسنانی و صنعت است، صنعت در پیوند با علوم انسانی، معنای سخت‌افزاری ندارد، بلکه صنعت به معنای عام، در نظر است. در واقع، هر نوع دستاورد فناورانه بشری را شامل می‌شود. بنابراین در زمینه دستاوردهای فناورانه باید به ادبیات مشترکی برسیم و صرفاً جنبه سخت‌افزاری صنعت منظور پژوهشگاه نیست.

بر این اساس، هر موضوعی که جنبه نرم‌افزاری دارد و علم را به فن، روش، سیاست و راهبرد تبدیل کند، علوم انسانی آن را به عنوان صنعت می‌شناسد. در واقع، حرکت از علم به سوی حل مسائل، مشکلات و نیازهای جامعه است.

به عنوان مثال، اگر فردی برای کاستن از مشکلات ترافیک در شهر تهران با توجه به مطالعات میدانی و مبانی نظری که دارد، راه‌حلی برای کاهش آن ارائه دهد از نظر ما وارد مقوله صنعت شده است. البته در فرایندِ برقراریِ ارتباط میان علوم انسانی و صنعت با پدیده «تولید» مواجه هستیم که صرفا جنبه‌های سخت‌افزاری آن منظور نیست بلکه تولید فکر، اندیشه، راهبرد و راهکار که منجر به بهبود تکامل شود، معنای تولید را جلوه‌گر می‌سازد.

از این رو، ضرورت‌های پیوند علوم انسانی و صنعت کاملاً بدیهی است. اگر علم سودمند باشد باید یک مسئله را حل کند. از دیدگاه علوم انسانی، گذر علم از نظریه به سمت حل مسئله حرکتی فناورانه است و صنعت به معنای عام را در بر می‌گیرد.

در واقع، اگر انواع دغدغه‌های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، مردمی و تاریخی را در نظر بگیریم بخش سخت‌افزار هم موفق می‌شود اما این مبحث در کشور ما تا حد زیادی مغفول مانده است.

البته در انجام پروژه‌های صنعتی مختلف، چندین پیوست‌ فرهنگی توسط برخی نهادها مطرح می‌شود. اما کافی نیست، ادعای ما این است که باید تمام صنعت را به صورت یکپارچه دید؛ به این معنا که نمی‌توان ابتدا توسعه سخت‌افزارانه را مبنا قرارداد و بعد پیوست فرهنگی برای آن در نظر بگیریم؛ توامان دیدنِ جنبه سخت‌افزاری و نرم‌افزاریِ صنعت، پیش از شروع توسعه اهمیت دارد.

برای ساختن یک سد باید مطالعات‌مان به اندازه‌ای باشد که اگر این سدسازی موجب تخریب ده‌ها روستا شده به میراث و سرمایه فرهنگی و انسانی این روستاعا آسیبی وارد نشود. چون جبران آسیب های مالی تا حدود زیادی میسیر است. اما جبران آسیب به سرمایه انسانی و فرهنگی بسیار دشوار خواهد بود. به عبارت دیگر، پیوند بین صنعت و علوم انسانی باید محلی برای تبادل افکار و تعامل بخش‌ها و دست‌اندرکارانِ صنعت، دانشگاه، جامعه علمی و نخبگان در یک جا است. تا منافع هر طرح صنعتی تا حد امکان در همه زمینه ها افزون شود و آسیب های ان محدود.

غالب صنعت‌کاران ما در معنای سخت‌افزاری ارتباط خاصی با دانشگاه‌ها و مراکز علمی ندارند. چندین سال است شعار ارتباط دانشگاه با صنعت و بر عکس سر داده شده است که البته در این زمینه به توفیقاتی هم نائل شده‌ایم که در خور ستایش و قدردانی است؛ اما چرا به اندازه کافی موفق نیست؟

قبادی : پاسخ، عدم تمرکز بر مطالعاتِ کافیِ انسانی است. اما دلیل بنیادی‌تر این است که از ابتدا در مواجهه با صنعت، اهمیتِ جنبه‌های سخت‌افزارانه و جنبه‌های نرم‌افزاری که در روح صنعت باید دمیده شود، مغفول واقع شده است.

از این رو، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به عنوان نماد تمدنی ایران معاصر در علوم انسانی قصد دارد این خدمت را به حوزه صنعت در معنای خاص و عام و به دانشجویان ارائه دهد.

تاکیدمان به مهندسان این است که با کمک علوم انسانی می‌توانند به صنعت خدمت کنند و بدون علوم انسانی نمی‌توان خدمت پایدار داشت. توسعه پایدار در کشور همان توجه به علوم انسانی و انقیاد نسبت به دستاوردهای دانش‌های انسانی است؛ هر نقصی که در ابعاد و اضلاع توسعه می‌بینیم از ریشه بی‌توجهی به علوم انسانی و همه جانبه نگاه کردن است. علوم انسانی می‌خواهد بگوید مسائل را همه جانبه و جامع ببینید.

 از دیدگاه شما چرا تاکنون اهمیت پیوند علوم انسانی و صنایع تنها در حد حرف و برگزاری همایش باقی مانده است؟ و سوالی که همیشه بی‌پاسخ مانده، پیدا کردن حلقه گمشده بین این دو بخش است. نظرتان درباره این حلقه مفقوده، چیست؟

قبادی : با عرض تاسف باید بگویم نوعی رخوت‌زدگی در جامعه رواج دارد که علوم انسانی را دست کم می‌گیرد. این موضوع در هر دو بخش صنعت و دانشگاه دیده می‌شود. بدون مطالعات انسانی، دانشگاه امکان پیوند با صنعت ندارد و این روابط پایدار نخواهد بود.

صنعتگران هم باید بدانند بهره‌گیری از دانش‌های علوم انسانی امکان خدمت پایدار را به وجود می‌آورد و حتی منافع بیشتری نصیب آنها خواهد شد.

ما معتقدیم صنعت باید دغدغه ملی بیشتری داشته باشد، فقط سودگرایی نیست که صنعت را پیش می‌برد بلکه دغدغه ملی هم به پایداری صنعت کمک می‌کند، هر چند باید به صنعتگران هم حق بدهیم به فکر سود باشند. با این حال، علوم انسانی این موضوع را هم تامین می‌کند.

 آقای دکتر بارها و بارها در طول صدارت افراد مختلف بر وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، همایش‌ها و سمینارهای متعددی در خصوص لزوم آشتی صنعت با علوم انسانی و دانشگاه برگزار شده است. سوال اینجاست که آیا این گردهمایی‌ها حتی یک درصد هم تاثیری در پیوند علوم انسانی با صنعت نداشته است؟

قبادی : باید بگویم این نخستین بار است که در ایران به صورت جامع و ملی انواع پیوندهای متصور میان علوم انسانی و صنعت در همایش پنجم اسفندماه سال جاری، واکاوی می‌شود. پاسخ سوال شما مثبت است. موسسات علوم انسانی و صنعت در این سال‌ها سراغ یکدیگر رفته‌اند.

در حال حاضر، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی بیش از 15 پروژه با بخش صنعت شروع کرده است. حتی مهندس زنگنه وزیر نفت بر تاثیر علوم انسانی بر توسعه و پایداری در شهرستانی مانند گچساران را مورد تاکید قرار داده است.

در این باره توضیح دهم که پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در حوزه توانمندسازی افراد در روستاهای محروم منطقه مکران فعال است که در این زمینه ما پیشنهاد تاسیس صنایع بومی کوچک و محلی متناسب با این ناحیه از کشور را ارائه کرده ایم که برای مثال می‌توان به احیای آبخیزداری سنتی اشاره کرد.

از سوی دیگر، برخی صنعتگران مثل شرکت گاز، فاضلاب و پژوهشگاه نیرو به سراغ علوم انسانی آمدند. در زمینه آب و محیط زیست نظر شما را به تاثیرگذاری علوم انسانی جلب می‌کنم. همه ما باید بدانیم آب شیرین تنها برای خانواده خودمان نیست، آب میراث ما برای نسل بعد نیست، بلکه میراث هزار ساله نیاکان‌مان است. حفظ آب تنها با فرهنگ‌سازی و تقویتِ فخرِ تمدن بزرگ ایرانی صورت می‌گیرد.

بر این باورم که علوم انسانی عِرق ملی، بالیدن به ایران و هویتِ ایرانی اسلامی را تقویت می‌کند و به نسل ما می‌گوید برای بزرگی ایران، صنعت خود را ملی کنید تا همه به کالای ایرانی افتخار کنند.

از دیدگاه شما علوم انسانی چطور می‌تواند مشکلات صنعت را برطرف سازد؟

قبادی : علوم انسانی می تواند موثر باشد آن هم عمیقاً، اما دیگران هم باید حمایت کنند و مقداری فروتنانه برای دستاوردهای دانشی علوم انسانی ارزش قائل شوند. من به دوستان می گویم، ما رودکی، فردوسی، عطار، سنایی، سهروردی، فارابی، زکریای رازی، ابوعلی سینا و حتی حافظ را داریم؛ اما مگر هزاران هزاران چهره دیگر در کشور نبودند، پس چرا ملت و و جهانیان تنها این چهره‌ها را به خاطر سپرده‌اند؟ چرا فقط حافظ را می‌شناسند؟ چرا دنیا و حتی سازمان ملل متحد در مقابل سعدی سر فرود می‌آورد؟ جوابش یک کلمه است؛علوم انسانی.

این چهره‌ها همواره حامل و پرچمدار علوم انسانی بودند، پس ما می‌توانیم در بسیاری از زمینه‌ها موفق باشیم، اما باید کمی هم مقابل دستاوردهای علوم انسانی فروتن باشیم تا ایران ما بزرگ بماند.

 به نظرتان چگونه می‌توان آرا و اندیشه‌های علوم انسانی را در صنعت پیاده‌سازی کرد تا صنایع هم به اهداف خود دست یابند؟

قبادی : این سوال، موضوع چندین پیش‌همایش مرتبط با همایش بزرگ علوم انسانی و صنعت است و در فرایند این همایش و جشنواره پنج پیش همایش طراحی کردیم.

ما در زندگی روزمره آثار و نتایج علوم فنی و مهندسی را بیشتر می‌بینیم، ولی کارکرد، جهت‌گیری و طریقه استفاده از علوم مهندسی را نیز علوم انسانی تعیین می‌کنند. مدیریت و روابط انسانی مابین افراد، هم‌پا و چه بسا بالاتر از علوم مهندسی و فنی، می‌تواند در پیشرفت صنعتی جوامع مختلف تاثیرگذار باشد.

بنابراین، برای پیشبرد اهداف صنعتی و در نتیجه اقتصادی یک جامعه، توجه به بهبود هر چه بیشتر وضع پیاده‌سازی علوم انسانی، در کنار سایر علوم فنی و مهندسی، لازم و ضروری است.

 از دیدگاه شما علوم انسانی چگونه به تاب آوری صنایع کوچک کمک می‌کند؟

قبادی : اگر بزرگترین کارکرد علوم انسانی را فرهنگ‌آفرینی بدانیم، می‌تواند ارزش و کرامت انسان و ارزش عدالت را در پایداری صنعت مشخص کند. علوم انسانی به تمام کارمندان و عاملان، فواید قناعت را مطرح می‌سازد. استواری در کار و دقت در صنعت به ضرر هیچ کس نیست.

علوم انسانی می‌تواند انسان‌ها را خودباورتر، جمع‌گراتر، وفادارتر و باورپذیرتر کند که در صنعت اثرگذار است.

 

به عنوان یک استاد در حوزه علوم انسانی، چرا تاکنون قدرت و توانایی حلّ مسئله به پشتوانه علوم انسانی از نگاه متخصصان و مهندسان، مغفول مانده است؟

قبادی : به این دلیل که هژمونیِ فنی‌گرایی و مهندسی زدگی در کشور ریشه 120 ساله دارد. چرا باید برای هر کار عادی پای مهندسی را به میان بیاوریم؟ این موضوع نشان دهنده غرب زدگی، صنعت زدگی و کمیت زدگی است و ضروری به نظر می رسد از لاک مرعوب بودن در برابر نگاهِ صرفاً مهندسی به معنای خشک و مکانیکی خارج شویم که شامل بسیاری از مسئولان و سیاستگذاران می‌شود. در واقع با ایجاد و گسترش گفتمان جدید می توان از این فضای رخوت آور رهایی یافت.

تا سالیان متوالی دو حوزه علوم انسانی و صنعت دارای مرزهای مشخص و مجزا بودند، اما پیامدهای این تفکرِ جزیره‌ای، صاحب‌نظران را متوجه ارتباط عمیق و غیرقابل انفکاک آنها کرد این ارتباط در عین گستردگی و پیچیدگی، دارای مرزهای بسیار مبهم و نامشخص است. باید این مرزها و ویژگی های چنین ارتباطی را از ابهام خارج کنیم تا در فضای عمومی دانش و صنعت جای خود را پیدا کند.

 

نقش نخبگان علوم انسانی و صنعت را در پیوند این دو رکن چگونه می‌بینید؟

قبادی: این همایش طراحی شده تا میدانی برای شنیدن سخنان نخبگان هر دو حوزه باشد، و آنها بتوانند با یکدیگر تبادل افکار کنند و در قالب گفت وگو به معنای دقیق کلمه، راه به سوی حقیقت بگشایند. در واقع، نگاه ما فرا رشته‌ای است و عموم رشته‌ها از مهندسی تا علوم تجربی را گرفته و حتی صنعتگران و صعنت‌کاران را شامل می‌شود.

به جرات می توان گفت در این همایش برای نخستین بار است که اصحاب علوم انسانی و متخصصان علوم تجربی و مهندسی در یک مکان و چشم در چشم گرد هم جمع می‌شوند که رخداد میمونی است و امیدواریم ادامه پیدا کند.

 

انتهای پیام /