سعید پاشازاده یکی از شاعران جوان کشور است که خالق بسیاری از آثار ماندگاری بوده که در قالب سبک های سینه زنی؛ از سوی مداحان مشهور کشور اجرا گشته است. همچنین وی سازنده نماهنگ هایی بوده که  در این سال ها توسط عبدالرضا هلالی و حامد زمانی به اجرا درآمده اند. با او گفتگویی را پیرامون شعر آیینی ترتیب دادیم که در ادامه می خوانید:  
  
اینکه از یک شاعر پرسیده می شود «چطور می شود شعر گفت و آن فرد هم سریع می گوید باید ذوق و قریحه شاعرانه داشته باشی» یعنی چه؟  
  
نمی دانم این جمله از کیست که «ایرانی ها همه شاعرند». خب این ذوق وجود دارد ولی باید آن را تقویت کرد. قیصر امین پور ذاتا شاعر بود ولی تحصیلات عالی ادبیات هم داشت. شاعر باید درون خود را جستجو کند؛ نه تنها در شعربلکه خلق خیلی از آثار هنری نیز تابع همین مطلب است. شعر با توجه به شرایط موجود و موقعیت هایی که برای شاعر به وجود آمده متولد می شود.  
  
دلیل آنکه اثر جاودانه «عصر عاشورای فرشچیان» در محرم شکل می گیرد و یا محتشم کاشانی بعد از فوت برادرش و احساس عظیم این داغ آن ترکیب بند استثنایی را خلق می کند و در تاریخ شعر آیینی ماندگار می شود، را در چه می دانید؟  
  
محتشم که بجز ترکیب بند معروفش و قصیده ای برای امیرالمؤمنین (ع) و یک قصیده برای کربلا ؛ مابقی اشعارش یا عاشقانه است یا در مدح پادشاهان زمان خود بوده است. اما همه این سیاه مشق ها برای آن ترکیب بند تولید شده تا یک روزی آن شعر ارزشمند خلق شود.از سوی دیگر محتشم در اواخر عمر این شعر را سروده است. به طور کلی می توان گفت که این هنرها شکل گرفته و تراش خورده تا به این گوهر ناب برسد.  
  
  
چقدر نوحه ها و سبک هایی که امروزه اجرا می شود؛ در جذب قشر جوان به هیات های مذهبی تاثیر داشته است؟  
  
همان طور که در سال های اخیر دیدید سبک عزاداری دچار تحولی شده که الحمدلله با مدیریت پیرغلامان اباعبدالله و رهنمودهایی که مقام معظم رهبری هرساله در روز ولادت حضرت زهرا (س) در جمع مداحان و شاعران می فرمایند، این تحول به یک جریان مخاطب پسند تبدیل شده است که درصد بالایی از این مخاطبین جوان ها هستند.  

امیرالمومنین(ع) می فرماید فرزند زمان خود باشید؛ ما در دورانی زندگی می کنیم که رسانه های غربی هر روزه با ارائه آهنگ ها و سبک های مختلف جوان ها را مورد تهاجم فرهنگی قرار می دهند. ما باید سعی کنیم سبک ها و نوحه هایی بسازیم که هم در شأن اهل بیت علیهم السلام بوده و هم به گونه ای باشد که جوانان را جذب کند و به این وسیله معارف و سیره اهل بیت (ع) به مستمعین هیات‌ها که بیشتر آن قشر جوان و کم سن و سال هستند، منتقل شود. ما شاهد بودیم در سال های اخیر به برکت انقلاب اسلامی و خون شهدا خیلی از جوان ها با این نوحه ها و سبک ها جذب هیات های مذهبی شده اند که امیدوارم بتوانیم در این نوحه ها منتقل کننده مفاهیم معرفتی هم باشیم.  
  
در مورد کار جدیدی که امسال محرم با عنوان «رفیقم حسین» ساختید و توسط حاج عبدالرضا هلالی و حامد زمانی به اجرا درآمد؛ کمی توضیح بفرمایید.  
 
«رفیقم حسین» کاری بود که برای محرم سال 1395 تهیه شد. خدا را شاکرم که مورد استقبال واقع شد. در تلگرام از این کلیپ تا به امروز نزدیک به سه میلیون بار بازدید شده است. در ایام ماه محرم نیز این کلیپ به تعداد دفعات قابل توجهی از صدا و سیما پخش شد که این خود نشان دهنده موفقیت این کار بوده است. همچنین شاهد آن بودیم که بسیاری از خبرگزاری ها و روزنامه ها به معرفی و توضیح این نماهنگ پرداختند.  
 
در اینجا گفتن این نکته را لازم می دانم که ما با مساعدت و همکاری «موسسه اوج کودک و نوجوان» سعی کردیم به عنوان اولین نفراتی باشیم که به صورت حرفه ای کلیپ و نماهنگ های تاثیرگذار مذهبی تولید کرده و امیدوارم دوستانی که به مرور زمان وارد این عرصه می شوند، این راه را با دقت و هوشیاری ادامه دهند و همگان در زندگی به این اصل برسیم که هیچ دوستی مانند امام حسین(ع)نبوده و نخواهد بود.  
  
با توجه به اینکه درآستانه اربعین حسینی قرار داریم؛ ما را مهمان یکی از اشعاری کنید که در اینباره سروده اید.  
  
سلام ای خسته زائرها و ای تشنه مسافرها  
سلام ای چشم بر راه شما چشم مجاورها  
سلام ای قطره های راهی دریا  
سلام ای ماهی دریا  
نمی بینید در دربار اربابم گدا محتاج تر از من  
به این آب و هوا محتاج تر از من  
به چای کربلا محتاج تر از من  
دلم تنگ است دلتنگ حرم هستم  
از ایوان نجف پای پیاده راه افتادم  
میان موج مردم بین جاده راه افتادم  
بدون کوله باری صاف و ساده راه افتادم  
کنار مادری که سالخورده،  
یا کنار کودکی که بار اول در مسیر کربلا  
برخاسته یا که زمین خورده  
دلم موکب به موکب می رود دنبال یک روضه  
کنار موکب مولا به شوق میثم تمار سر،بردار خواهد رفت  
کنار موکب زهرا دلم بین درو دیوار خواهد رفت  
کنار موکب بیت الحسن زخم جگر می سوخت  
کنار موکب اکبر پدرهم با پسر می سوخت  
کنار موکب اصغر گلویم ...آه  
کنار موکب سقا، عمویم...آه  
کنار موکب طفل سه ساله پای زائر غرق تاول شد  
کنار موکب ارباب، عاشق رو به مقتل شد  
چه می شد در میان راه می مردم  
چه می شد آه... می مردم  
ستون ها را شمردم  
این ستون آخرین هست و  
نگاهم به ستون خیمه ها آری یل ام البنین هست و  
به دست زائران تو زیارت نامه های اربعین هست و  
الهی شکر...