پایگاه خبری تحلیلی «"پارس"_ مهدی مسائلی مدرس حوزه علمیه اصفهان: پس از حمله هواداران یاسرحبیب به سفارت ایران در لندن، نقد جریان شیرازی محور گفتگوی بسیاری از کانال‌ها و رسانه‌ها قرار گرفته است. اما بیشتر این نقدها بر محور وابسته نشان دادن این جریان به انگلیس است و کمتر درباره بنیان‌ها و ریشه‌های فکری این جریان سخن گفته می‌شود.

متأسفانه در چند سال اخیر به جای مبارزه ریشه‌ای با افراط‌گرایی مذهبی، تمام تلاش‌ها خلاصه در مبارزه با افراد و شخصیت‌ها شده است.

پس از حمله هواداران یاسرحبیب به سفارت ایران در لندن، نقد جریان شیرازی محور گفتگوی بسیاری از کانال‌ها و رسانه‌ها قرار گرفته است. اما بیشتر این نقدها بر محور وابسته نشان دادن این جریان به انگلیس است و کمتر درباره بنیان‌ها و ریشه‌های فکری این جریان سخن گفته می‌شود.

نمونه چنین رفتاری را می‌توان در ابتدای انقلاب در مبارزه با انجمن حجتیه دید. آن‌گونه که بعضی فکر کردند با اعلام تعطیلی سازمان و شبکه اجتماعی‌ انجمن حجتیه به نفوذ فکری آنها نیز پایان داده‌اند.

امروز نیز بعضی افراط‌گرایی مذهبی را در عنوان جریان شیرازی خلاصه نموده‌اند و تنها از این دریچه به نقد آن می‌پردازند.

امروز به جز شخصیت‌هایی خاص، حوزه‌های علمیه برنامه‌ای برای مبارزه اصولی و ریشه‌ای با افراط‌گرایی مذهبی ندارد. بلکه تمام اهتمام بزرگان حوزه علمیه معطوف به کسانی که از آنها به نام تفریط‌گر یاد می‌کنند.

اما حقیقت اینکه امروز به جز شخصیت‌هایی خاص، حوزه‌های علمیه برنامه‌ای برای مبارزه اصولی و ریشه‌ای با افراط‌گرایی مذهبی ندارد. بلکه تمام اهتمام بزرگان حوزه علمیه معطوف به کسانی که از آنها به نام تفریط‌گر یاد می‌کنند.

آن‌گونه که در محکومیت این تفریط‌گران، گرایشات مختلف حوزوی دست به دست هم داده و بیانیه‌های مشترک صادر می‌کنند اما در مقابل افراط‌گریِ مذهبی، محافظه‌کاری اجازه نمی‌دهد که حتی یک بیانیه مشترک صادر شود!

متاسفانه در حوزه‌ها اقدامات تفریط‌گران همواره به عنوان دشمنیِ غیرقابل بخشش تفسیر می‌شود ولی اقدامات افراط‌گرایان خطاهایی قابل گذشتِ دوستان تلقی می‌شود.

این درحالی است که ضربه‌های بزرگی که اسلام و مسلمین از افراط‌گریِ مذهبی متحمل شده‌اند قابل مقایسه با آسیب‌های تفریط در دین نیست.