به گزارش پارس نیوز، 

محمدجواد هاشم پور: فروردین ماه هر سال یادآور عروج عارفانه سیدمرتضی آوینی در شن زارهای سرزمین پر ماجرای فکه است. سیدمرتضی آوینی بیستم فروردین 1372 به همراه یک تیم مستندساز از دوستانش به سرزمین فکه سفر کرد اما این سفر، آخرین پروژه ای بود که سید مرتضی در آن حضور داشت. وی در اثر انفجار یک مین برجای مانده از دوران دفاع مقدس به شهادت رسید. شهادت مفهومی بود که شهید آوینی بارهای بر سر رمز و راز آن با مخاطبانش به سخن نشسته بود.

شهید آوینی در کنار اثر ماندگار روایت فتح در نشریه ی سوره فعالیت های گوناگون هنر انقلاب اسلامی را دنبال می نمود. خاطرات دوران روایت فتح و سوره نشان می دهد که شهید آوینی پیش از شهادت از سوی بسیاری سیاسیون و غیر سیاسیون مورد بی مهر قرار گرفته است اما پس از شهادت وی و حضور رهبر انقلاب در مراسم تدفین او و تمجید فروان معظم له از شهید، بسیاری تلاش نمودند تا خود را در صف دوستان سید مرتضی معرفی نمایند.

شهید آوینی در عرصه ی فعالیت فرهنگی و هنری خود با نگاهی کاملا حرفه ای و رویی گشاده با تمام کسانی که می توانستند به عرصه ی هنر انقلاب اسلامی کمک نمایند همکاری می کرد. انتخاب چنین طیف وسیعی از همکاران باعث شد تا پس از شهادت وی بسیاری تلاش کنند تا سید مرتضی را از منظر خود معرفی نمایند. البته فعالیت های گسترده و همه جانبه شهید نیز چنین امکانی را فراهم می نمود. این تعاریف تا بدانجا گسترش یافت که گاه دو جریان فرهنگی کاملا مخالف تلاش نمودند تا شهید آوینی را در صف هم اندیشان خود معرفی نمایند. حال این سوال به وجود می آید که کدام سید مرتضی آوینی ، سید شهیدان اهل قلم است؟

در سال های اخیر برخی تلاش نمودند تا شهید را بر اساس زندگی نامه ی خود نوشته اش، در سال های قبل از انقلاب جستجو نمایند. سیدمرتضی آوینی همچنان که خود نوشته است، پیش از آشنایی با حضرت امام خمینی مانند بسیاری از دیگر جوانان آن دوران، زندگانی کاملا روشنفکرانه ای را دنبال می کرده است. زندگانی پر از تظاهری که بعد ها در کتاب حلزون های خانه بدوش به شدت بر آن تاخت. تاکید فراوان برخی بر زندگی قبل از انقلاب شهید آوینی به گونه ای تلاش برای کم رنگ کردن حیات پس از انقلاب اوست. شهید آوینی همچنان که به زندگی قبل از انقلاب خود اشاره می کند به صراحت به عبور از آن دوران نیز می پردازد و در بسیاری از آثارش منش روشنفکرانه آن دوران را نقد می کند.

سید مرتضی آوینی آنچنان که به امام خمینی و انقلاب اسلامی تعلق داشت به هیچ جریان فکری و فرهنگی تعلق نداشت. او امام را حقیقتی می دید که شب تاریک دوران ظلمت را شکافته و بر روح آدمیان، روشنای بیداری پاشیده است

از سوی دیگر اشاره های شهید آوینی به برخی متفکران و نویسندگان و تمجید وی از آنان عده ای را بر آن داشت تا وی را عنصری از یک جریان فکری مشخص در دوران معاصر قلمداد کنند. بی شک نگاه فلسفی و فکری شهید به برخی جریان های فکری موجود قرابت داشته است اما منشاء این قرابت بی شک متفاوت بوده و هست.

بر اساس مشی کاری و آثار باقی مانده از شهید سید مرتضی آوینی به روشنی می توان دریافت که پس از انقلاب و تجدید حیات معنوی سید مرتضی، اصلی ترین دغدغه وی مسئله ی انقلاب اسلامی بوده است. سید مرتضی آوینی حیات معنوی خود را در شعاع انوار ملکوتی انقلاب و رهبری امام خمینی باز یافته بود. از این رو اصلی ترین دغدغه او که محور تمام فعالیت هایش در عرصه های گوناگون را شکل می داد، پاسخ به نیازهای به روز انقلاب اسلامی بود. شهید آوینی خود را در برابر آنچه انقلاب لازم داشت مکلف می دید و تلاش می نمود در عرصه هایی که در توان دارد به یاری انقلاب بشتابد. امداد انقلاب اصلی ترین روح مشترک تمام فعالیت های علمی ، فرهنگی و هنری شهید آوینی است. در این راستا او با بسیاری جریان های فکری و هنری همراهی نمود. هر جا که احساس می نمود می شود از آن پله ای برای تعالی هر چه بیشتر انقلاب محیا نمود، حضور می یافت و دست همکاری دراز می نمود. سید مرتضی آوینی آنچنان که به امام خمینی و انقلاب اسلامی تعلق داشت به هیچ جریان فکری و فرهنگی تعلق نداشت. او امام را حقیقتی می دید که شب تاریک دوران ظلمت را شکافته و بر روح آدمیان، روشنای بیداری پاشیده است.

سید مرتضی آوینی به بهترین بیان انسان انقلاب اسلامی است. همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی دچار تغییر نگاه شد و در اثر تحولات انقلاب به انسانی انقلابی بدل گردید که آرمان های جدیدی را برای خود یافته بود. این تغییر نگاه و تحولات پی در پی آن سال ها، وی را در مکتب انقلاب اسلامی تربیت نمود. از آن پس سیدمرتضی آوینی خود را مکلف به خدمت به انقلاب اسلامی می دانست. از این رو هر آنچه که در توانش بود، برای برآورده ساختن نیازهای انقلاب اسلامی صرف نمود. او حتی به دلیل نگاه بلند و دوراندیشی که داشت، به بسیاری از نیازهای آینده انقلاب اسلامی در عرصه فرهنگ و هنر پرداخت. این در حالی بود که بسیاری از متولیان صاحب منصب فرهنگی در آن زمان، این دور اندیشی را بر نمی تافتند و وی را به کج روی و عمل بیهوده متهم می ساختند.

سید مرتضی آوینی در دوران متأخر حیاتش، انسانی بود که در انقلاب اسلامی تربیت یافت و عمر خویش را صرف برآوردن نیازهای انقلاب ساخت. این معنای اصلی و حقیقی یک انسان انقلابی است. دیدگاه عمیق و گسترده او در مباحث فرهنگی و استفاده از تمامی ظرفیت های هنری موجود برای رساندن سخن انقلاب اسلامی به گوش مخاطبان، از دیگر ویژگی ها شهید آوینی است که باید به عنوان شاخص نیروهای انقلابی شناخته شود.

تحول انقلابی، تلاش انقلابی و مرگ انقلابی سه حقیقت آشکاری است که می توان با آن شهید آوینی را به درستی شناخت. و نباید فراموش نمود که قرابت های شهید با افراد و جریان های گوناگون با هدف برآوردن نیازهای انقلاب و از سر دغدغه های انقلابی بوده است.

از این رو روا نیست افرادی که راه خود را از راه انقلاب اسلامی جدا ساخته اند، برای همراه نشان دادن شهید آوینی با خودشان، اقدام به تحریف شخصیت حقیقی وی نمایند چرا که بی شک این حقیقت را نمی توان انکار کرد که آوینی به معنای حقیقی، کلمه انسان انقلاب اسلامی بود و در این مسیر به شهادت رسید.