به گزارش پارس نیوز، 

زهرا سعیدی: پایتخت، مجموعه تلویزیونی که آغاز اولین مجموعه آن به سال 1390 بازمی‌گردد، امسال نیز از اولین روز عید مهمان خانه‌های مردم بود و توانست با استقبال گسترده افراد و سلیقه‌های مختلف مواجه شود. این مجموعه تلویزیونی با کارگردانی سیروس مقدم و بازی شخصیت‌هایی چون محسن تنابنده، ریما رامین‌فر، احمدمهران‌فر، هومن حاج عبداللهی، علیرضا خمسه و سایر شخصیت‌های دیگر نماینده‌ای از یک سریال کاملاً ایرانی است.

سریال پایتخت که تاکنون 5 مجموعه از آن ساخته شده است، در هر مجموعه با بهره‌گیری از سوژه‌های روز جامعه و گاه جهان، به خلق صحنه‌هایی خلاقانه در زبان طنز پرداخته است. شاید بتوان نقطه فصل این سریال از دیگر سریال‌های مشابه را در سادگی آن تعریف کرد که خود را در زبان و زندگی چند خانواده که می‌تواند نمادی از زندگی بسیاری از خانواده‌های ایرانی باشد تعریف می‌کند، ولو در لهجه شیرین مازندرانی.

از همین رو رهبر انقلاب نیز خطاب به کارگردان فیلم فرمودند: "پایتخت. خیلی خوب بود. یک فیلم ایرانی. من همیشه اعتراضم به هنرمندان این است که حتی دیالوگ‌ها را از روی کپی‌های فرنگی انتخاب می‌کنید. این، خب خیلی غلط و بد است. این نه، یک فیلم ایرانی کامل و درست است" اما پنجمین مجوعه این سریال تحت عنوان پایتحت 5 با گره خوردن زندگی خانواده نقی معمولی و اطرافیانش با "داعش" از گیرایی و جذابیت دو چندان برخوردار شد.

در میانه داستان، نقی معمولی که به همراه خانواده در سفری رایگان راهی ترکیه می‌شود، سر از سوریه درآورده و در چند مورد با داعش برخورد می‌کند. گرچه مسافران پایتخت در اولین مواجهه خود با داعش، در زبانی طنزآلود و برگرفته از برخی واقعیات دهشتناک داعش، پیروز شدند، اما در دومین برخورد، خانواده نقی معمولی به اسارت گرفته می‌شوند و همانجاست که سکانس‌های تأثیرگذار و تکان دهنده سریال، نمایش داده می‌شود.

در این سکانس که توانایی کارگردان را نیز به رخ کشیده است، حاوی چند نکته مهم از واقعیات داعش، جنگ و امنیت است. اول آنکه نگاه افراطی و خشونت‌آمیز داعش در تعریف مسائلی چون زن به مثابه حوری بهشتی و ابزار کامروایی مرد یا عمق به کارگیری خشونت توسط این گروه افراطی به خوبی نمایانگر بخشی از چهره ددمنشانه داعش بود. اما شاید نکته مهمتر این بخش که توجه بسیاری از جمله خانواده مدافعان حرم را جلب کرد، نقش مدافعان حرم در دفاع از حریم کشور و امنیت آن است که پیش از این از سوی برخی از افراد و گروه‌های خاص مورد انتقاد قرار گرفته شده است.

به عبارتی در سکانس مورد بحث یک نکته تأمل‌برانگیز که انعکاسی از واقعیات جامعه نیز بود، نشان داده شد و آن وجود امنیت در کشور و سرگرم بودن مردم به عید و جشن آن بود؛ در حالیکه کمی دورتر از ما، بسیاری از همسایگان ایران با جنگ دست و پنجه نرم کرده و ناموس و وطنشان در حراج تروریست‌ها قرار داشت. این موضوع نقش مدافعان حرم را در دفاع از کشور برجسته کرده و سؤالات و ابهاماتی را که در اذهان بسیاری از مردم وجود داشت، آشکار و روشن کرده و نشان داد که امنیت خود را مدیون چه کسانی هستیم.

سابق بر این برخی سلبریتی‌های معلوم حال با زیر سؤال بردن نقش مدافعان حرم، عنوان کردند که این افراد برای اهداف سیاسی و یا دریافت پاداش و حقوق‌های میلیونی به سوریه اعزام شده و در پی تحقق مطامع شخصی خود هستند. به باور این افراد، داعش تهدید تلقی نشده و یا وجود مدافعان حرم چندان کارساز و مؤثر نبود. در حالیکه در سکانس نمایشی پایتخت که تنها بخش کوچکی از واقعیات را به تصویر کشید، نگاه ستیزه‌جویانه داعش نسبت به ایران و عواقب حمله آنان به ایران، جنگ، ترس و.. برای چند لحظه در ذهن بسیاری از ما نقش بست که شاید تصور آن برای چندلحظه هم برای ما متصور نیست.

گرچه مسافران پایتخت در اولین مواجهه خود با داعش، در زبانی طنزآلود و برگرفته از برخی واقعیات دهشتناک داعش، پیروز شدند، اما در دومین برخورد، خانواده نقی معمولی به اسارت گرفته می‌شوند و همانجاست که سکانس‌های تأثیرگذار و تکان دهنده سریال، نمایش داده می‌شود

بر همین اساس همسر شهید بلباسی نیز در استوری جالب خود در عکسی از بازیگران پایتخت در اینستاگرام خود نوشت: "بچه‌هام جواب سوال‌هاشونو گرفتند...." به نظر می‌رسد با استناد به واکنش عمومی و خاص مردم می‌توان گفت اگرچه پخش پنجمین قسمت از سریال پایتخت انتقادهای بسیاری را به سازمان اوج برای حمایت از این سریال هموار ساخته بود اما در واقعیت باید گفت که اوج مزد معنوی صبر و تلاش خود را با این سکانس تأثیرگذار گرفت. هر چند سکانس‌های نمایشی تا حدودی از رسالت اصلی خود یعنی طنز دور شد؛ اما با عجین نمودن چاشنی جنگ و داعش، برخی از واقعیات ناملموس جنگ و سیاست را به خوبی به نمایش گذاشت.