باب دیلن برنده جایزه نوبل ادبی 2016 شد؛ تیتری که واکنش های مختلفی از طرف اهالی ادبیات جهان به دنبال داشت. آکادمی نوبل امسال نیز با انتخابی عجیب و غیر منتظره مورد انتقاد بسیاری از صاحبنظران قرار گرفت. در طول سالهایی که جایزه ادبی نوبل اهدا شده است، نقد های بسیاری به آن شده و بسیاری از منتقدان از نگاه مغرضانه و مصلحت اندیشانه هیئت انتخاب برنده صحبت کرده اند. البته اینکه جای بزرگانی چون  لئو تولستوی، آنتوان چخوف، ناباکف و غیره در لیست برندگان نوبل خالی است را می توان گواهی بر این ادعا دانست.

مهدی موسوی میرکلایی شاعر و مدرس دانشگاه در مورد دیدگاه های سیاسی در انتخاب برنده جایزه ادبی نوبل می گوید: «البته دلایل سیاسی و نگاه سیاسی به جایزه نوبل مسبوق به سابقه است و نمی توان آن را نادیده گرفت.  امسال اعضای آکادمی با رویه دیگری که در بیانیه خود لحاظ کردند و ارتباط دادن دلیل برنده شدن به مسائل ملی و فرهنگ آمریکایی و با تعابیری که در عنوان جایزه آمده، تلاش کردند پشتوانه ای برای انتخاب خود داشته باشند و اذهان را از دلایلی که جایزه را بر خلاف همیشه به یک ترانه سرا دادند، دور کنند.آنها به نوعی ملیت و سیاست را وارد قضیه کرده اند تا انتخابشان موجه جلوه کند و همین موضوع که چرا در این برهه انتخاباتی یک آمریکایی انتخاب شده است مورد نقد بسیاری از منتقدان است».

اساس نامه بنیاد نوبل برای انتخاب کنندگان و نامزدها قوانین منحصر بفردی دارد که البته می توان به آن اشکالات فراوانی وارد کرد. برای مثال شروط لازم برای انتخاب کنندگان گاهی بی منطق جلوه می کند. از این رو حساسیت ها و انتقادهای منفی به این جایزه هر ساله وجود دارد به طوریکه امسال سارا دنیوس رییس آکادمی نوبل اظهار امیدواری کرد که برای این انتخاب مورد نقد قرار نگیرد! و سوالی که در اینجا پیش می آید این است که چرا آکادمی این سنت هر ساله ی انتخاب های شوکه کننده را ادامه می دهد؟!

اما میر کلایی معتقد است: «با وجود نقدهای فراوانی که به این آکادمی وارد است، این انتخاب، انتخاب قابل قبولی است. وی می گوید: در طی سالها انتقاد های زیادی به جایزه نوبل ادبی وارد می شد مثلا اینکه چرا انتخاب از بین کشور های اروپایی انجام می شود یا چرا فقط از میان انگلیسی زبانان یا حتی چرا برنده از اعضای آکادمی است؟! همه اینها بعلاوه این موضوع که زمانی طولانی آکادمی به سراغ شاعران نیامده بود و بیشتر به سراغ نویسندگان می رفت ، نیاز به یک دگردیسی در آینده جهان شعر را نشان می داد و با توجه به اینکه جهان به سمتی می رود که با شکل سنتی ادبیات کمتر روبرو می شویم و بیشتر به سمت دریافت های کوچکتر، سهل الوصول تر و پرسرعت تر هستیم این انتخاب صورت گرفته است».

جدا از انتقادهای فراوانی که امسال نیز مانند هر سال به این جایزه شد، بسیاری از منتقدان این انتخاب، در واقع منتقدان آثار دیلن نیستند بلکه مخالف با انتخاب وی از میان بزرگان ادبیاتی هستند که اسامی آن ها  به عنوان نامزد دریافت جایزه بر سر زبان ها بود. برای کسانی که با آثار دیلن به عنوان ترانه سرا و شاعر آشنایی دارند، بی شک ویژگی منحصر بفرد این شاعر 75 ساله،  متفاوت بودن آثار او و ایجاد سبک جدیدی در ترانه سرایی است. از آن جایی که آکادمی، جایزه را به علت ترانه ها و به علت آنچه «خلق تعابیر جدید شاعرانه در سنت شعر آمریکایی» نامیده است به باب دیلن اعطا کرده است، این انتخاب علاقمندان به شعر و ترانه را تشویق می کند تا کمی بیشتر درگیر سبک شعری او شوند تا تعابیر جدید شاعرانه را با نگاهی تیز بین تر در شعر هایش جستجو کنند.

میر کلایی برنده شدن دیلن را منطقی می‌داند و بیان می کند: «به نظر من همانطور که در بیانیه آکادمی بیان شده، باب دیلن را می توان با بزرگترین شاعران مانند هومر مقایسه کرد.او یک ترانه سرای خنیاگر، ساده نویس و مردمی است. شخصی است که با سیاست های آمریکایی زاویه داشته و بعد از جنگ ویتنام همیشه منتقد بوده و به عنوان شخصی مستقل و مخالف با سیاست های آمریکا شناخته شده است. او در اشعار و ترانه هایش به حقوق مدنی، اجتماعی و مردم می پردازد و سبک هنری مخصوص به خود را دارد که همین سبک در ادبیات ما توسط نیما یوشیج حدود 40 سال پیش اجرا شد و آن تلفیق مدرنیته و تجدد با سنت و بومیت است.او بسیار شاعرانه و عیمق می نویسد و اگر باید یک ترانه سرا این جایزه را می برد به اعتقاد من باب دیلن اولین شخصی است که لیاقت این جایزه را دارد. باید باور کنیم که ادبیات فقط رمان نویسی و نمایشنامه نویسی نیست و از این تک سویه نگریستن به ادبیات فاصله بگیریم».

با وجود همه نکات مثبت و قابل تامل در شعر و ترانه باب دیلن همچنان سوال هایی در ذهن علاقمندان به ادبیات باقی است. شاید بیشترین سوالات از جانب طرفداران نامزدهایی است که منتظر انتخاب آنها بودند و بین رقبای نامزد محبوب خودشان باب دیلن را رقیبی جدی نمی دانستند!