به گزارش پارس نیوز، 

برنامه «تولد دوست آسمانی من» ویژه شهید ابراهیم هادی در فضایی شاد و مطابق روحیات نوجوانان و جوانان با توزیع کیک و کارت‌های کوچک فانتزی منقش به وصیت شهدا برگزار شد.

رضا هوشیار راوی دفاع مقدس در این برنامه با بیان اینکه شهید هادی ورزشکار بود، گفت: زمانی روی تشک کشتی حریف به او گفته بود؛ زانویم درد می‌کند و مادر و خواهرم اینجا هستند، مرا رعایت کن و ابراهیم به طرز غیر قابل باوری از او باخت، بعدا آن فرد به ما گفت من به پول آن جایزه نیاز داشتم و ابراهیم را نمی‌شناختم اما او برنده واقعی آن مسابقه بود.

وی با بیان این که زندگی ما مملو از این مسابقات است، گفت: هوای نفس را کنار گذاشتن و برای دیگران خواستن و ایثار کردن عامل پیروزی ما در جنگ بود و آنچه اکنون بزرگترین هجمه علیه کشور ما محسوب می‌شود خودخواهی است.

این راوی دفاع مقدس تصریح کرد: اکنون برای ما خانه من، زندگی من، شغل من، پول من و ... مطرح شده در حالی که شهدایی چون ابراهیم هادی از این «من» گذشتند.

هوشیار بیان کرد: در یک نشست با ارتش و سپاه به ناگاه نارنجکی به میان اتاق افتاد و آن کس که بر روی نارنجک پرید ابراهیم هادی بود و البته بعد مشخص شد نارنجک آزمایشی و مشقی بوده اما ابراهیم نمی‌دانست نارنجک واقعی نیست اما روی آن پرید.

وی تشریح کرد: الان ما به افرادی مانند شهید هادی نیاز داریم که از خود بگذرند و بخواهند گمنام خدمت کنند که این خود را مخفی کردن او را به جایگاهی رساند که حاج اسماعیل دولابی معلم اخلاق به او گفت: «ابراهیم ما را نصیحت کن».

این راوی دفاع مقدس با اشاره به اینکه ابراهیم حقوق خود را به فقرا می‌داد و بسیار انفاق می‌کرد، ادامه داد: در عملیات زین‌العابدین وقتی رزمندگان در شرایط بسیار سختی قرار داشتند و زیر باران گلوله امکان حرکت نداشتند، ابراهیم شروع به اذان گفتن کرد و در حین اذان تیر خورد و به شهادت رسید اما اندکی بعد تعدادی عراقی آمدند و خود را تسلیم کردند و معادلات جنگ عوض شد.

هوشیار تشریح کرد: عراقی‌هایی که تسلیم شدند مرتب می‌پرسیدند «موذن» کجاست و بعد برای ما گفتند که به آنها گفته بودند ایرانیان دین ندارند اما وقتی با آن لحن خوش «اشهد ان علی ولی الله» را شنیده بودند منقلب شده و خود را تسلیم کرده بودند که بعدا همه این 18 عراقی که تسلیم شدند در شمار سپاهیان بدر به جبهه مقاومت پیوستند و همه شهید شدند.

وی یادآور شد: ما اکنون در همان شرایط کپ کردن فرهنگی هستیم تیرها از همه سمت می‌آید جوانان ما یکی یکی از دست می روند و حالا زمانش است که بگوییم «آقا ابراهیم بیا» بیا و اذان بگو تا از این وضعیت بیرون بیاییم.